۶۸۴- شاه وردی سبزواری
پسر پهلوان سلطانعلی بیلدار سبزواری است اما او را در بیلداری دستی نیست خط نستعلیق را بد نمی نویسد این مطلع و بیت از اوست :
گل میشود از همدمی خار پریشان
شام هجران چند باشم بی گل رخسار او
ای خوش آن صبحی که بینم یک نظر دیدارا
می کشد دور از گل رویش بصد خواری مرا
۶۸۳- پهلوان میرزاعلی بیلدار تبریزی: او با من میباشد و در کار خود پهلوان است و نقش ها و صوتها را طوری میخواند و با وجودی که عامی است گاهی از او شعری سر میزند این مطلع و بیت ازاوست :۶۸۵- مولانا بهلول قزوینی: به زرگری مشغولی مینماید بسی بی تعین و لاابالی است، این مطلع از اوست :
اطلاعات
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
پسر پهلوان سلطانعلی بیلدار سبزواری است اما او را در بیلداری دستی نیست خط نستعلیق را بد نمی نویسد این مطلع و بیت از اوست :
هوش مصنوعی: پسر سلطانعلی بیلدار از سبزوار است، اما در کار بیلداری مهارت ندارد و خط نستعلیق را به خوبی نمینویسد. این شعر و بیت از اوست:
گل میشود از همدمی خار پریشان
شام هجران چند باشم بی گل رخسار او
هوش مصنوعی: گلی که در کنار خار رشد میکند، نشانهای از درد و رنج در دلتنگی است. من چند بار باید در این شب جدایی بدون وجود چهرهی زیبای او تحمل کنم؟
ای خوش آن صبحی که بینم یک نظر دیدارا
می کشد دور از گل رویش بصد خواری مرا
هوش مصنوعی: ای کاش صبحی بیاید که یک بار دیدار او را ببینم. این دیدار مرا از زیبایی چهرهاش دور میکند و در عوض، با حالتی آکنده از ذلت و خواری روبهرو میشوم.