گنجور

شمارهٔ ۲۶۹

ای دو زلفت دراز و بالا هم
وی دو لعلت نهان و پیدا هم
شوخ تنها که خواند چشم ترا
چشم تو شوخ هست و رعنا هم
بستهٔ تو هزار نادان هست
چه عجب صدهزار دانا هم
بستهٔ تست طبع ناگویا
من چه گویم زبان گویا هم
در دریا غلام خندهٔ تست
ای شکر لب چه در ثریا هم
کوه آتش همیشه همره تست
کوه آتش مگو که دریا هم
از قرینان نکوتری چون ماه
نه که چون آفتاب تنها هم
چند گویی سنایی آن منست
با همه کس پلاس و با ما هم؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دو زلفت دراز و بالا هم
وی دو لعلت نهان و پیدا هم
هوش مصنوعی: ای زلف‌های بلند و زیبای تو، همواره درخشش لعل‌های نهان و آشکار تو را نیز به یاد می‌آورم.
شوخ تنها که خواند چشم ترا
چشم تو شوخ هست و رعنا هم
هوش مصنوعی: وقتی آن شوخ طبع به تو نگاهی کرد، متوجه شدم که چشمان تو هم بازیگوش و زیباست.
بستهٔ تو هزار نادان هست
چه عجب صدهزار دانا هم
هوش مصنوعی: بسته تو پر از نادانی است، پس چه جای تعجب که حتی صد هزار آدم دانا هم در آن جا هستند.
بستهٔ تست طبع ناگویا
من چه گویم زبان گویا هم
هوش مصنوعی: من نمی‌دانم که چه بگویم و زبانم قادر به بیان احساسات درونی‌ام نیست.
در دریا غلام خندهٔ تست
ای شکر لب چه در ثریا هم
هوش مصنوعی: در دریا، بردهٔ لبخند توام، ای شیرین زبان، حتی در آسمان‌ها نیز.
کوه آتش همیشه همره تست
کوه آتش مگو که دریا هم
هوش مصنوعی: باکوه آتش همواره در کنار توست، هرگز نگو که دریا نیز در کنارت است.
از قرینان نکوتری چون ماه
نه که چون آفتاب تنها هم
هوش مصنوعی: در میان دوستان خوب، همواره افرادی هستند که درخشان‌تر و برجسته‌تر از دیگران به چشم می‌آیند؛ مانند ماه که در شب می‌درخشد، اما بعضی اوقات با وجود آنکه نور بسیاری دارند، باز هم تنها هستند و هیچ هم‌ردیفی ندارند.
چند گویی سنایی آن منست
با همه کس پلاس و با ما هم؟
هوش مصنوعی: تا کی درباره سنایی صحبت می‌کنی؟ او با همه کس به یک شکل برخورد می‌کند، اما با ما متفاوت است.