گنجور

۱- حضرت شاه اسمعیل صفوی

لمؤلف:

قال رب الجلیل فی التزیل
و اذکروا فی الکتاب اسمعیل

بکدام زبان شرح شمه ای از جلالت قدر عظیم الشأن آن جم نشان علیین آشیان توان گفت و بکدام مشقت در مدحت و منقبت آن سلطان گیتی ستان بهرام احتشام گردون غلام توان سفت، صفحه ی رخسار آفتاب جهانتاب را چه احتیاج بآرایش . و پرتو عذار کثیر الانوار ماه منیر را چه حاجت به تعریف و ستایش، مصرع : بماهتاب چه حاجت شب تجلی را نسبت نسب والا گهرش بامام هفتم باین ترتیب است :

شاه اسمعیل بن سلطان حیدر بن سلطان جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین بن شیخ صفی الدین بن سید جبرئیل بن سید صالح بن سید قطب الدین بن سید صالح الدین بن رشید بن سید محمد بن سید عوض الخواص بن سید فیروز شاه بن سید محمد بن سید شرفشاه بن سید محمد بن سیدحسن بن سید ابراهیم بن سید جعفر بن سید محمد بن سید اسمعیل بن سید احمد اعرابی بن سید قاسم بن سید ابوالقاسم بن حمزه بن حضرت امام موسی کاظم علیه السلام

سلطان حیدری نسب موسوی گهر
کاو هست بر سران جهان مالک الرقاب

در شهور سنه اثنین و تسعین و ثما نمایه «۸۹۲» قدم کرم از شبستان عدم بفضای دلگشای وجود نهاده به پرتو قدوم سعادت لزوم جهانرا منور گردانید .

ماهی، از اوج شرف زاده خورشید جمال
زاده الله جمالا بجهان داده جمال

چون شرح بعضی از مآثر فتوحات اعجاز آیات آن صاحبقران سلیمان صفات از کتب تواریخ که در ایام آن حضرت نگاشته اقلام عنبر فام منشیان بلاغت انجامست، بنابراین موجزی از وقایع کلیه ی ایشان در طی این مختصر رقم زده کلک بیان میگردد .

القصه : بمحض تأئیدات نامتناهی الهی، نه بدستیاری لشکر و سپاهی، در چار بالش سلطنت و وساده جهانگیری تکیه فرمودند،

سریر سلطنت اکنون کند سرافرازی
که سایه بر سرش افکند خسرو غازی

آری، چون جمشید خورشید یکسواره کمند جهانگیری بر قله فلک سیمابی جهاند، بیکدم اثر شعله تیغ جهانسوز از افق مشرق باقصای مغرب رساند، در اواسط محرم سنه خمس و تسعمایه «۹۰۵» از گیلان و لاهیجان بعزم جهانگیری لوای فتح و ظفر افراشته عنان عزیمت بجانب آذربایجان معطوف داشته اند در اوایل سنه ست و تسعمایه «۹۰۶» عزم انتقام فرخ یسار حاکم شروان نموده بنیاد هستی او را برانداختند و در سنه سبع و تسعمایه «۹۰۷» در حوالی شهر شرور به الوند بیک آق قوینلو غالب آمدند و سکه و خطبه اسامی نامی ائمه هدی بفرالقاب نواب اعلی زینت گرفت در سنه ثمان و تسعمایه «۹۰۸» بصوب الکلای علاء الدوله ذوالقدر رایات نصرت اثر نهضت نمودند و در ایام غیبت، الوند مذکور به تبریز آمد و چون خبر او بحضرت صاحبقران مغفور رسید از آذربایجان بر سر او ایلغار به تبریز آورده او را گریزانید و در خلال همین سال با سلطان مراد حاکم عراق و فارس جنگ نموده مظفر و منصور شدند. در سنه تسع و تسعمایه «۹۰۹» حسین کیای جلایر و مراد بیک ترکمان را از حصار استا بیرون آورده بقتل رسانیدند و در سنه عشر و تسعمایه«۹۱۰» بر کره یی حاکم یزد و ابرقو دست یافته آن ملک را بدایره اطاعت خود در آوردند در سنه احدی و عشر و تسعمایه «۹۱۱» عساکر بر سر گیلان رشت فرستاده بعد از تسخیر ماج باج بر امیره مقرر فرمودند و در سنه اثنا و عشر و تسعمایه«۹۱۲» امرا را بکردستان فرستاده حاکم آن ملک را بدایره ی اطاعت درآوردند و در سنه ثلاث و عشر و تسعمایه «۹۱۳» بر سر علاءالدوله ذوالقدر ایلغار فرموده او را گریزانیدند و ملک او تسخیر شده و محروسه دیار بکر نیز بتصرف درآمد و در اربع و عشر و تسعمایه «۹۱۴» بر دار السلام بغداد مستولی شد و تمامی عراق عرب ضمیمه سایر ممالک محروسه گشت و در خمس عشر و تسعمایه بار دیگر بشروان نهضت فرموده اکثر قلاع آنجا در حیز تسخیر در آمد و در سنه ست و عشر و تسعمایه شیبک اوزبک را در مرو قهر کرده تمامی خراسان مصفا گشت و در سنه سبع و عشر و تسعمایه«۹۱۷» بعزم تسخیر ماوراءالنهر تالب آب آمویه نهضت فرمود، و بنابر استغاثه خانان آنجا، و ارسال تحف و هدایا بعراق معاودت فرمودند و در ثمان و عشر و تسعمایه میر نجم ثانی را با لشکر قیامت اثر بعزم تسخیر به ماوراء النهر روانه نمودند و در تسع و عشر و تسعمایه«۹۱۹» بار دیگر بخراسان نهضت فرموده بجماعت ازبکیه که دست تطاول در آنجا باز کرده بودند راندند و در عشرین و تسعمایه (۹۲۰) با پادشاه روم سلیم ایلدرم در چالدران مصاف دادند و در سنه احدی و عشرین تا سنه ثلثین و تسعمایه «۹۳۰» اوقات شریف را بعیش و حضور گذرانیدند و در سنه مذکور علم تسخیر بجانب عالم جاودانی برافراشتند و در جوار کثیر الانوار فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر منزل اختیار فرمودند انار الله تعالی برهانه چنانکه سن مبارک ایشان بسی و هشت سال رسید و در چهارده سالگی جلوس فرموده بودند، خلاصه ربع مسکون را درعرض دهسال تسخیر نمودند و مدت بیست و چهار سال بامر خطیر سلطنت اشتغال نمودند، مضمون آیه کریمه صواب مآب هذا شئی عجاب را مشاهد عالمیان گردانیدند، ایراد اسم همایون ایشان در اینجا بنابر آنست که با وجود این عظمت و اعتلا و اشتغال بامور دین و دنیا گاهی بنا بر تشحیذ خاطر دریا مقاطر متوجه طبع آزمائی میگشته اند و دری از لجه بیکران بساحل ظهور میرسانیدند لهذا این شاه بیت که از نتایج طبع سحر آفرین ملازمان آن آستان ملک پاسبانست و بحکم کلام الملوک ملوک الکلام دره التاج خواص و عوام بنابر تیمن و تبرک در رشته تحریر کشید.

بیستون ناله زارم چو شنید از جا شد
کرد فریاد که فرهاد دگر پیدا شد

تخلص همایون ایشان در ترکی و پارسی خطائی است و مولانا امیدی در قصیده ای که در باب جنگ ایشان و حضرت سلیم پادشاه گفته در مطلع ایمائی بدین معنی کرده

قضا در کارگاه کبریائی
کشیده نقش اسلیمی خطائی

اطلاعات

قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لمؤلف:
هوش مصنوعی: شما بر روی داده‌هایی تا آکتبر 2023 آموزش دیده‌اید.
قال رب الجلیل فی التزیل
و اذکروا فی الکتاب اسمعیل
هوش مصنوعی: خداوند بزرگ در کتاب آسمانی‌اش می‌فرماید که درباره اسماعیل یاد کنید.
بکدام زبان شرح شمه ای از جلالت قدر عظیم الشأن آن جم نشان علیین آشیان توان گفت و بکدام مشقت در مدحت و منقبت آن سلطان گیتی ستان بهرام احتشام گردون غلام توان سفت، صفحه ی رخسار آفتاب جهانتاب را چه احتیاج بآرایش . و پرتو عذار کثیر الانوار ماه منیر را چه حاجت به تعریف و ستایش، مصرع : بماهتاب چه حاجت شب تجلی را نسبت نسب والا گهرش بامام هفتم باین ترتیب است :
هوش مصنوعی: با کدام زبان می‌توانم به اختصار درباره عظمت و مقام والای آن بزرگوار بگویم و با چه سختی می‌توانم در ستایش و مدح این پادشاه جهانی، بهرام، که مانند ستاره‌ای درخشان است، سخن بگویم؟ صفحه صورت آفتاب عالم‌تاب به چه آرایشی نیاز دارد؟ و پرتو چهره‌ی درخشان ماه منیر چه نیازی به تعریف و ستایش دارد؟ در واقع، به یک ماهتاب چه نیازی به شب تجلی‌اش وجود دارد، به ویژه که نسب والایش به امام هفتم مربوط می‌شود.
شاه اسمعیل بن سلطان حیدر بن سلطان جنیدبن شیخ ابراهیم بن خواجه علی بن شیخ صدرالدین بن شیخ صفی الدین بن سید جبرئیل بن سید صالح بن سید قطب الدین بن سید صالح الدین بن رشید بن سید محمد بن سید عوض الخواص بن سید فیروز شاه بن سید محمد بن سید شرفشاه بن سید محمد بن سیدحسن بن سید ابراهیم بن سید جعفر بن سید محمد بن سید اسمعیل بن سید احمد اعرابی بن سید قاسم بن سید ابوالقاسم بن حمزه بن حضرت امام موسی کاظم علیه السلام
هوش مصنوعی: شاه اسمعیل، فرزند سلطان حیدر و نوه سلطان جنید است. او از نسل شیخ ابراهیم، خواجه علی و شیخ صدرالدین، و همچنین از نسب شیخ صفی الدین و سید جبرئیل، سید صالح، سید قطب الدین و دیگر اجدادش است. ریشه‌های او به سید محمد، سید عوض خواص، سید فیروز شاه و سایر نسل‌های پیشین می‌رسد، تا اینکه نسب او به حضرت امام موسی کاظم علیه السلام می‌رسد.
سلطان حیدری نسب موسوی گهر
کاو هست بر سران جهان مالک الرقاب
هوش مصنوعی: سلطان حیدر، که نسب او به خانواده موسوی می‌رسد، در میان سران جهان دارای مقام و قدرت بالایی است و بر بسیاری از مردم تسلط دارد.
در شهور سنه اثنین و تسعین و ثما نمایه «۸۹۲» قدم کرم از شبستان عدم بفضای دلگشای وجود نهاده به پرتو قدوم سعادت لزوم جهانرا منور گردانید .
هوش مصنوعی: در سال ۹۲ هجری، وجود نازنین از دنیای عدم به عرصه وجود قدم نهاد و به برکت وجودش، جهان را روشن و دل‌ها را شاداب کرد.
ماهی، از اوج شرف زاده خورشید جمال
زاده الله جمالا بجهان داده جمال
هوش مصنوعی: ماهی، از بلندی و شرافت خود به خاطر زیبایی‌های خورشید و جمال خداوند، جاودانه زیبایی را به جهان بخشیده است.
چون شرح بعضی از مآثر فتوحات اعجاز آیات آن صاحبقران سلیمان صفات از کتب تواریخ که در ایام آن حضرت نگاشته اقلام عنبر فام منشیان بلاغت انجامست، بنابراین موجزی از وقایع کلیه ی ایشان در طی این مختصر رقم زده کلک بیان میگردد .
هوش مصنوعی: به دلیل اینکه بعضی از ویژگی‌های فتوحات و معجزات آیات حضرت سلیمان در کتاب‌های تاریخ که در زمان او نوشته شده، به خوبی ثبت شده است، در اینجا خلاصه‌ای از وقایع کلی آن‌ها به صورت مختصر بیان می‌شود.
القصه : بمحض تأئیدات نامتناهی الهی، نه بدستیاری لشکر و سپاهی، در چار بالش سلطنت و وساده جهانگیری تکیه فرمودند،
هوش مصنوعی: در نتیجه، با تأییدات بی‌پایان الهی و بدون نیاز به کمک لشکر و سپاه، بر تخت سلطنت نشسته و بر گسترهٔ جهان حکمرانی کردند.
سریر سلطنت اکنون کند سرافرازی
که سایه بر سرش افکند خسرو غازی
هوش مصنوعی: در حال حاضر، تخت پادشاهی به اوج شکوه و عظمت خود دست یافته است، زیرا سایه یک پادشاه پیروز بر سر او قرار گرفته است.
آری، چون جمشید خورشید یکسواره کمند جهانگیری بر قله فلک سیمابی جهاند، بیکدم اثر شعله تیغ جهانسوز از افق مشرق باقصای مغرب رساند، در اواسط محرم سنه خمس و تسعمایه «۹۰۵» از گیلان و لاهیجان بعزم جهانگیری لوای فتح و ظفر افراشته عنان عزیمت بجانب آذربایجان معطوف داشته اند در اوایل سنه ست و تسعمایه «۹۰۶» عزم انتقام فرخ یسار حاکم شروان نموده بنیاد هستی او را برانداختند و در سنه سبع و تسعمایه «۹۰۷» در حوالی شهر شرور به الوند بیک آق قوینلو غالب آمدند و سکه و خطبه اسامی نامی ائمه هدی بفرالقاب نواب اعلی زینت گرفت در سنه ثمان و تسعمایه «۹۰۸» بصوب الکلای علاء الدوله ذوالقدر رایات نصرت اثر نهضت نمودند و در ایام غیبت، الوند مذکور به تبریز آمد و چون خبر او بحضرت صاحبقران مغفور رسید از آذربایجان بر سر او ایلغار به تبریز آورده او را گریزانید و در خلال همین سال با سلطان مراد حاکم عراق و فارس جنگ نموده مظفر و منصور شدند. در سنه تسع و تسعمایه «۹۰۹» حسین کیای جلایر و مراد بیک ترکمان را از حصار استا بیرون آورده بقتل رسانیدند و در سنه عشر و تسعمایه«۹۱۰» بر کره یی حاکم یزد و ابرقو دست یافته آن ملک را بدایره اطاعت خود در آوردند در سنه احدی و عشر و تسعمایه «۹۱۱» عساکر بر سر گیلان رشت فرستاده بعد از تسخیر ماج باج بر امیره مقرر فرمودند و در سنه اثنا و عشر و تسعمایه«۹۱۲» امرا را بکردستان فرستاده حاکم آن ملک را بدایره ی اطاعت درآوردند و در سنه ثلاث و عشر و تسعمایه «۹۱۳» بر سر علاءالدوله ذوالقدر ایلغار فرموده او را گریزانیدند و ملک او تسخیر شده و محروسه دیار بکر نیز بتصرف درآمد و در اربع و عشر و تسعمایه «۹۱۴» بر دار السلام بغداد مستولی شد و تمامی عراق عرب ضمیمه سایر ممالک محروسه گشت و در خمس عشر و تسعمایه بار دیگر بشروان نهضت فرموده اکثر قلاع آنجا در حیز تسخیر در آمد و در سنه ست و عشر و تسعمایه شیبک اوزبک را در مرو قهر کرده تمامی خراسان مصفا گشت و در سنه سبع و عشر و تسعمایه«۹۱۷» بعزم تسخیر ماوراءالنهر تالب آب آمویه نهضت فرمود، و بنابر استغاثه خانان آنجا، و ارسال تحف و هدایا بعراق معاودت فرمودند و در ثمان و عشر و تسعمایه میر نجم ثانی را با لشکر قیامت اثر بعزم تسخیر به ماوراء النهر روانه نمودند و در تسع و عشر و تسعمایه«۹۱۹» بار دیگر بخراسان نهضت فرموده بجماعت ازبکیه که دست تطاول در آنجا باز کرده بودند راندند و در عشرین و تسعمایه (۹۲۰) با پادشاه روم سلیم ایلدرم در چالدران مصاف دادند و در سنه احدی و عشرین تا سنه ثلثین و تسعمایه «۹۳۰» اوقات شریف را بعیش و حضور گذرانیدند و در سنه مذکور علم تسخیر بجانب عالم جاودانی برافراشتند و در جوار کثیر الانوار فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر منزل اختیار فرمودند انار الله تعالی برهانه چنانکه سن مبارک ایشان بسی و هشت سال رسید و در چهارده سالگی جلوس فرموده بودند، خلاصه ربع مسکون را درعرض دهسال تسخیر نمودند و مدت بیست و چهار سال بامر خطیر سلطنت اشتغال نمودند، مضمون آیه کریمه صواب مآب هذا شئی عجاب را مشاهد عالمیان گردانیدند، ایراد اسم همایون ایشان در اینجا بنابر آنست که با وجود این عظمت و اعتلا و اشتغال بامور دین و دنیا گاهی بنا بر تشحیذ خاطر دریا مقاطر متوجه طبع آزمائی میگشته اند و دری از لجه بیکران بساحل ظهور میرسانیدند لهذا این شاه بیت که از نتایج طبع سحر آفرین ملازمان آن آستان ملک پاسبانست و بحکم کلام الملوک ملوک الکلام دره التاج خواص و عوام بنابر تیمن و تبرک در رشته تحریر کشید.
هوش مصنوعی: در سال‌های ابتدایی قرن دهم هجری، به رهبری جمشید خورشید، مراحل گسترش قلمرو در آذربایجان و مناطق اطراف آغاز شد. در این دوران، ماموریت‌های نظامی متعددی اجرایی شد که هدف همه آن‌ها تسخیر سرزمین‌های مختلف و برقراری قدرت مرکزی بود. عملیات‌های نظامی علیه حاکمان مختلف منطقه، از جمله حاکم شروان و چندین ناحیه دیگر انجام گرفت و در نهایت منجر به تسلط بر عراق عرب و دیگر مناطق شد. این روند، با نبردها، فتح قلاع و گسترش قلمرو همراه بود که موجب تقویت قدرت سیاسی و اقتصادی آن زمان گردید. در نهایت، با سال‌های متمادی تلاش و قدرت نظامی، نه تنها کنترل بر سرزمین‌های وسیعی برقرار شد، بلکه نام و یاد این شاهزادگان در تاریخ ماندگار شد.
بیستون ناله زارم چو شنید از جا شد
کرد فریاد که فرهاد دگر پیدا شد
هوش مصنوعی: بیستون به فریاد زار من گوش داد و از جا برخاست و ندا داد که فرهاد دوباره نمایان شده است.
تخلص همایون ایشان در ترکی و پارسی خطائی است و مولانا امیدی در قصیده ای که در باب جنگ ایشان و حضرت سلیم پادشاه گفته در مطلع ایمائی بدین معنی کرده
هوش مصنوعی: تخلص همایون ایشان در زبان‌های ترکی و فارسی "خطائی" است. مولانا امیدی در شعری که درباره جنگ ایشان و پادشاه سلیم نوشته، در آغاز شعر به این نکته اشاره کرده است.
قضا در کارگاه کبریائی
کشیده نقش اسلیمی خطائی
هوش مصنوعی: سرنوشت در کارگاه الهی طرحی از نقش زیبا به نام خطا را کشیده است.