گنجور

شمارهٔ ۴۳ - مصیبت امام حسین(ع)

شد محرم به سفر ماه صفر آمده است
مه قتل حسن خسته جگر آمده است
نرسیده است به داغ دل زهرا مرهم
به سر داغ دلش داغ دگرآمده است
کشته گردید حسین یا حسن از زهر هلاک
که پیمبر ز جنان دیده تر آمده است
چه شد عباس که بازوی پدر برگیرد
که علی بر سر بالین پسر آمده است
سر برآورده ز نو قاسم داماد ز خاک
تا ببیند پدرش را چه بسر آمده است
شد حسین تشنه اگر کشته لب آب روان
حسن از زهر جفا پاره جگر آمده است

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شد محرم به سفر ماه صفر آمده است
مه قتل حسن خسته جگر آمده است
هوش مصنوعی: به سفر رفته‌ام و در این ماه صفر به یاد واقعه‌ای تلخ هستم که در آن زمان، حادثه‌ای دلخراش برای حسن رخ داد و قلبم را آزرده کرده است.
نرسیده است به داغ دل زهرا مرهم
به سر داغ دلش داغ دگرآمده است
هوش مصنوعی: دل زهرا هنوز داغ نخورده، اما او به جای تسلی، داغ جدیدی را تجربه کرده است.
کشته گردید حسین یا حسن از زهر هلاک
که پیمبر ز جنان دیده تر آمده است
هوش مصنوعی: حسین یا حسن به خاطر زهر جان باختند، چون پیامبر از بهشت نسبت به سرنوشت آنان نگران شده است.
چه شد عباس که بازوی پدر برگیرد
که علی بر سر بالین پسر آمده است
هوش مصنوعی: عباس، چه اتفاقی افتاده که پدر نتواند از کنار تو بلند شود؟ چرا که علی در کنار تو آمده است و در حال مراقبت از توست.
سر برآورده ز نو قاسم داماد ز خاک
تا ببیند پدرش را چه بسر آمده است
هوش مصنوعی: قاسم، داماد، از خاک برمی‌خیزد تا ببیند چه بر سر پدرش آمده است.
شد حسین تشنه اگر کشته لب آب روان
حسن از زهر جفا پاره جگر آمده است
هوش مصنوعی: حسین با وجود تشنگی و در شرایط سخت کشته شد، در حالی که حسن با زهر ظلم و ستم به شدت آسیب دیده و دردمند است.