گنجور

بنام یزدان پاک

بعد الحمد قبل کل کلام
بصفات الجلال و الاکرام
حمد او تاج و تارک سخن است
صدر هر نامه ی نو و کهن است
خامه چون تاج نامه آراید
دره التاج، نام او شاید

سر غزل دیوان فصاحت بیان قافیه سنجان معجز طراز، و حسن مطلع طوطی صفتان شیرین کلام سحر پرداز، نظم ناظمی است که نظام سلسله مکونات از اشعه قدرت او قصیده ایست مطلعش منور بکواکب ثواقب نور محمدی که :

«اول ما خلق الله نوری » اشارتیست بدان . و مقطعش مزین به خلخال نبوت احمدی که : « ولکن رسول الله و خاتم النبیین » کتابتی است از آن، نعت کمال جلالش شمه ای از دیوان بهارستان فصحای بلاغت انتماء و منقبت آل کثیرالنوالش سر لوحه تذکره شعرای فصاحت لواست، اعنی آن صدر نشینان مجالس انفاس قدس و شمایم گلزار نفحات انس .

لیس کلامی یفی بنعت کماله
صل الهی علی النبی و آله

صل اللهم و بارک علیه و ارزقنا درجه الشفاعه یوم المیزان و سلم علی عترته و اصحابه خصوصا المرتضی و الزهرا و سبطین و ائمه الدین بصفحات السعادت صدر الکتاب و لصحایف الهدایت فصل الخطاب و بعد چنین گوید فقیر حقیر مستهام ابن اسماعیل الحسینی سام، ختم الله لنا با الحسنی، بر ضمیر آفتاب انجلای مهر ورزان الهام آرای و خاطر عاطر سحر پردازان معجز نمای، پوشیده نخواهد بود که عروج دل و جان بر غرفات رفیع البنیان قصر وصول و صعود روح و روان بر شرفات بلند ایوان مسند قبول متصور نیست، مگر به حبل المتین عشق و وفا و عروه الوثقای لا انفصام لها، زیرا که نفیس ترین جوهر هدیه که از پیشگاه تخت شاهنشاه عالم بالا بر منزویان خلوت خانه « و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا» نازل میشود لؤلؤ آبدار مهر و محبت و یاقوت شفاعت عشق و مودتست، ان احبکم الله الذین یألفون و تألفون.

در جهان نیست متاعی که ندارد بدلی
خاصه عشق بود منقبت بی بدلی

آری عشق خلعتی است که تار و پودش در کارگاه « یحبهم و یحبونه » اندوخته اند و طراز تعلق از جانبین در کارخانه بود دوخته اند ان کنتم یحبون الله فاتبعونی یحبکم الله

دل فارغ ز درد عشق دل نیست
تن بیدرد دل، جز آب و گل نیست
ز عالم روی آور در غم عشق
که باشد عالمی خوش عالم عشق
غم عشق از دل ما . کم مبادا
دل بی عشق در عالم، مبادا

سخن، که یکی از خصایص انسانیست ثمره ی او و شعر که یکی از محسنات روحانیست منتج از او .

سخن، دیباچه دیوان عشق است
سخن، نوباوه بستان عشق است
خرد را کار و باری چون سخن نیست
جهانرا یادگاری چون سخن نیست

شعر، گوهر گرانمایه کان وجود است و اختر بلند پایه سپهر مقصود .

شعرا، برگزیده درگاه الهیند و ذات ایشان مهبط انوار نامتناهی، نظامی راست :

پیش و پسی بست صف کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا

اگر چه فرقه ای از ایشانرا بنابر مدح و ذم لئیمان خلعت شقاوت ابدی از جامه خانه ی « و الشعراء یتبعهم الغاوؤن» پوشانیده اند و در بادیه ضلالت « الم ترانهم فی کل و اد یهیمون» سر داده، اما دیگران را بجهت سعادت حسن معرفت از اقداح راح « الا الذین آمنو و عملو الصالحات » ساغر ناب چشانیده، و ابواب تلقین ذکر « و اذکرالله کثیرا» بر روی آمال و امانی ایشان گشاده اند و هر چند که حضرت ناظم سلسله ی نبوت و معدل میزان رسالت را، بموجب مؤدای « و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له » از شعر منع نموده اند و ذات قدسی صفاتش را از آلایش شعراء و « ما هو شاعرا و مجنون »، معرا ساخته اند و این خود دلیلی واضح و برهانی لایح، بر ارتقای مراتب شعر و شاعری است چه کوتاه نظران اندک بین نظم و ترتیب قرآن را متهم بسلیقه شعرا، ندارند و معاندان دور از جاده یقین، متصدی تحدی آنرا از زمره شعرا نشمارند و این کمالیست ظاهر و اعتلائی باهر .

پایه ی شعر بین که چون ز نبی
نفی نعت پیمبری کردند
بهر تکذیب صحت قرآن
نسبت او بشاعری کردند

بی سخن، سخنوران این روزگار گوی لطافت بچوگان مسابقت از شعرای سلف ربوده اند و بصیقل نزاکت و دقت زنگ کدورت از خاطر اهل ادراک زدوده اند، هر یک در اقلیم سخنوری، خسرو و سعدی و انوری، و هریک در کشور دانائی، پیشوای فردوسی و سنائی ؛ اما چون رسایلی که خصوصیات حالات و صادرات اقوال و مقامات این زمره کثیرالصفات مرقوم رقم بلاغت شیم گشته، چون بهارستان و مجالس النفائس و تذکره الشعرا از این طبقه اثری نیست و از این طایفه خبری نه، چرا که این فرقه جلیل القدر بعد از تدوین آنها از بدو طلوع آفتاب عالمتاب این دولت عظمی، الی یومنا هذا، لوای فصاحت افراشته اند و دواوین بلاغت آئین در میان همگنان گذاشته اند. لاجرم چون ملاحظه نمود که بمرور ایام، و تمادی شهور و اعوام، ذکر این نادره گویان از صفحه ی زمان سترده میگردد، و مهما امکن تتبع احوال و خلاصه اشعار و اقوال هر یک نموده، بر صحیفه تحریر نگاشت و این صحیفه گرامی، که موسومست به تحفه سامی مشتمل است بر : یک تنبیه و « هفت صحیفه » و « ذیلی » بر آن، امید که بدین وسیله بر خاطر فیض مآثر ارباب فهم و ذکاء و ضمیر منیر اصحاب مهر و وفا مقبول گشته ذیل عفو و اغماض بر سهو و نقصان این صحایف پوشیده بقدر وسع در اصلاح معایب آن کوشند .

و منه الاعانه و التوفیق

اطلاعات

وزن: فاعلاتن مفاعلن فعلن
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

بعد الحمد قبل کل کلام
بصفات الجلال و الاکرام
هوش مصنوعی: پس از ستایش و حمد، پیش از هر سخنی باید به صفات بزرگی و کرامت اشاره کرد.
حمد او تاج و تارک سخن است
صدر هر نامه ی نو و کهن است
هوش مصنوعی: ستایش خداوند، بهترین و زیباترین بخش گفتار است و در آغاز تمام نوشته‌ها، چه جدید و چه قدیمی، قرار دارد.
خامه چون تاج نامه آراید
دره التاج، نام او شاید
هوش مصنوعی: قلم هنگامی که نامه‌ای می‌نویسد، مانند تاجی آن را زینت می‌بخشد و در برابر چشمان ما، نام او جلوه‌گر می‌شود.
سر غزل دیوان فصاحت بیان قافیه سنجان معجز طراز، و حسن مطلع طوطی صفتان شیرین کلام سحر پرداز، نظم ناظمی است که نظام سلسله مکونات از اشعه قدرت او قصیده ایست مطلعش منور بکواکب ثواقب نور محمدی که :
هوش مصنوعی: این شعر پیشگفتاری درباره هنر و زیبایی شعر است. شاعر با توصیف خود به عالی‌ترین شکل از قدرت و زیبایی کلمات و بیان اشاره می‌کند و آن را به نوری که از وجود پیامبر اسلام می‌تابد، نسبت می‌دهد. این اثر ادبی به هنری اشاره دارد که در آن، نظم و ترتیب به صورت بی‌نظیری در کلمات و موضوعات به کار رفته و حس شیرینی و جذابیت را به وجود می‌آورد.
«اول ما خلق الله نوری » اشارتیست بدان . و مقطعش مزین به خلخال نبوت احمدی که : « ولکن رسول الله و خاتم النبیین » کتابتی است از آن، نعت کمال جلالش شمه ای از دیوان بهارستان فصحای بلاغت انتماء و منقبت آل کثیرالنوالش سر لوحه تذکره شعرای فصاحت لواست، اعنی آن صدر نشینان مجالس انفاس قدس و شمایم گلزار نفحات انس .
هوش مصنوعی: «اول ما خلق الله نوری» اشاره‌ای به این موضوع دارد. در انتهای این جمله، به ویژگی‌های نبوت حضرت احمد اشاره شده است که می‌گوید: «ولی او پیامبر الله و خاتم پیامبران»؛ این عبارت نمادی از جلال و عظمت اوست و اشاره‌ای به شعر و نثرهای زیبا و بلاغت دارد که منزلت و مقام اهل بیت را می‌ستاید. این نوشته مقدمه‌ای بر بیانات شاعری است که با الفاظ زیبا در مجالس و محافل دعا و معنویت حضور دارد و به وصف لذت‌های روحانی می‌پردازد.
لیس کلامی یفی بنعت کماله
صل الهی علی النبی و آله
هوش مصنوعی: هیچ کلامی نمی‌تواند به خوبی وصف کمالات و ویژگی‌های پیامبر و خاندان او باشد.
صل اللهم و بارک علیه و ارزقنا درجه الشفاعه یوم المیزان و سلم علی عترته و اصحابه خصوصا المرتضی و الزهرا و سبطین و ائمه الدین بصفحات السعادت صدر الکتاب و لصحایف الهدایت فصل الخطاب و بعد چنین گوید فقیر حقیر مستهام ابن اسماعیل الحسینی سام، ختم الله لنا با الحسنی، بر ضمیر آفتاب انجلای مهر ورزان الهام آرای و خاطر عاطر سحر پردازان معجز نمای، پوشیده نخواهد بود که عروج دل و جان بر غرفات رفیع البنیان قصر وصول و صعود روح و روان بر شرفات بلند ایوان مسند قبول متصور نیست، مگر به حبل المتین عشق و وفا و عروه الوثقای لا انفصام لها، زیرا که نفیس ترین جوهر هدیه که از پیشگاه تخت شاهنشاه عالم بالا بر منزویان خلوت خانه « و فضلنا هم علی کثیر ممن خلقنا» نازل میشود لؤلؤ آبدار مهر و محبت و یاقوت شفاعت عشق و مودتست، ان احبکم الله الذین یألفون و تألفون.
هوش مصنوعی: خدا بر او درود فرستد و برکت دهد و روز قیامت به ما مقام شفاعت عطا کند و بر خاندان و همراهان او، به‌ویژه مرتضی، زهرا، دو نوه او، و پیشوایان دین سلام بفرستد. سپس این روح حقیر و ناچیز، فرزند اسماعیل حسینی، از خداوند خیر و نیکی را برای ما بخواهد. هیچ‌کس نمی‌تواند به اعلا و بالاترین درجات روح و جان برسد، مگر اینکه به بند محکم عشق و وفا متصل باشد. زیرا بهترین هدیه‌ای که از درگاه پروردگار عالم به بندگان خاص و مجازی نازل می‌شود، گوهر درخشان محبت و شفاعتی است که میوه عشق و دوستی می‌باشد. خداوند کسانی را دوست دارد که دوست می‌دارند و با یکدیگر مهربان هستند.
در جهان نیست متاعی که ندارد بدلی
خاصه عشق بود منقبت بی بدلی
هوش مصنوعی: در دنیا چیزی وجود ندارد که مشابهی نداشته باشد، مگر عشق که ویژگی‌اش بی‌نظیری است.
آری عشق خلعتی است که تار و پودش در کارگاه « یحبهم و یحبونه » اندوخته اند و طراز تعلق از جانبین در کارخانه بود دوخته اند ان کنتم یحبون الله فاتبعونی یحبکم الله
هوش مصنوعی: بله، عشق مانند لباسی است که از تار و پود محبت و ارتباطات عاطفی بافته شده است. این عشق با دوختن پیوندهایی از دو سو به وجود آمده است. اگر شما خدا را دوست دارید، باید به من پیروی کنید تا خدا نیز شما را دوست داشته باشد.
دل فارغ ز درد عشق دل نیست
تن بیدرد دل، جز آب و گل نیست
هوش مصنوعی: دل وقتی از درد عشق خالی باشد، دیگر دل نیست. تن انسان بدون عواطف و احساسات، فقط چیزی بیشتر از آب و گل نیست.
ز عالم روی آور در غم عشق
که باشد عالمی خوش عالم عشق
هوش مصنوعی: در دنیای عشق به درد و رنج آن توجه کن، چرا که جهانی که در عشق تجربه می‌شود، به مراتب زیباتر و شگفت‌انگیزتر از هر جهانی دیگر است.
غم عشق از دل ما . کم مبادا
دل بی عشق در عالم، مبادا
هوش مصنوعی: غم عشق همیشه در دل ما باقی بماند و اینکه دل بدون عشق در این جهان وجود نداشته باشد، اصلاً نباید بگذاریم چنین چیزی اتفاق بیفتد.
سخن، که یکی از خصایص انسانیست ثمره ی او و شعر که یکی از محسنات روحانیست منتج از او .
هوش مصنوعی: سخن یکی از ویژگی‌های انسان است و نتیجه آن، شعر است که جزو برترین ویژگی‌های روحی به شمار می‌آید و از آن نشأت می‌گیرد.
سخن، دیباچه دیوان عشق است
سخن، نوباوه بستان عشق است
هوش مصنوعی: سخن، مقدمه‌ای بر اشعار عشق است و همچنین مانند جوانه‌ای از باغ عشق می‌باشد.
خرد را کار و باری چون سخن نیست
جهانرا یادگاری چون سخن نیست
هوش مصنوعی: خرد و دانش به اندازه‌ی سخن گفتن اهمیت دارند، چون سخن گفتن و بیان فکرها و احساسات، به نوعی ارتباط برقرار کردن و نقش ماندگاری در جهان دارد. بدون کلام و بیان، یادگاری از انسان‌ها در این جهان باقی نخواهد ماند.
شعر، گوهر گرانمایه کان وجود است و اختر بلند پایه سپهر مقصود .
هوش مصنوعی: شعر، ارزشمندترین گنجینه وجود انسان است و ستاره‌ای درخشان در آسمان اهداف و آرزوهاست.
شعرا، برگزیده درگاه الهیند و ذات ایشان مهبط انوار نامتناهی، نظامی راست :
هوش مصنوعی: شاعران، انتخاب شده از سوی خداوند هستند و وجود آنها محل تابش نورهای بی‌پایان است.
پیش و پسی بست صف کبریا
پس شعرا آمد و پیش انبیا
هوش مصنوعی: آغاز و انجام همه چیز به بزرگی و عظمت خداوند بستگی دارد، سپس شاعران و بعد از آن پیامبران ظهور کردند.
اگر چه فرقه ای از ایشانرا بنابر مدح و ذم لئیمان خلعت شقاوت ابدی از جامه خانه ی « و الشعراء یتبعهم الغاوؤن» پوشانیده اند و در بادیه ضلالت « الم ترانهم فی کل و اد یهیمون» سر داده، اما دیگران را بجهت سعادت حسن معرفت از اقداح راح « الا الذین آمنو و عملو الصالحات » ساغر ناب چشانیده، و ابواب تلقین ذکر « و اذکرالله کثیرا» بر روی آمال و امانی ایشان گشاده اند و هر چند که حضرت ناظم سلسله ی نبوت و معدل میزان رسالت را، بموجب مؤدای « و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له » از شعر منع نموده اند و ذات قدسی صفاتش را از آلایش شعراء و « ما هو شاعرا و مجنون »، معرا ساخته اند و این خود دلیلی واضح و برهانی لایح، بر ارتقای مراتب شعر و شاعری است چه کوتاه نظران اندک بین نظم و ترتیب قرآن را متهم بسلیقه شعرا، ندارند و معاندان دور از جاده یقین، متصدی تحدی آنرا از زمره شعرا نشمارند و این کمالیست ظاهر و اعتلائی باهر .
هوش مصنوعی: با وجود اینکه عده‌ای از ایشان به خاطر ستایش و نکوهش‌های بی‌محتوا به سرنوشت شوم ابدی مبتلا شده‌اند و در بیابان گمراهی سرگردان‌اند، عده‌ای دیگر به خاطر شناخت صحیح و سعادت‌مند از نوشیدن شراب ناب معرفت بهره‌مند گشته‌اند. آنها درهای یادآوری و ذکر خداوند را بر روی آرزوها و امیدهایشان گشوده‌اند. هرچند که پیامبر بزرگوار بر اساس آیه‌ای از قرآن بنا به دستور الهی از شعر دوری جسته و خود را از آلودگی‌های شاعران مبرا دانسته‌اند، این موضوع خود نشانه‌ای واضح و دلیل روشنی بر اهمیت و ارج شعر و شاعری است. زیرا کم‌توجهان هرگز نمی‌توانند نظم و ترتیب قرآن را به سلیقه شاعران نسبت دهند و دشمنان نیز نمی‌توانند آن را از زمره شعرای واقعی برشمارند. این خود دلیلی روشنی است بر کمال و عظمت شعر.
پایه ی شعر بین که چون ز نبی
نفی نعت پیمبری کردند
هوش مصنوعی: شعر را از زاویه‌ای بررسی کن که چگونه با نفی ویژگی‌های پیامبری، به اهمیت آن پی می‌بریم.
بهر تکذیب صحت قرآن
نسبت او بشاعری کردند
هوش مصنوعی: برای انکار حقیقت قرآن، او را شاعر خطاب کردند.
بی سخن، سخنوران این روزگار گوی لطافت بچوگان مسابقت از شعرای سلف ربوده اند و بصیقل نزاکت و دقت زنگ کدورت از خاطر اهل ادراک زدوده اند، هر یک در اقلیم سخنوری، خسرو و سعدی و انوری، و هریک در کشور دانائی، پیشوای فردوسی و سنائی ؛ اما چون رسایلی که خصوصیات حالات و صادرات اقوال و مقامات این زمره کثیرالصفات مرقوم رقم بلاغت شیم گشته، چون بهارستان و مجالس النفائس و تذکره الشعرا از این طبقه اثری نیست و از این طایفه خبری نه، چرا که این فرقه جلیل القدر بعد از تدوین آنها از بدو طلوع آفتاب عالمتاب این دولت عظمی، الی یومنا هذا، لوای فصاحت افراشته اند و دواوین بلاغت آئین در میان همگنان گذاشته اند. لاجرم چون ملاحظه نمود که بمرور ایام، و تمادی شهور و اعوام، ذکر این نادره گویان از صفحه ی زمان سترده میگردد، و مهما امکن تتبع احوال و خلاصه اشعار و اقوال هر یک نموده، بر صحیفه تحریر نگاشت و این صحیفه گرامی، که موسومست به تحفه سامی مشتمل است بر : یک تنبیه و « هفت صحیفه » و « ذیلی » بر آن، امید که بدین وسیله بر خاطر فیض مآثر ارباب فهم و ذکاء و ضمیر منیر اصحاب مهر و وفا مقبول گشته ذیل عفو و اغماض بر سهو و نقصان این صحایف پوشیده بقدر وسع در اصلاح معایب آن کوشند .
هوش مصنوعی: بی‌تردید، سخنوران امروز به زیبایی و ظرافتی که شاعران گذشته داشتند، دست نیافته‌اند و توانسته‌اند با دقت و لطافت آثار خود را بهبود بخشند. هر یک از این شاعران در دنیای سخنوری برگزیده‌اند و در حوزه دانش نیز از بزرگان بزرگی چون فردوسی و سنایی تأثیر گرفته‌اند. اما متأسفانه آثار و ویژگی‌های این شاعران بزرگ به‌اندازه کافی ثبت و ضبط نشده است. کتاب‌هایی مثل بهارستان و مجالس النفائس، که می‌توانستند به معرفی این شاعران بپردازند، کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. این شاعران معتبر در طول زمان به نشر و گسترش زبان و بلاغت پرداخته‌اند و آثار بلاغتی را برای همگان به ثبت رسانده‌اند. بنابراین با مشاهده‌ی اینکه نام این شاعران به مرور زمان فراموش می‌شود، تلاش شده تا احوال، اشعار و اقوال هر یک از آنان گردآوری و در یک کتاب به نام "تحفه سامی" ثبت شود که شامل یک مقدمه و هفت بخش اصلی و یک ضمیمه است. امید است که این تلاش مورد توجه اهل فهم و ذوق قرار گیرد و در اصلاح نقص‌های احتمالی آن نیز همکاری شود.
و منه الاعانه و التوفیق
هوش مصنوعی: و توفیق و یاری او را از من دریغ مدار.