گنجور

۱۰۱- سید شاه میر

« شاهکی » : پدرش از سادات قم است اما او در ری می باشد و گاهی شعر میگوید این دو مطلع از اوست :

مدتی شد که جدا از رخ جانان شده ام
وه چگویم که چسان بیسر و سامان شده ام
چو از عشقش بود صد چاک در پیراهن جانم
بدوز ای هم نشین بهر خدا چاک گریبانم

اطلاعات

قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

« شاهکی » : پدرش از سادات قم است اما او در ری می باشد و گاهی شعر میگوید این دو مطلع از اوست :
هوش مصنوعی: «شاهکی» به خانواده‌اش از سادات قم برمی‌گردد، اما او در شهر ری زندگی می‌کند و گاهی شعر می‌سراید. این دو بیت از اشعار اوست:
مدتی شد که جدا از رخ جانان شده ام
وه چگویم که چسان بیسر و سامان شده ام
هوش مصنوعی: مدتی است که از دیدار محبوب دور مانده‌ام و نمی‌دانم چطور شده که این‌قدر بی‌قرار و بی‌نظم شده‌ام.
چو از عشقش بود صد چاک در پیراهن جانم
بدوز ای هم نشین بهر خدا چاک گریبانم
هوش مصنوعی: وقتی از عشق او پیراهن جانم پر از چاک و درهم است، ای همدم، به خاطر خدا به من کمک کن تا چاک گریبانم را بدوزی.