شمارهٔ ۲۸۰
سر بر خط عاشقی نهادیم
در محنت و رنج اوفتادیم
تن را به بلا و غم سپردیم
دل را به امید عشق دادیم
غمخواره شدیم در ره عشق
وز خوردن غم همیشه شادیم
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم جنابه زادیم
در حضرت عشق خوبرویان
بر تارک سر بایستادیم
بی درد چو بد سنایی از عشق
از جستن این حدیث بادیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سر بر خط عاشقی نهادیم
در محنت و رنج اوفتادیم
هوش مصنوعی: ما برای عشق سر به خط گذاشتیم و در میانهی درد و رنج گرفتار شدیم.
تن را به بلا و غم سپردیم
دل را به امید عشق دادیم
هوش مصنوعی: جسم خود را در معرض درد و رنج قرار دادیم و قلبمان را به عشق و امید سپردیم.
غمخواره شدیم در ره عشق
وز خوردن غم همیشه شادیم
هوش مصنوعی: ما در مسیر عشق به غم تبدیل شدیم و با وجود اینکه همیشه غمگین هستیم، از آن لذت میبریم و خوشحالیم.
قصه چه کنم که در ره عشق
با محنت و غم جنابه زادیم
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، داستانی دارم که با درد و رنج به دنیا آمدهام.
در حضرت عشق خوبرویان
بر تارک سر بایستادیم
هوش مصنوعی: در محضر عشق، زیبارویان بر بالای سر ما ایستادهاند.
بی درد چو بد سنایی از عشق
از جستن این حدیث بادیم
هوش مصنوعی: بدون درد و غمی، مانند سنایی، ما از عشق و مسائلی که به آن مربوط میشود، دور هستیم.

سنایی