بخش ۱ - مناجات
الهی پرده پندار بگشای
در گنجینه اسرار بگشای
تو ما را وا رهان از مایی خویش
که غیر از ما حجابی نیست در پیش
تو کار ما به لطف خویش بگذار
به کار خویش ما را باز مگذار
که کاری کان سزاوار تو باشد
نه کار ماست هم کار تو باشد
دل زنگار خوردم را صفا بخش
مرا آیینه معنی نما بخش
ز ما نفس بد ما را جدا کن
دل بیگانه با خویش آشنا کن
نهفتی از سخن صد گنج در من
در گنج سخن بگشای بر من
به لطفت شربتی در کام ما ریز
ز جامت جرعهای در جام ما ریز
نسیمی از گلستان خودم بخش
چراغی از شبستان خودم بخش
به حسن نظم چون دادی نظامش
کنون زیب و بهایی ده تمامش
زر کان مرا پاک و عیان کن
به نام شاه در عالم روان کن
خداوندا، تو آن دارای دین را
پناه افسر و تخت و نگین را
که او امروز گیتی را پناه است
خلایق را هم او امیدگاه است
به لطف از سایه خویش آفریده
جهان در سایه او آرمیده
همیشه بر سران سردار میدار
ز تاج و تخت برخوردار میدار
به عدل او جهان را شاد گردان
درونهای خراب آباد گردان
درونش مهبط انوار خود ساز
زبانش مظهر اسرار خود ساز
همان ران بر دل و دست و زبانش
که باشد سود در هر دو جهانش
به نیکان ملک او معمور میدار
بدان را از در او دور میدار
به عونش ربع مسکون را امان ده
سکون فتنهٔ آخر زمان ده
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
حاشیه ها
1388/08/12 21:11
mareshtani
mesraje awale beide dahom(nesamash)1
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1392/04/26 16:06
امین کیخا
امیدگاه یعنی خانه امید خیلی زیباست
زیب و بها با هم امده اند و نغزی افریده اند
1392/12/24 01:02
ج. م.
بیت چهارم: به نظر میرسد "زنگار دیده ام" صحیح باشد.
1393/11/04 12:02
مجتبی خراسانی
سلام
داستانی است ابداعی در عشق جمشید پسر فغفورچین با خورشید دختر قیصر روم و حوادثی که برای جمشید در راه وصول به معشوق رخ داد و قهرمانی ها و پهلوانی های او تا بازگشت به چین و نشستن بر تخت سلطنت.
عسی الله ان یاتی بالفتح
1398/04/22 19:06
مهبط به معنی جای فرود امدن است
معمور به معنی اباد شده