شمارهٔ ۱ - کتاب نوحه های سینه زنی
رفتی و بردی ز دل تاب و توانم علی
داغ فراق تو زد شعله به جانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
بعد تو امید من قطع شد از زندگی
داد فراقت به باد نام و نشانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
رفتی و از رفتنت باب تو دلگیر شد
مادرت ای نوجوان از غم تو پیر شد
در کف دشمن اسیر پیر زمینگیر شد
دوری روی تو کرد سیر ز جانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
مانده به دل آرزو تا که در این وادیت
پا کنم از روی مهر حجلهگه شادیت
بهر تو بندم حنا در شب دامادیت
داد که یک دم نداد دهر امانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
ای گل باغ حسین اکبر نسرین عذار
دیده زینب بود بهر تو در انتظار
گریه کنم تا به کی در غم تو زار زار
بیتو رود در فلک آه و فغانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
سیر نگشته دلم از رخ زیبای تو
باب تو دارد هنوز میل تماشای تو
خیز که تا بنگرم بر قد و بالای تو
آتش قلب کباب تا بنشانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
خانه صبر مرا ساخته زیر و زبر
آنکه تو را ای پسر تیغ ستم زد به سر
تا ز سرت شد عیان معنی شقالقمر
تازه جوانم علی سرو روانم علی
تنگ چو (صامت) شده دل ز جهانم علی
اطلاعات
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
رفتی و بردی ز دل تاب و توانم علی
داغ فراق تو زد شعله به جانم علی
هوش مصنوعی: رفتی و دل و روح من را بیتاب کردی، علی. فراق تو به جانم آتش زده است.
تازه جوانم علی سرو روانم علی
هوش مصنوعی: من جوانی تازهنفس و شاداب هستم که مثل سرو، سرزنده و با روحیه هستم.
بعد تو امید من قطع شد از زندگی
داد فراقت به باد نام و نشانم علی
هوش مصنوعی: بعد از تو امید من به زندگی قطع شد و جدایی تو، ذکر و یاد من را به باد داد.
تازه جوانم علی سرو روانم علی
هوش مصنوعی: من هنوز جوان هستم و همچون سرو، سرزنده و شادابم.
رفتی و از رفتنت باب تو دلگیر شد
مادرت ای نوجوان از غم تو پیر شد
هوش مصنوعی: تو رفتی و رفتن تو باعث ناراحتی و دلگیری مادر شده است. او از غم و اندوه تو به شدت دگرگون و پیر شده است.
در کف دشمن اسیر پیر زمینگیر شد
هوش مصنوعی: یک فردی که به دام دشمن افتاده و در واقع تحت کنترل او قرار گرفته، به گونهای که دیگر قادر به حرکت و اقدام نیست و به نوعی به شکست و زمینگیر شدن دچار شده است.
دوری روی تو کرد سیر ز جانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
هوش مصنوعی: فاصلهای که از تو دارم باعث ناهنجاری و اندوه من شده است. حضور تو برایم تازگی و جوانی میآورد. تو مانند سرو بلند و جذاب هستی که روح من را سرزنده میکند.
مانده به دل آرزو تا که در این وادیت
پا کنم از روی مهر حجلهگه شادیت
هوش مصنوعی: دل من پر از آرزو است؛ امیدوارم که روزی قدم به این وادی بگذارم و از روی مهر و محبت به جایگاه شادیات نزدیک شوم.
بهر تو بندم حنا در شب دامادیت
هوش مصنوعی: در شب عروسیات، برای تو حنا میبندم.
داد که یک دم نداد دهر امانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
هوش مصنوعی: سختیهای زندگی مجال نداد تا لحظهای آرامش پیدا کنم، اما به یاد تو جوان و شاداب هستم، مانند سرو که همیشه سرزنده و شاداب است.
ای گل باغ حسین اکبر نسرین عذار
دیده زینب بود بهر تو در انتظار
هوش مصنوعی: ای گل باغ حسین، نسرین زیبای چهره زینب به خاطر تو در انتظار است.
گریه کنم تا به کی در غم تو زار زار
هوش مصنوعی: نمیدانم تا کی باید در غم تو اشک بریزم و دلسوخته شوم.
بیتو رود در فلک آه و فغانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
هوش مصنوعی: بیتو در آسمان دل من پر از ناله و گریه است. علی، تو جوانی با طراوتی و به مانند درخت سرو، همیشه سرزنده و زیبا هستی.
سیر نگشته دلم از رخ زیبای تو
باب تو دارد هنوز میل تماشای تو
هوش مصنوعی: دل من هنوز از تماشای چهره زیبای تو سیر نشده و همچنان اشتیاق دیدن تو را دارد.
خیز که تا بنگرم بر قد و بالای تو
هوش مصنوعی: بیا بلند شو تا بتوانم بر قامت و زیبایی تو نگاه کنم.
آتش قلب کباب تا بنشانم علی
تازه جوانم علی سرو روانم علی
هوش مصنوعی: علاقه و عشق من به علی آنقدر شدید است که میخواهم با دلدادگیام، آتش احساساتم را فرونشانم و در عوض تازگی و جوانی علی را به نمایش بگذارم. او برای من مانند درختی سرسبز و روان است که زندگی و نشاط را به وجودم میآورد.
خانه صبر مرا ساخته زیر و زبر
آنکه تو را ای پسر تیغ ستم زد به سر
هوش مصنوعی: خانهای که من ساختهام، بر پایه صبر و تحمل است. اما این خانه به هم ریخته، زیرا تو، ای پسر، با ظلم و ستم به سرزمین من آسیب رساندهای.
تا ز سرت شد عیان معنی شقالقمر
هوش مصنوعی: تا زمانی که مفهوم شقالقمر از ذهن تو خارج نشده و برایت روشن نشده است.
تازه جوانم علی سرو روانم علی
تنگ چو (صامت) شده دل ز جهانم علی
هوش مصنوعی: من هنوز جوان و شاداب هستم، مانند سرو که سرسبز و بلند است. اما دلتنگ و غمگین شدهام و از این جهان دوری میجویم.
حاشیه ها
1398/08/19 19:11
امیرعباس
سلام
لطفا این شعر زیبا رو تصحیح کنید ب نظر میرسه چن جا مشکل هست
یک جا به نظرم دیده زینب بود بهر تو در انتظار درسته
با تشکر
1399/01/19 14:04
حمیدرضا حیدری
چقدر این شعر زیباست.
من کودک که بودم همراه خانواده رفتیم مشهد وبعد از بازار فرش فروشها توی یک خونه جا گرفتیم .
از این مسیر که میامدیم حرم نوای این شعر توی بازار شنیده میشد والان رفتم به حال وهوای 40 سال پیش.
خدا رحمت کنه شاعر عزیزصامت بروجردی را.