گنجور

شمارهٔ ۲۰ - و برای او

دلا به کسب سعادت چرا شتاب نداری
غم جوانی و پیری به هیچ باب نداری
چه شد تو را که محبان تمام رفت و تو تنها
خیال رحلت از این منزل خراب نداری
متاع عمر عزیز تو صرف شد به بطالت
به روزگار بجز میل خورد و خواب نداری
ز ارتکاب معاصی همیشه بی‌خود و مستی
خبر ز دوزخ و هنگامهٔ عذاب نداری
به خون بی‌گنهان بی‌حساب پنجه میالای
عجب که واهمه از موقف حساب نداری
چگونه صبر کنی در جزا به آتش دوزخ
در این جهان که دمی تاب آفتاب نداری
که داده است تو را در زمانه این همه جرأت
که می‌کنی گنه و خوف از عقاب نداری
برای زادره (صامت) ای سرشک شتابی
بدا به حال تو ای دیده از چه آب نداری

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دلا به کسب سعادت چرا شتاب نداری
غم جوانی و پیری به هیچ باب نداری
هوش مصنوعی: ای دل، چرا در جستجوی خوشبختی عجله نمی‌کنی؟ نگرانی درباره جوانی و پیری هیچ فایده‌ای ندارد.
چه شد تو را که محبان تمام رفت و تو تنها
خیال رحلت از این منزل خراب نداری
هوش مصنوعی: چه اتفاقی افتاده که تمام دوستان و عاشقان از دور و برت رفته‌اند و تو هنوز چنین فکر می‌کنی که از این مکان خراب و ویران دل نمی‌کنی؟
متاع عمر عزیز تو صرف شد به بطالت
به روزگار بجز میل خورد و خواب نداری
هوش مصنوعی: عمر با ارزش تو بیهوده صرف شده و تنها در حسرت نوشیدن و خوابیدن گذرانده می‌شود.
ز ارتکاب معاصی همیشه بی‌خود و مستی
خبر ز دوزخ و هنگامهٔ عذاب نداری
هوش مصنوعی: با ارتکاب گناهان، همیشه در حال بی‌خبر و سرمستی هستی و هیچ‌گونه آگاهی از عذاب و جهنم نداری.
به خون بی‌گنهان بی‌حساب پنجه میالای
عجب که واهمه از موقف حساب نداری
هوش مصنوعی: به افرادی که بی‌گناه هستند، بدون دلیل آسیب نزن و به خاطر اینکه روز حسابرسی وجود دارد، نگران نباشی.
چگونه صبر کنی در جزا به آتش دوزخ
در این جهان که دمی تاب آفتاب نداری
هوش مصنوعی: چگونه می‌توانی در این دنیا، که حتی یک لحظه تاب آفتاب را هم نداری، انتظار عذاب آتش دوزخ را بکشی؟
که داده است تو را در زمانه این همه جرأت
که می‌کنی گنه و خوف از عقاب نداری
هوش مصنوعی: در زمانه‌ای که هستی، به تو جرأت داده شده است که گناهان را مرتکب شوی و از مجازات آن نترسی.
برای زادره (صامت) ای سرشک شتابی
بدا به حال تو ای دیده از چه آب نداری
هوش مصنوعی: ای چشمان نگران، چه بی‌تابی‌ای داری! حال تو را درک می‌کنم، ولی چرا از آن اشک‌ها بی‌نصیب هستی؟

حاشیه ها

1398/08/02 17:11

البته با احتیاط-چه شد تو را که محبان تمام رفت و تو تنها----احتمالا درست است