گنجور

شمارهٔ ۱۰ - در مدح شاه اولیاء(ع)

روز ایجاد که حق خلقت دنیا می‌کرد
در پس پرده علی بود تماشا می‌کرد
بلکه از آینه کنت نبیا چو نبی
سیر در آب گل آدم و حوا می کرد
بود سر منزل آدم به شبستان عدم
که دو تا قدرسا در بر یکتا می‌کرد
گهر پاک وی اندر صدف علم اله
مشق آموختن حکمت اشیا می‌کرد
به خیابان جنان سیر احبا می‌داد
بحر کیفر بسقر منزل اعدا می‌کرد
یاد می‌داد ره و رسم عیادت به ملک
چون به تمحید خدا درج دهن وا می‌کرد
یاور دین احد بود معین احمد
هر کجا روی به بازوی توانا می‌کرد
روز را روز عزا در بر چشم کافر
تیره و تار به مثل شب یلدا می‌کرد
ذوالفقار دو دمش از رگ شریان عدو
دشت را سر به سر از موج چو دریا می‌کرد
به درش دیده امید مه گردون داشت
ز رخش کسب ضیاء بیضه بیضا می‌کرد
بهر ایتام و ارامل شب و روز و مه و سال
وقف آسایششان رنج سر و پا می‌کرد
کاش در یاری فرزند غریبش ز نجف
یک زمانی به صف کرب و بلا جا می‌کرد
اندر آن دم که سرسینه دلبند رسول
شمر بی‌ واهمه می‌آمد و ماوی می‌کرد
یا علی ساقی کوثر تو و از شمر حسین
قطره آبی بلب تشنه تمنا می‌کرد
بی‌کسی بین که بنزد پسر سعد پلید
التماس شه دین دختر زهرا می‌کرد
شمر خنجر به گلوی شه لب تشنه نهاد
زینب غمزده با گریه تماشا می‌کرد
هر یتمی شرر شعله‌اش اندر دامن
روی از خیمه سراسیمه به صحرا می‌کرد
چادر آن یک ز سر زینب بی‌کس می‌برد
و آن دگر رو به حرم از پی یغما می‌کرد
کرد خولی چو سر خسرو دین زیب‌ تنور
کاش از دود دل فاطمه پروا می‌کرد
برد سیلاب فنا خرمن صبر (صامت)
اندر آن روز که این مرثیه انشا می‌کرد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: سید صادق هاشمی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

روز ایجاد که حق خلقت دنیا می‌کرد
در پس پرده علی بود تماشا می‌کرد
هوش مصنوعی: در روزی که خداوند جهان را خلق می‌کرد، علی در پشت پرده وجود داشت و به این عمل نظاره می‌کرد.
بلکه از آینه کنت نبیا چو نبی
سیر در آب گل آدم و حوا می کرد
هوش مصنوعی: پیامبر از آینه وجود خود می‌بیند که چگونه آدم و حوا در آب گل نشسته‌اند و در آن حال، به سیر و تماشا مشغول هستند.
بود سر منزل آدم به شبستان عدم
که دو تا قدرسا در بر یکتا می‌کرد
هوش مصنوعی: سرنوشت انسان در عالم عدم قرار دارد، جایی که دو ستاره‌ی درخشان به صورت واحد و یکتا در کنار هم قرار می‌گیرند.
گهر پاک وی اندر صدف علم اله
مشق آموختن حکمت اشیا می‌کرد
هوش مصنوعی: الماس خالص او در درون صدف دانش، آموزش می‌دید و به مطالعه حکمت اشیاء مشغول بود.
به خیابان جنان سیر احبا می‌داد
بحر کیفر بسقر منزل اعدا می‌کرد
هوش مصنوعی: بیت به این معنی است که در خیابان‌های بهشت دوستان را به گردش می‌برد و از طرفی در جهنم، دشمنان را به عذاب می‌کشاند.
یاد می‌داد ره و رسم عیادت به ملک
چون به تمحید خدا درج دهن وا می‌کرد
هوش مصنوعی: ملک به یاد می‌آورد که چطور باید به عیادت بیماران برود و این را به خوبی یاد می‌گرفت. همچنین با توجه به قدرت خدا، سخنانش را به راحتی بیان می‌کرد.
یاور دین احد بود معین احمد
هر کجا روی به بازوی توانا می‌کرد
هوش مصنوعی: یاور دین خدا، علی (ع)، همیشه حامی و پشتیبان پیامبر اسلام، احمد (ص)، بود و هر زمان که لازم بود به قدرت و توانایی خود تکیه می‌کرد.
روز را روز عزا در بر چشم کافر
تیره و تار به مثل شب یلدا می‌کرد
هوش مصنوعی: روز در نظر کافر مانند روز عزایی بود که چشمانش را تیره و تار می‌کند، همانند شب یلدا که طولانی و تاریک است.
ذوالفقار دو دمش از رگ شریان عدو
دشت را سر به سر از موج چو دریا می‌کرد
هوش مصنوعی: ذوالفقار، شمشیر معروف علی (ع)، با دو لبه‌اش، به گونه‌ای دشمنان را نابود می‌کرد که تمام میدان نبرد را مانند امواج دریا در هم می‌ریخت.
به درش دیده امید مه گردون داشت
ز رخش کسب ضیاء بیضه بیضا می‌کرد
هوش مصنوعی: به در خانه‌اش نگاهی کردم و امیدوار بودم که از زیبایی او، نور و روشنی به دست آورم و مانند تخم مرغی که در درخشش خود می‌باشد، براق و روشن شوم.
بهر ایتام و ارامل شب و روز و مه و سال
وقف آسایششان رنج سر و پا می‌کرد
هوش مصنوعی: برای یتیمان و بیوه‌زنان، شب و روز و در تمام طول سال، تمام تلاش خود را می‌کرد که آسایش آنها را فراهم کند و برای این کار سختی‌ها را تحمل می‌نمود.
کاش در یاری فرزند غریبش ز نجف
یک زمانی به صف کرب و بلا جا می‌کرد
هوش مصنوعی: ای کاش در زمانی، در یاری فرزند غریبش، از نجف به صف کربلا می‌رفت و در آنجا جا می‌گرفت.
اندر آن دم که سرسینه دلبند رسول
شمر بی‌ واهمه می‌آمد و ماوی می‌کرد
هوش مصنوعی: در آن لحظه‌ای که دلبر و محبوب پیامبر شمر بدون هیچ ترسی نزدیک می‌شد و در آنجا جا می‌گرفت.
یا علی ساقی کوثر تو و از شمر حسین
قطره آبی بلب تشنه تمنا می‌کرد
هوش مصنوعی: ای ساقی کوثر، من از شمر حسین باید بگویم که او در بیابان و در حال تشنگی، تنها یک قطره آب را از تو درخواست می‌کرد.
بی‌کسی بین که بنزد پسر سعد پلید
التماس شه دین دختر زهرا می‌کرد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره شده است که شخصی در تنهایی و در حالی که تنهاست، نزد پسر سعد که فردی ناپاک و بد کردار است، برای درخواست کمک و حمایت دربارهٔ موضوعی مرتبط با دین و دختر زهرا، التماس می‌کند.
شمر خنجر به گلوی شه لب تشنه نهاد
زینب غمزده با گریه تماشا می‌کرد
هوش مصنوعی: شمر، خنجر را به گردن پادشاه گذاشت و با لب تشنه به او نگاه کرد. زینب، غمگین و با اشک در چشمانش، این صحنه را تماشا می‌کرد.
هر یتمی شرر شعله‌اش اندر دامن
روی از خیمه سراسیمه به صحرا می‌کرد
هوش مصنوعی: هر یتیمی که در خیمه به سر می‌برد، با مشاهده‌ی شعله آتش، نگران و ترسان از جا برخاست و به بیرون از خیمه رفت.
چادر آن یک ز سر زینب بی‌کس می‌برد
و آن دگر رو به حرم از پی یغما می‌کرد
هوش مصنوعی: چادر زینب، که نشانهٔ بی‌کسی و غم اوست، به دست ستمگران برده می‌شود و او به سوی حرم، در حال فرار از دست غارت‌گران، حرکت می‌کند.
کرد خولی چو سر خسرو دین زیب‌ تنور
کاش از دود دل فاطمه پروا می‌کرد
هوش مصنوعی: مردی به نام خولی، در زمان خسرو دین، کارهایی انجام داد که همچون تنور آتشین بود. کاش او نسبت به درد دل فاطمه توجه و نگرانی بیشتری داشت.
برد سیلاب فنا خرمن صبر (صامت)
اندر آن روز که این مرثیه انشا می‌کرد
هوش مصنوعی: در آن روزی که این مرثیه نوشته می‌شد، تمام صبر و تحمل (صامت) با شدت متلاشی شد و مانند خرمن گندم که زیر سیل می‌رود، از بین رفت.