شمارهٔ ۱۶
نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا
عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز
چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا
چشمهٔ خورشید را از ذره نشناسم همی
نیست گویی ذرهای دردیده بینایی مرا
از تو هر جایی ننالم تو هر جایی شدی
نیست جای ناله از معشوق هر جایی مرا
گاه پیری آمد از عشق تو بر رویم پدید
آنچه پنهان بود در دل گاه برنایی مرا
کرد معزولم زمانه گاه دانایی و عقل
با بلای تو چه سود از عقل و دانایی مرا
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نیست بی دیدار تو در دل شکیبایی مرا
نیست بیگفتار تو در دل توانایی مرا
هوش مصنوعی: بدون دیدن تو، در دل من هیچ شکیبایی وجود ندارد و بدون گفتگو با تو، در دل من هیچ نیرویی باقی نمانده است.
در وصالت بودم از صفرا و از سودا تهی
کرد هجران تو صفرایی و سودایی مرا
هوش مصنوعی: در زمان وصالت، از حالتهای منفی و بیماریها خالی بودم، اما جدا شدن از تو، مرا به حالتهای آشفته و پریشانی مبتلا کرد.
عشق تو هر شب برانگیزد ز جانم رستخیز
چون تو بگریزی و بگذاری به تنهایی مرا
هوش مصنوعی: عشق تو هر شب روح مرا به حرکت در میآورد، اما وقتی تو از من دور میشوی و مرا در تنهایی رها میکنی، این احساس دوچندان میشود.
چشمهٔ خورشید را از ذره نشناسم همی
نیست گویی ذرهای دردیده بینایی مرا
هوش مصنوعی: من نمیتوانم چشمهٔ نور خورشید را از یک ذره تشخیص دهم؛ بنابراین، به نظر میرسد که بیناییام تحت تأثیر یک ذرهی ناچیز قرار گرفته است.
از تو هر جایی ننالم تو هر جایی شدی
نیست جای ناله از معشوق هر جایی مرا
هوش مصنوعی: من از هیچجا به تو شکایت نمیکنم، چون هر جا که بروم، تو آنجا حضوری و جایی برای ناله و گله از معشوق نیست.
گاه پیری آمد از عشق تو بر رویم پدید
آنچه پنهان بود در دل گاه برنایی مرا
هوش مصنوعی: گاهی عشق تو باعث میشود که پیری بر چهرهام نمایان شود، آنچه در دل نگهداشته بودم، حالا آشکار میشود.
کرد معزولم زمانه گاه دانایی و عقل
با بلای تو چه سود از عقل و دانایی مرا
هوش مصنوعی: زمانه مرا کنار گذاشته و در این شرایط، داشتن دانش و عقل چه فایدهای دارد وقتی بلای تو بر سر من آمده است.
حاشیه ها
1391/02/23 10:04
علا
از تو هر جایی ننالیم و تو هرجایی شدی...
وزنش اشکال داره
1391/02/23 10:04
علا
hاز تو هرجایی ننالیم و تو هرجایی شدش...
وزن این مصرع اشکال داره
1394/05/01 13:08
دامون
شاید: از تو هر جایی ننالیدیم و هرجایی شدی
1399/11/24 21:01
افسانه چراغی
از تو هر جایی ننالم چون تو هرجایی شدی؛
نیست جای ناله از معشوقِ هرجایی، مرا
1400/09/03 03:12
سام
از تو هر جایی ننالم تا تو هرجایی شدی
بر اساس دیوان سنایی چاب شده به سال ۱۳۶۲ به اهتمام مدرس رضوی ماخذ نسخه کتابخانه ملی.