گنجور

قصیدهٔ شمارهٔ ۱۲۱

خیز تا خود ز عقل باز کنیم
در میدان عشق باز کنیم
یوسف چاه را به دولت دوست
در چه صد هزار باز کنیم
در قمار وقار بنشینیم
خویشتن جبرییل ساز کنیم
هر چه شیب و فراز پردهٔ ماست
خاک بر شیب و بر فراز کنیم
ز بر و زیر چرخ هرزه زنیم
آن به از هر دو احتراز کنیم
جان کبکی برون کنیم از تن
خویشتن جان شاهباز کنیم
به خرابات روح در تازیم
در به روی خرد فراز کنیم
آه را از برای زنده دلی
ملک‌الموت جان آز کنیم
ناز را از برای پخته شدن
هیزم آتش نیاز کنیم
با نیازیم تا همه ماییم
چون همه او شدیم ناز کنیم
آلت عشرت ظریفان را
آفت عقل عشوه ساز کنیم
خم زلفین خوبرویان را
حجرهٔ روز های راز کنیم
در زمین بی زمین سجود بریم
در جهان بی‌جهان نماز کنیم
سه شراب حقیقتی بخوریم
چار تکبیر بر مجاز کنیم
از سنایی مگر سنایی را
به یکی باده درد باز کنیم

اطلاعات

وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خیز تا خود ز عقل باز کنیم
در میدان عشق باز کنیم
هوش مصنوعی: بیا بلند شو و از منطق و عقل دور شو تا در دنیای عشق آزادانه قدم بگذاریم.
یوسف چاه را به دولت دوست
در چه صد هزار باز کنیم
هوش مصنوعی: یوسف در چاه به خاطر محبت خداوند، چه نیازی به باز کردن صد هزار چاه دارد.
در قمار وقار بنشینیم
خویشتن جبرییل ساز کنیم
هوش مصنوعی: بیایید در بازی زندگی با آرامش و وقار حضور داشته باشیم و از خودمان بهترین نسخه را بسازیم، همان‌طور که جبرییل به عنوان نماد پاکی و عظمت شناخته می‌شود.
هر چه شیب و فراز پردهٔ ماست
خاک بر شیب و بر فراز کنیم
هوش مصنوعی: هر چیزی که در زندگی ما تجربیات و چالش‌ها را به نمایش می‌گذارد، مهم نیست که خیر یا شر باشد، ما باید به آن‌ها بی‌اعتنا باشیم و از آن عبور کنیم.
ز بر و زیر چرخ هرزه زنیم
آن به از هر دو احتراز کنیم
هوش مصنوعی: به سفر و جستجوی دنیا می‌پردازیم، اما بهتر است از هر دو طرف درگیری و مشکل دوری کنیم.
جان کبکی برون کنیم از تن
خویشتن جان شاهباز کنیم
هوش مصنوعی: از وجود خود، روحی چون کبک را رها می‌کنیم و روحی چون شاهباز به وجود می‌آوریم.
به خرابات روح در تازیم
در به روی خرد فراز کنیم
هوش مصنوعی: به مکان معنوی و نا پاکی‌های زندگی می‌رویم و با اندیشه‌ای ژرف، درها را به روی خرد و دانایی باز می‌کنیم.
آه را از برای زنده دلی
ملک‌الموت جان آز کنیم
هوش مصنوعی: برای زنده نگه‌داشتن روح و جان، آه و ناله را به دست ملک‌الموت بسپاریم.
ناز را از برای پخته شدن
هیزم آتش نیاز کنیم
هوش مصنوعی: برای به وجود آوردن آتش، باید چوب‌های خام را با دقت و محبت آماده کنیم.
با نیازیم تا همه ماییم
چون همه او شدیم ناز کنیم
هوش مصنوعی: ما به نیاز یکدیگر وابسته‌ایم و همه یکپارچه‌ایم، چون به او رسیدیم، حالا می‌توانیم با ناز و عشوه رفتار کنیم.
آلت عشرت ظریفان را
آفت عقل عشوه ساز کنیم
هوش مصنوعی: ما باید لذت‌ها و زیبایی‌های زندگی را به گونه‌ای بکار بریم که عقل و اندیشه‌مان را تحت تاثیر قرار ندهد و در انتخاب‌هایمان دقت کنیم.
خم زلفین خوبرویان را
حجرهٔ روز های راز کنیم
هوش مصنوعی: دو زلف زیبای معشوق را در اتاقی پنهان کنیم تا از روزهای پر راز و رمز بهره‌مند شویم.
در زمین بی زمین سجود بریم
در جهان بی‌جهان نماز کنیم
هوش مصنوعی: در دنیایی که فاقد زمین است، به عبادت و پرستش می‌پردازیم و در جهانی که بدون جا و مکان است، نماز می‌خوانیم.
سه شراب حقیقتی بخوریم
چار تکبیر بر مجاز کنیم
هوش مصنوعی: بیایید حقیقت را درک کنیم و در عین حال، با ذکر خداوند، به دنیای مجازی و ظواهر هم توجه کنیم.
از سنایی مگر سنایی را
به یکی باده درد باز کنیم
هوش مصنوعی: از سنایی باید یک باده‌ی درد بدست آوریم تا او را بشناسیم و به عمق وجودش پی ببریم.