گنجور

۲۲- امیر معز الدین محمد

از جمله سادات و نقبای اصفهان است و در فقه و سایر علوم سرآمد علمای زمان خود است و در عنفوان جوانی بشرف طواف بیت الله الحرام و سیدالاأنام علیه الصلوه و السلم و سایر ائمه دین صلواه الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین مشرف شده بود و بعد از آن مدت هفت سال منصب صدارت صاحبقرانی تعلق باو میداشت، آخر ترک آن گفته در روضه منوره ی مقدسه سدره مرتبه رضویه علی ساکنهم السلام و التحیه معتکف شده اوقات با برکات خود را صرف طاعات و عبادات که مقصود از ایجاد ثقلین است میفرمود قطع نظر از فضایل و کمالات و خلق و تواضع و اختلاط ایشان با عامه خلایق نه در مرتبه ایست که در شرح و بیان آید و طبع ایشان در شعر درجه کمال دارد این غزل از ایشان است تخلص ایشان فیضی است .

به پیش شمع رخت آفتاب یعنی چه
به پیش خال و خطت مشکناب یعنی چه
خیال نرگس مستت ز دست برد مرا
و گر نه با دل پر درد خواب یعنی چه
عرق بروی تو هر کس که دید میگوید
بروی آتش سوزان حباب یعنی چه
درون حلقه زلف تو رخ نمایانست
و گر نه در دل شب آفتاب یعنی چه
خیال شمع اگر نیست در دلت فیضی
دل پر آتش و چشم پر آب یعنی چه

در یکی از کتابات این رباعی را که زاده ی طبع ایشانست بمن نوشته بودند .

تا دور ز محمل جمالت شده ام
نومید ز دولت وصالت شده ام
پیوسته بود خیال تو مونس جان
شرمنده ز الطاف خیالت شده ام

در شهور سنه اثنین و خمسین و تسعمایه متوجه حج بودند که در شهر بصره وفات و در کربلا مدفون شدند

۲۱- میر قوام الدین حسن: از اکابر سادات و نقبای اصفهانست و مدتی مدید در شهر مذکور بامر قضا اشتغال داشتی و در سنه ثلاثین و تسعمایه در امر صدارت حضرت صاحبقران مغفور با امیر جمال الدین محمد صدر استر آبادی شیرنگی شریک گشته بعد از آن در شغل مذکور مستقر و مستقل گردید و در ایجاء فضیلت خصوصا انشاء فرید بود و در رعایت اهل فضل میکوشید و از تقوی و صلاح دقیقه ای نامرعی نمیگذاشت این دو مطلع از نتایج طبع آن مایه فضل است .۲۳- امیر محمد امیر یوسف: سید دانشمند خوش طبع پاکیزه روزگار بود و طبع زیبای او صراف در معانی و لطف عمیمش چاره ساز فقیران بوادی پریشانی، اصل وی از شکراب ری است و والد او میر عز الدین یوسف در ایام سلطان حسین میرزا بهرات رفته بود آن خلاصه سادات ترقی فرمود، در زمان سلطنت حضرت صاحبقران مغفور در خراسان بمنصب صدارت و امارت قیام و اقدام مینمودند، آخر بواسطه شرارت بعضی مفسدان بحکم امیرخان که حاکم خراسان بود در روز چهارشنبه هشتم رجب سنه سبع و عشرین و تسعمایه شهید شد، گویند در آن محل قطعه ای گفته و نزد امیر مذکور فرستاده این یک بیت از آنست .

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

از جمله سادات و نقبای اصفهان است و در فقه و سایر علوم سرآمد علمای زمان خود است و در عنفوان جوانی بشرف طواف بیت الله الحرام و سیدالاأنام علیه الصلوه و السلم و سایر ائمه دین صلواه الله و سلامه علیه و علیهم اجمعین مشرف شده بود و بعد از آن مدت هفت سال منصب صدارت صاحبقرانی تعلق باو میداشت، آخر ترک آن گفته در روضه منوره ی مقدسه سدره مرتبه رضویه علی ساکنهم السلام و التحیه معتکف شده اوقات با برکات خود را صرف طاعات و عبادات که مقصود از ایجاد ثقلین است میفرمود قطع نظر از فضایل و کمالات و خلق و تواضع و اختلاط ایشان با عامه خلایق نه در مرتبه ایست که در شرح و بیان آید و طبع ایشان در شعر درجه کمال دارد این غزل از ایشان است تخلص ایشان فیضی است .
هوش مصنوعی: ایشان از سادات و امیران برجسته اصفهان بوده و در فقه و دیگر علوم، در زمره برترین علمای زمان خود به شمار می‌روند. در جوانی به زیارت خانه خدا و پیامبر اکرم (ص) و سایر ائمه دین مشرف شده‌اند. پس از آن، به مدت هفت سال سمت صدارت را بر عهده داشتند، اما در نهایت تصمیم به ترک آن منصب گرفته و در حرم مطهر امام رضا (ع) مشغول عبادت و طاعت شدند. ایشان به طور مستمر از برکات خود استفاده کرده و زمان‌هایشان را به عبادات اختصاص می‌دادند. فضایل، کمالات، و خلق و خوی ایشان به قدری والا و بزرگ است که نمی‌توان به سادگی آن را در کلمات بیان کرد. ایشان در شعر نیز استعداد بالایی دارند و تخلصشان "فیضی" است.
به پیش شمع رخت آفتاب یعنی چه
به پیش خال و خطت مشکناب یعنی چه
هوش مصنوعی: به جلو شمع چهره‌ات، نور آفتاب چه معنایی دارد؟ به جلو خال و خط تو، مشروب چه تفسیری می‌تواند داشت؟
خیال نرگس مستت ز دست برد مرا
و گر نه با دل پر درد خواب یعنی چه
هوش مصنوعی: تصور زیبایی چشمان تو، باعث شده که من از خود بی‌خود شوم. اگر نه، اینکه دل من پر از درد است، به چه معنی است که بخواهد خواب را تجربه کند؟
عرق بروی تو هر کس که دید میگوید
بروی آتش سوزان حباب یعنی چه
هوش مصنوعی: هر کس که تو را ببیند، با تعجب می‌گوید که تو همانند حبابی روی آتش سرخ شده‌ای. این یعنی تو در اوج زیبایی و جذابیت هستی، اما در عین حال،Fragile و در معرض آسیب.
درون حلقه زلف تو رخ نمایانست
و گر نه در دل شب آفتاب یعنی چه
هوش مصنوعی: در میان حلقه‌های موی تو، چهره‌ای نمایان است و اگر این نباشد، در دل شب چه معنی دارد که آفتاب وجود داشته باشد؟
خیال شمع اگر نیست در دلت فیضی
دل پر آتش و چشم پر آب یعنی چه
هوش مصنوعی: اگر در دل تو خیال نور شمع وجود ندارد، این بدان معنی است که قلبت پر از عشق و آتش است و چشمانت از اشک پر شده‌اند.
در یکی از کتابات این رباعی را که زاده ی طبع ایشانست بمن نوشته بودند .
هوش مصنوعی: در یکی از کتاب‌هایشان، این رباعی که حاصل خلاقیت خودشان است، برای من نوشته بودند.
تا دور ز محمل جمالت شده ام
نومید ز دولت وصالت شده ام
هوش مصنوعی: مدت‌هاست که از زیبایی تو دور افتاده‌ام و دیگر به وصالت امیدوار نیستم.
پیوسته بود خیال تو مونس جان
شرمنده ز الطاف خیالت شده ام
هوش مصنوعی: همیشه خیال تو مونس و همراه جان من بوده است و من به خاطر محبت‌ها و لطف‌های تو، شرمنده هستم.
در شهور سنه اثنین و خمسین و تسعمایه متوجه حج بودند که در شهر بصره وفات و در کربلا مدفون شدند
هوش مصنوعی: در سال ۱۲۵۹ هجری قمری، به حج خانه خدا رفتند و در شهر بصره درگذشتند و در کربلا به خاک سپرده شدند.