قطعه شمارهٔ ۸
بر آستان رفیع خدایگان جهان
سپهر کوه و قار آفتاب ابر عطا
ستاره لشکر خورشید رای گردون قدر
سکندر آیت جمشید ملک دارا را
خدایگان سلاطین امیر شیخ حسن
که باد کام و مرادش همه روان و روا
کمینه بنده داعی دولتش سلمان
پش از وظیفه ارسال بندگی و دعا
به رسم تذکره در باب حال خویش دو فصل
به عز عرض ضمیر منیر غیب نما
یکی که مدت ده سال میرود تا من
درین جناب زبان برگشادهام به ثنا
قوافل دعوات از دل و زبان من اند
رفیق کوکبه صبح و کاروان مسا
ز فاضل صدقات تو بود در دیوان
بنام بنده ازین پیش مباغی مجرا
سه سال شد که از آن کردهاند بعضی کم
وزان کمی شده افزون شماتت اعدا
پس از ملازمت ده دوازده ساله
پس از رسالت پنجه قصیده غرا
معایش دگران از فواضل کرمت
زیاده گشت و مراکم چرا شده است اجرا
مرا ز مرحمت خسروانهات اکنون
اشارتی است توقع ز جانب و ز را
که از مواجب من آنچه قطع فرمودند
کشد اضافت مرسوم بنده و قطعا
دگر تغیر و تبدیل ره بدان ندهند
به هیچ وجه و سبب نایبامن استیفا
که تا به دولت شاه از سر فراغ درون
نقود عمر کنم صرف در دعای شما
دوم چو دخل رهی کم شد و زیادت خرج
به خرج بنده نمیکرد وجه دخل وفا
قروض شد متراکم ازین سبب بر من
زمانه شد متطاول ازین جهت بر ما
بهد خاک پای تو کز فرط ازدحام عیال
به حال خویشتنم نیست یک زمان پروا
اگر چنانچه مرا کارکی بفرمایید
که وجه قرض توان کرد ازان قضیه ادا
قضای قرض کنم و ز بلا شوم ایمن
که باد جان و تنت ایمن از قضا و بلا
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بر آستان رفیع خدایگان جهان
سپهر کوه و قار آفتاب ابر عطا
هوش مصنوعی: در درگاه بلند خداوند که پروردگار جهانیان است، کوهها و آسمانها و خورشید و ابرها همه نشانههای نعمتهای بیپایان او هستند.
ستاره لشکر خورشید رای گردون قدر
سکندر آیت جمشید ملک دارا را
هوش مصنوعی: ستارهها مانند سپاهیان خورشید در آسمان، نشاندهندهی قدرت و عظمت سکندر و نماد ملک و تواناییهای جمشید هستند.
خدایگان سلاطین امیر شیخ حسن
که باد کام و مرادش همه روان و روا
هوش مصنوعی: امیر شیخ حسن، فرمانروای بزرگ، کسی است که سرشار از آرزوها و خواستههای خوب است و همه چیز برای او به خوبی پیش میرود.
کمینه بنده داعی دولتش سلمان
پش از وظیفه ارسال بندگی و دعا
هوش مصنوعی: من humbleترین بندهام و از خداوند میخواهم تا در خدمتش باشم و دعا و عبادتم را پیش از هر چیز دیگری تقدیم کنم.
به رسم تذکره در باب حال خویش دو فصل
به عز عرض ضمیر منیر غیب نما
هوش مصنوعی: به طور کلی، این عبارت به بیان حال و وضعیت شخص اشاره دارد و به نوعی درخواست میکند که دو بخش از زندگی یا احساسات او به طور خاص و روشن بیان شود. به عبارت دیگر، این شخص تمایل دارد تا درباره زندگیاش و حالت درونیاش به شکل واضح و روشن صحبت کند.
یکی که مدت ده سال میرود تا من
درین جناب زبان برگشادهام به ثنا
هوش مصنوعی: کسی که برای مدت ده سال میرود، اکنون من توانستهام در اینجا زبانم را به ستایش گشودهام.
قوافل دعوات از دل و زبان من اند
رفیق کوکبه صبح و کاروان مسا
هوش مصنوعی: کاروانهای دعا از دل و زبان من به حرکت درآمدهاند، رفیق من در این سفر، صبح و کاروان خوشبختی است.
ز فاضل صدقات تو بود در دیوان
بنام بنده ازین پیش مباغی مجرا
هوش مصنوعی: از خوبیهای تو، صدقات زیادی در دفتر ثبت شده است. من از قبل به نام خودم هیچ چیز را نمیخواهم.
سه سال شد که از آن کردهاند بعضی کم
وزان کمی شده افزون شماتت اعدا
هوش مصنوعی: سه سال است که برخی از دشمنان بر من خرده میگیرند و این سرزنشها باعث شده که من به واسطه این کمتابی خود، بیشتر مورد آزار آنها قرار بگیرم.
پس از ملازمت ده دوازده ساله
پس از رسالت پنجه قصیده غرا
هوش مصنوعی: پس از سالها خدمت و تلاش مداوم، حالا به مقام بلندی دست یافتهام که به هنر شعر و ادبیات پرداختهام.
معایش دگران از فواضل کرمت
زیاده گشت و مراکم چرا شده است اجرا
هوش مصنوعی: من نمیدانم چرا به خاطر کرامتها و خوبیهای تو، دیگران به فضائل بیشتری دست یافتهاند، اما من همچنان در این حال و روز ماندهام.
مرا ز مرحمت خسروانهات اکنون
اشارتی است توقع ز جانب و ز را
هوش مصنوعی: اکنون از محبتهای تو، ای شاه، نشانهای میطلبم که از جانب تو به من برسد.
که از مواجب من آنچه قطع فرمودند
کشد اضافت مرسوم بنده و قطعا
هوش مصنوعی: آنچه از حقوق و درآمد من قطع کردند، به طور واضح باعث شده تا ارتباط من با این مقام و منصب قطع شود.
دگر تغیر و تبدیل ره بدان ندهند
به هیچ وجه و سبب نایبامن استیفا
هوش مصنوعی: دگر هیچ راه تغییر و تحول به کسی نمیدهند و به هیچ دلیلی، این موضوع فقط به من مربوط است.
که تا به دولت شاه از سر فراغ درون
نقود عمر کنم صرف در دعای شما
هوش مصنوعی: من از روی آرامش و آسایش، میخواهم سرمایهی عمرم را صرف دعا برای شما کنم تا به خوشبختی و موفقیت در زندگی برسم.
دوم چو دخل رهی کم شد و زیادت خرج
به خرج بنده نمیکرد وجه دخل وفا
هوش مصنوعی: وقتی درآمد کمتر شد و هزینهها زیادتر، دیگر بنده نمیتوانست به خرجهای خود ادامه دهد و هزینههایش بیشتر از درآمدش شد.
قروض شد متراکم ازین سبب بر من
زمانه شد متطاول ازین جهت بر ما
هوش مصنوعی: به دلیل بدهیهایم، زندگی برایم سخت و دشوار شده و زمان نیز به نظر کشیدهتر میآید.
بهد خاک پای تو کز فرط ازدحام عیال
به حال خویشتنم نیست یک زمان پروا
هوش مصنوعی: به خاطر شتاب و شلوغی زندگی و خانوادهام، حتی زمانی برای فکر کردن به خودم ندارم، اما بودن در کنار تو برایم ارزشمند است.
اگر چنانچه مرا کارکی بفرمایید
که وجه قرض توان کرد ازان قضیه ادا
هوش مصنوعی: اگر شما از من خواستهای کارهایی انجام دهم که بتوانم وجهی را به عنوان قرض پرداخت کنم، از آن موضوع پیروی خواهم کرد.
قضای قرض کنم و ز بلا شوم ایمن
که باد جان و تنت ایمن از قضا و بلا
هوش مصنوعی: از سرنوشت و مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید، خود را آزاد کنم و در امان باشم؛ زیرا جان و تن تو از سرنوشت و خطر محافظت میشود.