۲۵- میرزا شرف جهان
فرزند ارجمند و خلف سعادتمند قاضی جهانست و در علو فطرت و سخا و همت از نوادر زمان، سلسله نسبش از رتبت و زیب سر لوحه بیان و تذهیب مستغنی است مصرع : ای تو مجموعه خوبی ز کدامت گویم، شرف ذات را باجهانی صفات و کمالات جمع ساخته و علم انک لعلی خلق عظیم برافراخته، این چند مطلع از اشعار آبدار ایشانست :
شد سینه بصد چاک ز تیغ ستم او
بیرون نشد از سینه صد چاک، غم او
تا مرا در نظر مدعیان خوار کند
هر چه گویم بخلاف سخنم کار کند
با من سخن از فرقت دلدار مگوئید
از مرگ سخن بر سر بیمار مگوئید
به پیش او سخن از حال زار من مکنید
بدین بهانه تکلم بیار من مکنید
باعتقاد را قم حروف اگر مصرع اخیر را چنین خوانند گویا بهتر است «بدین بهانه سخن بانگار من مکنید»
۲۴- امیرتقی الدین محمد: ولد حضرت امیر جمال الدین صدر است در کسب فضایل و تقوی و طهارت دقیقه ای فرو نگذاشتی ودر سخاوت و کرم، و صرف دینار و درم، اقتدا بائمه دین صلواه الله علیهم اجمعین مینمودندی بعضی اوقات در هرات بصدارت من مشغول می بودند، و در اواخر حیات قصد زیارت بیت الله الحرام و زیارت سید انام صلوات الله الملک العلام کرد و در آن راه انواع رنج و عنا مثل قید و زندان کشیده آخر در قدس خلیل داعی حق را لبیک اجابت گفته مرغ روح پر فتوحش بحظایر قدس پرواز کرده همانجا مدفون شد رحمه الله تعالی و کان ذلک فی شهور سنه اربع و اربعین و تسعمایه، سید مذکور در خوش طبعی و خوش صحبتی مسلم و در صنایع شعر و عروض و معما بی بدل عالم بود، این مطلع از اوست :۲۶- میر قدسی: مسمی ابطحی کربلائی از نجبا و نقبای آنجاست اما پدران ایشان بخراسان آمده در سبزوار ساکن شده اند و او سیدی آدمی وش و فانی مشرب نفس الأمری است و بغایت متعبد و متقی و در شعر شناسی هم مسلم جمهور و در دیوان مهرورزی مقدم و دستور و خود نیز شعر بسیار گفته، قدسی تخلص میکردند این مطلع از جمله اشعار اوست .
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
فرزند ارجمند و خلف سعادتمند قاضی جهانست و در علو فطرت و سخا و همت از نوادر زمان، سلسله نسبش از رتبت و زیب سر لوحه بیان و تذهیب مستغنی است مصرع : ای تو مجموعه خوبی ز کدامت گویم، شرف ذات را باجهانی صفات و کمالات جمع ساخته و علم انک لعلی خلق عظیم برافراخته، این چند مطلع از اشعار آبدار ایشانست :
هوش مصنوعی: فرزند محترم و موفق قاضی جهانی است و از نظر فطرت، سخاوت و اراده، در زمره نادرترین افراد زمانه به شمار میآید. نسب او به قدری با افتخار و زیبایی است که نیازی به توصیف ندارد. او شخصی است که دارای ویژگیها و کمالات برجستهای است و علم و دانشش او را به مقام والایی رسانده است. این چند بیت از اشعار زیبا و تاثیرگذار اوست:
شد سینه بصد چاک ز تیغ ستم او
بیرون نشد از سینه صد چاک، غم او
هوش مصنوعی: سینهام به خاطر ظلم او به شدت جراحتزده شده، اما هرگز غم او از دل من بیرون نمیرود.
تا مرا در نظر مدعیان خوار کند
هر چه گویم بخلاف سخنم کار کند
هوش مصنوعی: هر چه بگویم، باعث تضعیف من در چشم رقبایم میشود و آنها به هر نحوی تلاش میکنند تا حرفهایم را برعکس جلوه دهند.
با من سخن از فرقت دلدار مگوئید
از مرگ سخن بر سر بیمار مگوئید
هوش مصنوعی: با من درباره دوری و جدایی محبوب صحبت نکنید، و در مورد مرگ نیز در کنار کسی که بیمار است حرف نزنید.
به پیش او سخن از حال زار من مکنید
بدین بهانه تکلم بیار من مکنید
هوش مصنوعی: از حال نابسامان من در حضور او صحبت نکنید، با این بهانه به من سخن نگویید.
باعتقاد را قم حروف اگر مصرع اخیر را چنین خوانند گویا بهتر است «بدین بهانه سخن بانگار من مکنید»
هوش مصنوعی: به نظر میرسد اگر در اینجا مصراع آخر را به این شکل بخوانیم: «به بهانهی این سخن، به من نگویید»، واضحتر و بهتر باشد.