گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۹ - در نعت امام هشتم (ع)

دین را حرمیست در خراسان
دشوار ترا به محشر آسان
از معجزه‌های شرع احمد
از حجت‌های دین یزدان
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران
چون کعبه پر آدمی ز هر جای
چون عرش پر از فرشته هزمان
هم فر فرشته کرده جلوه
هم روح وصی درو به جولان
از رفعت او حریم مشهد
از هیبت او شریف بنیان
از دور شده قرار زیرا
نزدیک بمانده دیده حیران
از حرمت زایران راهش
فردوس فدای هر بیابان
قرآن نه درو و او اولی‌الامر
دعوی نه و با بزرگ برهان
ایمان نه و رستگار ازو خلق
توبه نه و عذرهای عصیان
از خاتم انبیا درو تن
از سید اوصیا درو جان
آن بقعه شده به پیش فردوس
آن تربه به روضه کرده رضوان
از جملهٔ شرطهای توحید
از حاصل اصلهای ایمان
زین معنی زاد در مدینه
این دعوی کرده در خراسان
در عهدهٔ موسی آل جعفر
با عصمت موسی آل عمران
مهرش سبب نجات و توفیق
کینش مدد هلاک و خذلان
مامون چو به نام او درم زد
بر زر بفزود هم درم زان
هوری شد هر درم به نامش
کس را درمی زدند زینسان
از دیناری همیشه تا ده
نرخ درمی شدست ارزان
بر مهر زیاد آن درمها
از حرمت نام او چو قرآن
این کار هر آینه نه بازیست
این خور بچه گل کنند پنهان
زرست به نام هر خلیفه
سیمست به ضرب خان و خاقان
بی‌نام رضا همیشه بی‌نام
بی‌شان رضا همیشه بی‌شان
با نفس تنی که راست باشد
چون خور که بتابد از گریبان
بر دین خدا و شرع احمد
بر جمله ز کافر و مسلمان
چون او بود از رسول نایب
چون او سزد از خدای احسان
ای مامون کرده با تو پیوند
وی ایزد بسته با تو پیمان
ای پیوندت گسسته پیوند
و آن پیمانت گرفته دامان
از بهر تو شکل شیر مسند
درنده شده به چنگ و دندان
آنرا که ز پیش تخت مامون
برهان تو خوانده بود بهتان
یا درد جحود منکرش را
اقرار دو شیر ساخت درمان
از معتبران اهل قبله
وز معتمدان دین دیان
کس نیست که نیست از تو راضی
کس نیست که هست بر تو غضبان
اندر پدرت وصی احمد
بیتیست مرا به حسب امکان
تضمین کنم اندرین قصیده
کین بیت فرو گذاشت نتوان
ای کین تو کفر و مهرت ایمان
پیدا به تو کافر از مسلمان
در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان
اندر ملک امان علی راست
دل در غم غربت تو بریان

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دین را حرمیست در خراسان
دشوار ترا به محشر آسان
هوش مصنوعی: در خراسان مکان مقدسی برای حفظ دین وجود دارد که در روز قیامت، بر تو آسان خواهد بود.
از معجزه‌های شرع احمد
از حجت‌های دین یزدان
هوش مصنوعی: این بیت به بیان یکی از نشانه‌های دین اسلام و پیامبر آن، یعنی حضرت محمد (ص)، اشاره دارد. به طور کلی، می‌توان گفت که آنچه که به عنوان معجزه‌های دین اسلام شناخته می‌شود، دلیلی بر حقانیت آموزه‌های این دین و رسالت آن پیامبر است.
همواره رهش مسیر حاجت
پیوسته درش مشیر غفران
هوش مصنوعی: همیشه مسیر او، راهی به سوی نیازهاست و درب او همیشه به روی مغفرت و بخشش باز است.
چون کعبه پر آدمی ز هر جای
چون عرش پر از فرشته هزمان
هوش مصنوعی: کعبه پر از انسان‌هاست و هر گوشه‌اش جمعیتی از آدمیان را می‌بینیم، مانند اینکه عرش پر از فرشتگان است و هر لحظه مشغول عبادت و خدمت هستند.
هم فر فرشته کرده جلوه
هم روح وصی درو به جولان
هوش مصنوعی: در اینجا به زیبایی و جاذبه الهی اشاره شده است. مانند فرشته‌ای که در جلوه‌ای زیبا حاضر شده و روح کسانی که مورد وصایت قرار گرفته‌اند، در آن به جنب و جوش و حماسه افتاده است. این تصویرسازی به نوعی نشان دهنده اتصال و تجلی الهی در وجود انسان‌ها و زیبایی‌هایی است که در عالم معنا وجود دارد.
از رفعت او حریم مشهد
از هیبت او شریف بنیان
هوش مصنوعی: بلندی مقام او باعث شده است که حرمت و جایگاه این مکان مقدس متجلی شود و عظمت او موجب رفیع بودن پایه و بنیاد آن باشد.
از دور شده قرار زیرا
نزدیک بمانده دیده حیران
هوش مصنوعی: وقتی یک شخص از دور دیده می‌شود، آرامش و آسایشش از بین می‌رود، زیرا نزدیکان او باعث می‌شوند که چشم‌ها در حیرت و شگفتی باقی بمانند.
از حرمت زایران راهش
فردوس فدای هر بیابان
هوش مصنوعی: زایران به حرمت و احترام خاصی برخوردارند و مسیر آنان در زندگی مانند بهشت است که ارزش هر بیابان و سختی را فدای خود می‌کند.
قرآن نه درو و او اولی‌الامر
دعوی نه و با بزرگ برهان
هوش مصنوعی: قرآن کتابی است که در آن حقیقت‌های بزرگی نهفته است و افراد با مقام و قدرت نمی‌توانند به سادگی ادعای حق کنند، بلکه برای اثبات ادعاهای خود نیاز به دلایل قوی و مستحکم دارند.
ایمان نه و رستگار ازو خلق
توبه نه و عذرهای عصیان
هوش مصنوعی: ایمان باعث رستگاری انسان می‌شود، اما توبه و عذرخواهی‌های مردم از کارهای ناپسند، نمی‌تواند آن‌ها را نجات دهد.
از خاتم انبیا درو تن
از سید اوصیا درو جان
هوش مصنوعی: از مقام والای پیامبر خاتم و وجود مقدس حضرت علی، می‌توان به عمق جان و حقیقتی که او به ارمغان آورده پی برد.
آن بقعه شده به پیش فردوس
آن تربه به روضه کرده رضوان
هوش مصنوعی: آن بقعه به جایگاه بهشتی و باغ رضوان تبدیل شده است و این خاک مقدس، به جلوه‌ای از زیبایی و نعمت‌هایی که در بهشت وجود دارد، تبدیل شده است.
از جملهٔ شرطهای توحید
از حاصل اصلهای ایمان
هوش مصنوعی: از جملهٔ ویژگی‌های ایمان، شناخت و قبولی است که به یکتایی خداوند مربوط می‌شود.
زین معنی زاد در مدینه
این دعوی کرده در خراسان
هوش مصنوعی: به خاطر این مفهوم، در مدینه زندگی می‌کند و این ادعا را در خراسان مطرح کرده است.
در عهدهٔ موسی آل جعفر
با عصمت موسی آل عمران
هوش مصنوعی: در دل و جان نسل موسی (علیه‌السلام) از خاندان جعفر، پاکی و معصومیت موسی (علیه‌السلام) از خاندان عمران وجود دارد.
مهرش سبب نجات و توفیق
کینش مدد هلاک و خذلان
هوش مصنوعی: عشق و محبت او باعث نجات و به دست آوردن موفقیت می‌شود، در حالی که دشمنی و کینه‌اش سبب سقوط و شکست می‌گردد.
مامون چو به نام او درم زد
بر زر بفزود هم درم زان
هوش مصنوعی: وقتی مامون نام او را بر سکه زد، ارزش سکه‌ها بیشتر شد و در واقع بر تعداد سکه‌ها افزوده شد.
هوری شد هر درم به نامش
کس را درمی زدند زینسان
هوش مصنوعی: هر درهم من به خاطر او ارزشمند شد و هیچ کس جرات نمی‌کند به آن دست بزند.
از دیناری همیشه تا ده
نرخ درمی شدست ارزان
هوش مصنوعی: از گذشته تا به حال، قیمت‌ها معمولاً از یک دینار تا ده دینار تغییر می‌کند و همیشه ارزان‌تر می‌شود.
بر مهر زیاد آن درمها
از حرمت نام او چو قرآن
هوش مصنوعی: بر دل زیاد آن درم‌ها، از حرمت نام او مانند قرآن.
این کار هر آینه نه بازیست
این خور بچه گل کنند پنهان
هوش مصنوعی: این کار هرگز شوخی و بازی نیست، زیرا این خورشید در واقع بچه‌ای از گل‌ها را به‌طور پنهانی پرورش می‌دهد.
زرست به نام هر خلیفه
سیمست به ضرب خان و خاقان
هوش مصنوعی: با نام هر خلیفه، طلا به دست می‌آید و با فرمان خان و خاقان، نقره ضرب می‌شود.
بی‌نام رضا همیشه بی‌نام
بی‌شان رضا همیشه بی‌شان
هوش مصنوعی: همیشه در سایه‌ی نام و مقام رضا، هیچ نام و نشانی نداریم.
با نفس تنی که راست باشد
چون خور که بتابد از گریبان
هوش مصنوعی: جسمی که راست و سالم باشد، مانند آفتابی است که از درزهای لباس می‌تابد.
بر دین خدا و شرع احمد
بر جمله ز کافر و مسلمان
هوش مصنوعی: این بیت به این معنا است که همه افراد، اعم از مسلمان و کافر، باید بر اساس دین خدا و قوانین پیامبر اسلام رفتار کنند و در این راستا یکسان هستند.
چون او بود از رسول نایب
چون او سزد از خدای احسان
هوش مصنوعی: چون او نماینده پیامبر است، پس شایسته است که از جانب خداوند لطف و احسان دریافت کند.
ای مامون کرده با تو پیوند
وی ایزد بسته با تو پیمان
هوش مصنوعی: ای مامون، خداوند با تو ارتباط برقرار کرده و پیمانی با تو بسته است.
ای پیوندت گسسته پیوند
و آن پیمانت گرفته دامان
هوش مصنوعی: ای کسانی که رابطه‌تان قطع شده و وعده‌تان به دست کسی دیگر افتاده است.
از بهر تو شکل شیر مسند
درنده شده به چنگ و دندان
هوش مصنوعی: به خاطر تو، شکیبایی و قدرت من تبدیل به موجودی زنده و خطرناک شده است که در چنگ و دندانش نشان از قدرت و شدت وجود دارد.
آنرا که ز پیش تخت مامون
برهان تو خوانده بود بهتان
هوش مصنوعی: شخصی که از قبل در برابر تخت مامون به او تهمت زده بودند، تو او را آزاد کن.
یا درد جحود منکرش را
اقرار دو شیر ساخت درمان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که درد و رنجی که انسانی به خاطر انکار حقیقت می‌کشد، می‌تواند به توانایی و قدرت او تبدیل شود و از آن طریق به نوعی درمان برای مشکلاتش تبدیل گردد.
از معتبران اهل قبله
وز معتمدان دین دیان
هوش مصنوعی: از افراد معتبر و قابل اعتماد در میان پیروان دین و مذهب.
کس نیست که نیست از تو راضی
کس نیست که هست بر تو غضبان
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نیست که از تو ناراضی باشد و هیچ‌کس نیست که بر تو خشمگین باشد.
اندر پدرت وصی احمد
بیتیست مرا به حسب امکان
هوش مصنوعی: در مورد پدرت، وصی پیامبر احمد، موضوعی را برای من در حد امکان مطرح کن.
تضمین کنم اندرین قصیده
کین بیت فرو گذاشت نتوان
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر می‌گوید که من اطمینان می‌دهم که این شعر را در هیچ موردی نتوانید نادیده بگیرید یا از یاد ببرید.
ای کین تو کفر و مهرت ایمان
پیدا به تو کافر از مسلمان
هوش مصنوعی: ای کسی که تو به خاطر دشمنی‌ات، کافر به حساب می‌آیی و عشق و محبّت در وجودت ایمانی را نمایان کرده است؛ کسی که به تو کافر می‌نامد، در حقیقت از مسلمانان واقعی است.
در دامن مهر تو زدم دست
تا کفر نگیردم گریبان
هوش مصنوعی: من به خاطر محبت و لطف تو دست به دامن شدم تا از گمراهی و کفر دور بمانم.
اندر ملک امان علی راست
دل در غم غربت تو بریان
هوش مصنوعی: در سرزمین امن، علی راستگو در غم دوری تو به شدت ناراحت و آشفته است.

حاشیه ها

1398/12/03 13:03

دین را حرمی است در خراسان
دشوار تو را به محشر آسان
به به. عالی است حکیم. روحت شاد و زفت!