شمارهٔ ۳۱
سر دار محبت سر فرازی برنمیدارد
اناالحق گفتن منصور بازی برنمیدارد
زمین از خاکساریها ز سر تا پا تواضع شد
سر میدان الفت ترکتازی برنمیدارد
کمال عرض حاجت خواهد و چشم امید این در
زمین عشق تخم بینیازی برنمیدارد
غرور و غمزه و ناز و تغافل گشت چون غالب
رعیت پروری عاشق نوازی برنمیدارد
به صبح و شام از زلف نگار تند خو (صامت)
مزن دم کاین دم شیر است بازی برنمیدارد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سر دار محبت سر فرازی برنمیدارد
اناالحق گفتن منصور بازی برنمیدارد
هوش مصنوعی: محبت و عشق به حقیقتی عمیق و والایی میرسد که هیچگاه از آن دست نمیکشد، حتی اگر عواقب سنگینی داشته باشد. مانند منصور حلاج که با گفتن "من هستم" جان خود را فدای اعتقادش کرد.
زمین از خاکساریها ز سر تا پا تواضع شد
سر میدان الفت ترکتازی برنمیدارد
هوش مصنوعی: زمین به خاطر humble بودن عشق و محبت تا زیر پا تواضع کرده است و از کسی که برتر است، سرکشی نمیپذیرد.
کمال عرض حاجت خواهد و چشم امید این در
زمین عشق تخم بینیازی برنمیدارد
هوش مصنوعی: برای دستیابی به کمال و رفع نیازها، باید انتظار داشت و در زمین عشق، بذری از بینیازی کاشته نمیشود.
غرور و غمزه و ناز و تغافل گشت چون غالب
رعیت پروری عاشق نوازی برنمیدارد
هوش مصنوعی: غرور و جذبه و ناز و بیاعتنایی، وقتی بر عاشق غالب میشود، دیگر نمیتواند محبت و نوازش را تحمل کند.
به صبح و شام از زلف نگار تند خو (صامت)
مزن دم کاین دم شیر است بازی برنمیدارد
هوش مصنوعی: هرگز در صبح و شب از زلف زیبای آن معشوق پرخاش نکن، زیرا این زمان، زمان شیر است و نباید در این بازی شرکت کرد.

صامت بروجردی