۶۶۴- مولانا احمدی
سر دفتر ظرفای عالم و در اشعار مضحک مقبول عرب و عجم است مضامین کثیر را در اندک عبارت فصیحی بروجهی که بغیر از خودش دیگری فهم نمیتواند کرد درج کرده و به منصه ظهور میرسانیده است . از جمله این بیت در هجو سلطان احمد کوسه سمرقندی املا کرده
غلام کوسه زرد شبان جن گیرلی
مثال ریش او گفتم خس ما سوجه قندیلی!
چون دستارش را در مدرسه مولانا جامی دزد برده بود این قطعه را در آن باب گفته :
بر در مدرسه جامی جم بحر و بری
دزد برد از سر من فوطه شیر و شکری
فوطه ام برد و هوا سرد و سرم درد گرفت
دزدک روی سیه را چه غم از درد سری
(اما همچون این ابیات گاه گاه نیز میگفته :
از مو نتوان ساخت میانی که تو داری
وز غنچه ی سیراب دهانی که تو داری
شبها نکنی گوش بفریاد اسیران
فریاد از آن خواب گرانی که تو داری
ولیکن مقطع را بموجب سلیقه خود فرموده اند :
دستار فرست احمدی بی سر و پا را
از جامه آلیجه کتانی که تو داری
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سر دفتر ظرفای عالم و در اشعار مضحک مقبول عرب و عجم است مضامین کثیر را در اندک عبارت فصیحی بروجهی که بغیر از خودش دیگری فهم نمیتواند کرد درج کرده و به منصه ظهور میرسانیده است . از جمله این بیت در هجو سلطان احمد کوسه سمرقندی املا کرده
هوش مصنوعی: سر دفتر و بزرگترین شاعر زمان خود، در اشعار شوخی و سرگرمی میان عرب و عجم شناخته شده است. او توانسته است مفاهیم زیادی را در عبارات کوتاه و فصیحی به گونهای بیان کند که فقط خودش قادر به درک آنهاست. یکی از این اشعار شامل هجوی درباره سلطان احمد کوسه سمرقندی است.
غلام کوسه زرد شبان جن گیرلی
مثال ریش او گفتم خس ما سوجه قندیلی!
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف شخصیتی میپردازد که به دلیل ویژگیهای خاصش، به طور خاص و چشمگیری مورد توجه قرار میگیرد. شخصیتی که ممکن است در دنیای خود، غیر معمول و خاص باشد، و به همین دلیل به او توجه میشود. احساسات قوی و ویژگیهایی که در واژهها به تصویر کشیده شدهاند، نشاندهنده نوعی راز و جذابیت در این شخصیت است که باعث میشود دیگران به او علاقهمند شوند.
چون دستارش را در مدرسه مولانا جامی دزد برده بود این قطعه را در آن باب گفته :
هوش مصنوعی: زیرا دزد دستار او را در مدرسه مولانا جامی برده بود، این شعر را در همین زمینه سروده است.
بر در مدرسه جامی جم بحر و بری
دزد برد از سر من فوطه شیر و شکری
هوش مصنوعی: در کنار مدرسه، جامی از دریا و زمین را دزدیدهاند و از من، سر پوستهای از شیر و شکر را بردهاند.
فوطه ام برد و هوا سرد و سرم درد گرفت
دزدک روی سیه را چه غم از درد سری
هوش مصنوعی: باران مرا تر کرد و هوا سرد شد و سرم هم درد گرفت. انگار دزدی که روی سیاهش را میپوشاند، به درد سر من هیچ توجهی ندارد.
(اما همچون این ابیات گاه گاه نیز میگفته :
هوش مصنوعی: اما در برخی مواقع نیز میگفته است:
از مو نتوان ساخت میانی که تو داری
وز غنچه ی سیراب دهانی که تو داری
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هیچ چیزی نمیتواند با زیبایی و جذابیتی که تو داری، مقایسه شود. ویژگیهای تو آنقدر خاص و منحصر به فرد است که نمیتوان آن را با هیچ چیز دیگری جایگزین کرد. زیبایی و شکوفایی تو به قدری برجسته است که هیچ موادی نمیتوانند به آن نزدیک شوند.
شبها نکنی گوش بفریاد اسیران
فریاد از آن خواب گرانی که تو داری
هوش مصنوعی: شبها به صداهای درونی خود گوش مکن، صدای ناله کسانی که گرفتارند را نشنیده بگیر. از آن خواب عمیق و راحتی که تو داری، غافل نباش.
دستار فرست احمدی بی سر و پا را
از جامه آلیجه کتانی که تو داری
هوش مصنوعی: دستار بدون سر و پا را برای احمدی بفرست، از پارچه نازک و لطیفی که تو داری.