۲۳۸- شیخ جمال الدین
از ولایت خلخال عراق است و تخلص او یقینی است این دو مطلع از اوست :
فغان کاز آه نتوان داشتن خود را نگاه آنجا
با خودم هر لحظه یاد او بگفتار آورد
۲۳۷- خواجوی سمنانی: از ملک زادگان است، امید که در سخن بمرتبه خواجوی کرمانی رسد چه از بشره ی او پیداست که ملکی است در صورت بشر یا شاخ گلی است بارش پر ثمر آثار رشد و قابلیت از ناصیه او کالشمس نصف النهار ظاهر و هویداست و در مصحف جمالش آیه وافی هدایت، ما هذا بشر الی ملک کریم در دیده ی اولوالأبصار جلوه گر و پیدا با وجود آنکه سن او از پانزده نگذشته گویا از پیر روزگار نصیحت مضمون این شعر آبدارش بگوش هوش او رسیده که :۲۳۹- مولانا شیخ احمد: اصلش از ولایت خلخال است اما اجدادش از آنجا بقزوین آمده اند او در قزوین متولد شده مدتها در شیراز در خدمت علامه مغفور میر غیاث الدین منصور دشتکی استفاده کرده فضایلش بسیار است و در وادی نظم اشعار آبدار دارد از جمله این مطلع از اوست :
اطلاعات
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
از ولایت خلخال عراق است و تخلص او یقینی است این دو مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: این شخص از منطقه خلخال در عراق است و نام مستعار او یقینی است. این دو بیت شعر از اوست:
فغان کاز آه نتوان داشتن خود را نگاه آنجا
با خودم هر لحظه یاد او بگفتار آورد
هوش مصنوعی: نمیتوانم از غم و اندوه خودم بگویم، فقط هر لحظه به یاد او هستم و سخن او را با خود تکرار میکنم.