شمارهٔ ۶۸
چه خوش بود ار ز عشق اول دلی شیدا نمیکردی
چه میکردی ز یاران دوری بیجا نمیکردی
چرا اگر وعده کشتن نمودی رفته از یادت
تو آن بودی که از قتل کسی پروا نمیکردی
به بیجا دعوی مستوریت باور نمیدارم
چنین گر بود هر ساعت به جایی جا نمیکردی
بکوبت چو نمگس جانها نمیگردید سرگردان
تبسم گر گهی زان لعل شکر خا نمیکردی
به چشم تر بگو ای نازنین با من چرا گویی
که گر عاشقی بدی سرنهان افشا نمیکردی
به گلزار محبت گر (به صامت) ره نمیدادی
چو طوی آنقدر طبق مرا گویا نمیکردی
شمارهٔ ۶۷: رخت را ماه میگفتیم اگر مه داشت پیرایهشمارهٔ ۶۹: خوش به حال آن که روز بیکسی یارش تو باشی
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چه خوش بود ار ز عشق اول دلی شیدا نمیکردی
چه میکردی ز یاران دوری بیجا نمیکردی
هوش مصنوعی: چقدر خوب میشد اگر به عشق اول، دلی مجنون نمیکردی. در این صورت، چطور میتوانستی از دوستانتان دوری کنی و بیدلیل ناراحت شوی؟
چرا اگر وعده کشتن نمودی رفته از یادت
تو آن بودی که از قتل کسی پروا نمیکردی
هوش مصنوعی: چرا حالا که به کشتن وعده دادی، آن را فراموش کردهای؟ مگر تو قبلاً از کشتن کسی هیچ ترسی نداشتی؟
به بیجا دعوی مستوریت باور نمیدارم
چنین گر بود هر ساعت به جایی جا نمیکردی
هوش مصنوعی: من به ادعای پنهانکاریات اعتمادی ندارم؛ زیرا اگر واقعاً چنین میبود، هرگز در هر لحظه به یک جای خاص نمیرسیدی و ثابت نمیماندی.
بکوبت چو نمگس جانها نمیگردید سرگردان
تبسم گر گهی زان لعل شکر خا نمیکردی
هوش مصنوعی: اگر آنان که جانها را به تبوتاب میاندازند، سرگردان نمیشدند، شاید زیباییهای شکرین را با دل شاد نمیچشیدند.
به چشم تر بگو ای نازنین با من چرا گویی
که گر عاشقی بدی سرنهان افشا نمیکردی
هوش مصنوعی: با چشمانی گریان به من بگو، ای عزیز، چرا میگویی اگر عاشق بودی، راز دل را پنهان نمیکردی؟
به گلزار محبت گر (به صامت) ره نمیدادی
چو طوی آنقدر طبق مرا گویا نمیکردی
هوش مصنوعی: اگر به باغ محبت راهی نمیداشتی، چقدر هم که تلاش میکردی، نمیتوانستی مرا مانند طاووس زیبا و دلنشین نشان دهی.
حاشیه ها
1398/08/30 02:10
بکویت چون مگس جانها نمی گردید سر گردان--- چو طوطی آنقدر طبع مرا گویا نمی کردی----درست است