شمارهٔ ۱۱ - قصیده در مدح مظهر العجایب حضرت امیرالمومنین(ع)
خوش آن مریض که بر دردوی دوا برسد
به دولت ابد از قرب کبریا برسد
کسی که طالب قرب خدا بود به خدا
مگر ز دوستی شاه اولیا برسد
معین دین پیمبر کش از احد باحد
ز آسمان به زمین بانک لافتا برسد
به دست تیغ وی از قتل عمرو با مرحب
ز حق به خیبر و احزاب مرحبا برسد
محبتش بدل خلق طرف اکسیریست
به آن صفت که به مس فیض کیمیا برسد
بجمله ملک و ملک لطف او ثمر بخشد
بکل شاه و گدا از کفش عطا برسد
بدون مهر وی از جمله محالات است
که بر کسی اثر فیض از خدا برسد
ز بندگی به خدائیش کردهاند اقرار
ز بندگی بنگر کار تا کجا برسد
به خلق انفس و آفاق هر چه بوده و هست
عنایتش به یکایک جدا جدا برسد
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح
شود ظهور به داور خدا فدا برسد
برای حفظ وجود مقدسش به ذبیح
شود ظهور به داور خدا فدا برسد
کند حمیم و سقر را به کوثر و تسنیم
بداد دوزخیان گر صف جزا برسد
به روز حشر شود قدر حب او معلوم
طریق دوستی او اگر به جا برسد
دگر ز دادن جان مختصر چه غم دارد
علی اگر که به بالینش از وفا برسد
ولی نداد امان شمر تا بداد حسین
علی ز خاک نجف سوی کربلا برسد
به چاره قد خم گشته حسین شهید
بر وی کشته عباس مهلقا برسد
غم برادر اگر این بود که من دیدم
خدا بداد دل شاه کربلا برسد
نشد ز سنگدلی شمر بیحیا راضی
که آب بر لب آن شاه سر جدا برسد
عزیز فاطمه را تشنه لب کشید به خون
که از یزید جفا جو به مدعا برسد
اسیر کرد و سوی شام برد عترت او
نکرد صبر کمه رسم عزا بپا برسد
گمان نداشت کسی کار زینب بیکس
به نزد شمر ستمگر بالتجا برسد
خوشا به حال (صامت) که در عزای حسین
گر این دو روزه عمرت به انتها برسد
شمارهٔ ۱۰ - در مدح شاه اولیاء(ع): روز ایجاد که حق خلقت دنیا میکردشمارهٔ ۱۲ - در مدح یعسوب الدین حضرت امیرالمومنین(ع): شهی که محض وجودش بنای عالم شد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید صادق هاشمی
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.