گنجور

شمارهٔ ۸ - ماده تاریخ

داد کز بیداد کردون وز جفای آسمان
نیست یک دم خاطری آسوده از کید جهان
راحت دنیا غم است و عشرت او ماتم است
شادیش در پی عزا باشد بهارش را خزان
سال و مه دارد خیال کشتن خرد و بزرگ
روز و شب باشد به فکر صدمه پیر و جوان
چون محمد ذاکر مظلوم دشت کربلا
دید دنیا را سراسر دار اندوه و فغان

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

داد کز بیداد کردون وز جفای آسمان
نیست یک دم خاطری آسوده از کید جهان
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که در دنیایی که پر از ظلم و ستم و ناملایمات است، هیچ وقت نمی‌توان به طور کامل از تغییرات و دسیسه‌های جهان راحت بود و آسوده خاطر زندگی کرد. زندگی همواره با چالش‌ها و مشکلات همراه است و انسان‌ها تحت تأثیر حوادث و بدی‌ها قرار دارند.
راحت دنیا غم است و عشرت او ماتم است
شادیش در پی عزا باشد بهارش را خزان
هوش مصنوعی: این دنیا به ظاهر آرامش دارد اما در حقیقت پر از غم است و لذت‌های آن مانند یک عزا به نظر می‌رسد. شادی‌هایش همیشه در سایه اندوه است و فصل بهار آن نیز شبیه به پاییز است.
سال و مه دارد خیال کشتن خرد و بزرگ
روز و شب باشد به فکر صدمه پیر و جوان
هوش مصنوعی: زمان و ماه در خیال خود، به فکر از بین بردن خردمندان و بزرگترهاست و روز و شب در اندیشه آسیب زدن به پیران و جوانان می‌گذرد.
چون محمد ذاکر مظلوم دشت کربلا
دید دنیا را سراسر دار اندوه و فغان
هوش مصنوعی: محمد، یادآور مظلومیت در دشت کربلا، زمانی که به دنیا نگاه کرد، آن را پر از غم و ناله مشاهده کرد.