گنجور

شمارهٔ ۵۲

از قفس راندی و گفتی رو که آزادی دگر
تا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر
بهر من آسودگی در بند بهتر حاصل است
تا نیفتد دیده‌ام بر سرو آزادی دگر
با همه سرعت مگر چون من به زلفت شد اسیر
گرنه از کویت وزان نبود چرا بادی دگر
دوش اسم دانه خال تو آمد بر زبان
نشنوم از مرغ دل امروز فریادی دگر
نیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بند
کشته خود را مده بر دست جلادی دگر
از وفا نبود که شیرین بعد مرگ کوهکن
دل نهد بر عشقبازی‌های فرهادی دگر
(صامتا) دس ادبیت داده این طلب اللسان
می مجو این رتبه از تادیب استادی دگر

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از قفس راندی و گفتی رو که آزادی دگر
تا مرا سازی اسیر دام صیادی دگر
هوش مصنوعی: تو مرا از قفس آزاد کردی و به من گفتی برو که آزاد هستی، اما اکنون چگونه می‌توانی دوباره مرا در دام یک شکارچی دیگر گرفتار کنی؟
بهر من آسودگی در بند بهتر حاصل است
تا نیفتد دیده‌ام بر سرو آزادی دگر
هوش مصنوعی: برای من داشتن آرامش در قید و بند بهتر از این است که چشمم به آزادی دیگری بیفتد.
با همه سرعت مگر چون من به زلفت شد اسیر
گرنه از کویت وزان نبود چرا بادی دگر
هوش مصنوعی: با تمام تلاشم، مانند من کسی نتوانسته است این‌گونه به زلف تو وابسته شود. وگرنه از کوچه تو چنین بادی نمی‌گذشت.
دوش اسم دانه خال تو آمد بر زبان
نشنوم از مرغ دل امروز فریادی دگر
هوش مصنوعی: دیشب نام دانه خال تو بر زبانم آمد و امروز دیگر از دل پرنده‌ام صدای تازه‌ای نمی‌شنوم.
نیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بند
کشته خود را مده بر دست جلادی دگر
هوش مصنوعی: نگاه کن به چشمان من و خودت را از دست افراد غریبه بیرون بکش. زندگی‌ات را به دست کسی دیگر نده که تو را به هلاکت می‌رساند.
از وفا نبود که شیرین بعد مرگ کوهکن
دل نهد بر عشقبازی‌های فرهادی دگر
هوش مصنوعی: این بیت بیانگر این احساس است که وفاداری و محبت حقیقی، پس از مرگ کوهکن (شخصی پرشور و احساسی) در دل شیرین (عشق) باقی نمی‌ماند و او دیگر به عشق‌بازی‌های فرهاد (شخصی دیگر) تمایل پیدا نخواهد کرد. در واقع، پس از از دست دادن یک عشق واقعی، بازگشت به روابط سطحی یا جدید غیرممکن به نظر می‌رسد.
(صامتا) دس ادبیت داده این طلب اللسان
می مجو این رتبه از تادیب استادی دگر
هوش مصنوعی: سکوت کن، زیرا این ادب را به تو یاد داده‌اند. به دنبال زبان خود نباش، چون این مقام از آداب یک استاد دیگر است.

حاشیه ها

1398/07/21 02:10

از قفس راندی و گفتی رو که آزادی دگر----تیر بر چشمم زن و چشم خود از بیگانه بند---درست است