گنجور

بخش ۱ - مناجات

الهی پرده پندار بگشای
در گنجینه اسرار بگشای
تو ما را وا رهان از مایی خویش
که غیر از ما حجابی نیست در پیش
تو کار ما به لطف خویش بگذار
به کار خویش ما را باز مگذار
که کاری کان سزاوار تو باشد
نه کار ماست هم کار تو باشد
دل زنگار خوردم را صفا بخش
مرا آیینه معنی نما بخش
ز ما نفس بد ما را جدا کن
دل بیگانه با خویش آشنا کن
نهفتی از سخن صد گنج در من
در گنج سخن بگشای بر من
به لطفت شربتی در کام ما ریز
ز جامت جرعه‌ای در جام ما ریز
نسیمی از گلستان خودم بخش
چراغی از شبستان خودم بخش
به حسن نظم چون دادی نظامش
کنون زیب و بهایی ده تمامش
زر کان مرا پاک و عیان کن
به نام شاه در عالم روان کن
خداوندا، تو آن دارای دین را
پناه افسر و تخت و نگین را
که او امروز گیتی را پناه است
خلایق را هم او امیدگاه است
به لطف از سایه خویش آفریده
جهان در سایه او آرمیده
همیشه بر سران سردار می‌دار
ز تاج و تخت برخوردار می‌دار
به عدل او جهان را شاد گردان
درون‌های خراب آباد گردان
درونش مهبط انوار خود ساز
زبانش مظهر اسرار خود ساز
همان ران بر دل و دست و زبانش
که باشد سود در هر دو جهانش
به نیکان ملک او معمور می‌‌دار
بدان را از در او دور می‌‌دار
به عونش ربع مسکون را امان ده
سکون فتنهٔ آخر زمان ده

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

الهی پرده پندار بگشای
در گنجینه اسرار بگشای
هوش مصنوعی: خدایا، پرده‌های خیال را کنار بزن و رازهای نهفته را برایم آشکار کن.
تو ما را وا رهان از مایی خویش
که غیر از ما حجابی نیست در پیش
هوش مصنوعی: تو ما را از خودت آزاد کن، زیرا غیر از خودمان مانعی برای دیدن حقیقت وجود ندارد.
تو کار ما به لطف خویش بگذار
به کار خویش ما را باز مگذار
هوش مصنوعی: لطف خودت را شامل حال ما کن و کارهایمان را به خودت بسپار، ما را رها نکن.
که کاری کان سزاوار تو باشد
نه کار ماست هم کار تو باشد
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که عملی که شایسته و درخور توست، نه از ما تعریف می‌شود بلکه باید خودت نیز در آن مشارکت داشته باشی.
دل زنگار خوردم را صفا بخش
مرا آیینه معنی نما بخش
هوش مصنوعی: دل پر از غم و کدورت من را پاک کن و به من بصیرت بده که رازهای پنهان را ببینم.
ز ما نفس بد ما را جدا کن
دل بیگانه با خویش آشنا کن
هوش مصنوعی: از ما بدی‌ها و نفس‌های ناپسند را دور کن و دل بیگانه را با خود آشنا و نزدیک کن.
نهفتی از سخن صد گنج در من
در گنج سخن بگشای بر من
هوش مصنوعی: در دل من گنجینه‌ای از سخنان نهفته است. به من بگویید تا این گنج را به نمایش بگذارم.
به لطفت شربتی در کام ما ریز
ز جامت جرعه‌ای در جام ما ریز
هوش مصنوعی: با مهربانی‌ات کمی از نوشیدنی‌ات را در کام ما بریز، یک جرعه از جامت را در جام ما قرار بده.
نسیمی از گلستان خودم بخش
چراغی از شبستان خودم بخش
هوش مصنوعی: نسیمی از باغ گل‌های خودم به تو می‌دهم و نوری از شب‌های خودم به تو می‌بخشم.
به حسن نظم چون دادی نظامش
کنون زیب و بهایی ده تمامش
هوش مصنوعی: وقتی که به زیبایی نظم ارزشی دادی، حالا باید تمام زیبایی و ارزش آن را برایش فراهم کنی.
زر کان مرا پاک و عیان کن
به نام شاه در عالم روان کن
هوش مصنوعی: پول و دارایی من را خالص و روشن کن و به نام شاه، در دنیا جریان بده.
خداوندا، تو آن دارای دین را
پناه افسر و تخت و نگین را
هوش مصنوعی: خدایا، تو پناه دهنده کسی هستی که دارای دین و ایمان است؛ تو از او حمایت می‌کنی و او را در برابر مشکلات محفوظ نگه می‌داری.
که او امروز گیتی را پناه است
خلایق را هم او امیدگاه است
هوش مصنوعی: امروز این دنیا برای همه مردم پناهگاهی است و امید آنها نیز به او وابسته است.
به لطف از سایه خویش آفریده
جهان در سایه او آرمیده
هوش مصنوعی: به برکت وجود او، جهان به وجود آمده و در سایه او آرامش یافته است.
همیشه بر سران سردار می‌دار
ز تاج و تخت برخوردار می‌دار
هوش مصنوعی: همیشه در مورد رهبران و فرمانروایان سخن بگو و به آن‌ها احترام کن، زیرا آن‌ها به عنوان حاکمان و بر اساس مقام و منزلت خود باید مورد احترام قرار گیرند.
به عدل او جهان را شاد گردان
درون‌های خراب آباد گردان
هوش مصنوعی: با تدبیر و انصاف او، می‌توان دنیا را خوشحال و دل‌ها را از خرابی نجات داد.
درونش مهبط انوار خود ساز
زبانش مظهر اسرار خود ساز
هوش مصنوعی: او را به گونه‌ای پرورش دهید که نورهای درونی‌اش آزادانه بدرخشند و گفتارش، نماد رازها و حکمت‌هایش باشد.
همان ران بر دل و دست و زبانش
که باشد سود در هر دو جهانش
هوش مصنوعی: هر کس که در دل و دست و زبانش نیکی و سود وجود داشته باشد، در هر دو جهان بهره‌مند خواهد شد.
به نیکان ملک او معمور می‌‌دار
بدان را از در او دور می‌‌دار
هوش مصنوعی: به نیکوکاران در سرزمینش توجه می‌کند و بدکاران را از خود دور می‌کند.
به عونش ربع مسکون را امان ده
سکون فتنهٔ آخر زمان ده
هوش مصنوعی: به یاری خدا، به منطقه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم آرامش بده و از آشوب‌ها و فتنه‌های آخر زمان محافظت کن.

حاشیه ها

1388/08/12 21:11
mareshtani

mesraje awale beide dahom(nesamash)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

1392/04/26 16:06
امین کیخا

امیدگاه یعنی خانه امید خیلی زیباست
زیب و بها با هم امده اند و نغزی افریده اند

1392/12/24 01:02
ج. م.

بیت چهارم: به نظر میرسد "زنگار دیده ام" صحیح باشد.

1393/11/04 12:02
مجتبی خراسانی

سلام
داستانی است ابداعی در عشق جمشید پسر فغفورچین با خورشید دختر قیصر روم و حوادثی که برای جمشید در راه وصول به معشوق رخ داد و قهرمانی ها و پهلوانی های او تا بازگشت به چین و نشستن بر تخت سلطنت.
عسی الله ان یاتی بالفتح

1398/04/22 19:06

مهبط به معنی جای فرود امدن است
معمور به معنی اباد شده