شمارهٔ ۲۳۲
ما عاشق همت بلندیم
دل در خود و در جهان چه بندیم
آن به که یکی قلندری وار
میگیریم ار چه دانشمندیم
از بهر پسر به سر بیاییم
وز بهر جگر جگر برندیم
ار هیچ شکار حاجت آید
خود را به دو دست ما کمندیم
با یک دو سه جام به که خود را
زنار چهار کرد بندیم
خود را به دو باده وارهانیم
چون زیر هزار گونه بندیم
ای یار ز چشم بد چه ترسی
بر آتش می چو ما سپندیم
چندان بخوریم می که از خود
آگه نشویم زان که چندیم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ما عاشق همت بلندیم
دل در خود و در جهان چه بندیم
هوش مصنوعی: ما عاشق تلاش و ارادهی بلند هستیم و در دل خود و در این دنیا هیچ چیزی را به خود نمیسپریم.
آن به که یکی قلندری وار
میگیریم ار چه دانشمندیم
هوش مصنوعی: بهتر است که مانند یک عارف و بیخیال زندگی کنیم، حتی اگر به دانش و علم آگاهی داشته باشیم.
از بهر پسر به سر بیاییم
وز بهر جگر جگر برندیم
هوش مصنوعی: برای فرزند خود به زحمت میافتم و به خاطر عزیز دلم همواره تلاش میکنم.
ار هیچ شکار حاجت آید
خود را به دو دست ما کمندیم
هوش مصنوعی: اگر به هیچ شکاری نیاز باشد، خود را با دو دستمان به دام میانداختیم.
با یک دو سه جام به که خود را
زنار چهار کرد بندیم
هوش مصنوعی: با یکی، دو، سه جام، بهتر است که خود را از زنجیر چهار رها کنیم و آزاد شویم.
خود را به دو باده وارهانیم
چون زیر هزار گونه بندیم
هوش مصنوعی: ما باید خود را از شر دو نوشیدنی رها کنیم، چون در زیر هزاران نوع قید و بند گرفتار هستیم.
ای یار ز چشم بد چه ترسی
بر آتش می چو ما سپندیم
هوش مصنوعی: عزیزم، از چشم بد نترس؛ ما مانند اسپند روی آتش میمانیم.
چندان بخوریم می که از خود
آگه نشویم زان که چندیم
هوش مصنوعی: ما آنقدر مینوشیم که از خودمان غافل میشویم و دیگر متوجه حال و احوال خودمان نیستیم.

سنایی