گنجور

شمارهٔ ۱۶

تبسم لبت از لعل آبدارتر است
ز فصل گل رخ خوب تو خوش بهارتر است
سمند تازی نازت به قلب های خراب
ز رخش رستمی ای شوخ راهوارتر است
فساد زلف تو در جنت رخت همه جا
ز مار و فتنه ابلیس آشکارتر است
به پیش عقرب زلفت خوشم ولی چه کنم
که چشم شوخ تو هر روز پایدارتر است
به دشمنان نکنی آنچه می‌کنی با دوست
چه شد که دوست ز دشمن بر تو خوارتر است
به سیر لاله مخوان (صامتا) ببستانم
که چهره جگر از لاله داغدارتر است
سیاه بختم و کس را خبر ز حالم نیست
مگر کسی که ز من تیره روزگارتر است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

تبسم لبت از لعل آبدارتر است
ز فصل گل رخ خوب تو خوش بهارتر است
هوش مصنوعی: لبخند تو از لبی قرمز و زیبا زیباتر است و چهره‌ات در بهار از خود بهار هم دلپذیرتر است.
سمند تازی نازت به قلب های خراب
ز رخش رستمی ای شوخ راهوارتر است
هوش مصنوعی: اسبان تازی با زیبایی و جذابیت خاص خود، قلب‌های شکسته و ناامید را تسخیر می‌کنند. زیبایی و طراوت آنها مانند رخش رستم، دل انگیز و دلرباست.
فساد زلف تو در جنت رخت همه جا
ز مار و فتنه ابلیس آشکارتر است
هوش مصنوعی: دخالت و تاثیر مخرّب زلف و جذابیت تو در بهشت، بیشتر از هر نوع مار و فتنه‌ای که ابلیس به وجود می‌آورد، نمایان است.
به پیش عقرب زلفت خوشم ولی چه کنم
که چشم شوخ تو هر روز پایدارتر است
هوش مصنوعی: من از زلف‌های پیچیده‌ات لذت می‌برم، اما چه کنم که نگاه‌های بازیگوش تو هر روز قوی‌تر و ثابت‌تر می‌شود.
به دشمنان نکنی آنچه می‌کنی با دوست
چه شد که دوست ز دشمن بر تو خوارتر است
هوش مصنوعی: آنچه را که با دوستانت انجام می‌دهی، نباید برای دشمنانت انجام دهی. چرا دوستت از دشمنانت در نظر تو بی‌ارزش‌تر شده است؟
به سیر لاله مخوان (صامتا) ببستانم
که چهره جگر از لاله داغدارتر است
هوش مصنوعی: به هیچ وجه باغ را به خاطر زیبایی‌های لاله و شکوفه‌اش نخوان، چون چهره‌ای که از درد و رنج پر است، از لاله‌های آتشین و داغ‌تر به نظر می‌رسد.
سیاه بختم و کس را خبر ز حالم نیست
مگر کسی که ز من تیره روزگارتر است
هوش مصنوعی: من در شرایطی بسیار سخت و بد قرار دارم و هیچ‌کس از وضعیت من خبر ندارد، جز کسی که خودش در وضعیتی سخت‌تر از من است.