گنجور

قطعه شمارهٔ ۲۰

زهی آصف کز صفاتی کز کفایت
تو را ملک سلیمان در نگین است
چو کلکت دانه مشکین فشاند
هزارش چون عطارد خوشه چین است
قضا با امر و نهیب همعنان است
قدر با صدر قدرت همنشین است
ز خاک درگهت صد پی کشیده
فلک نیل سعادت بر جبین است
ز شوق طاعتت صد ره نهاده
اسد داغ ارادت بر سرین است
وزیرا کاتب دیوان اعلی
چه گویم راستی مردی امین است
دور رسمک داشت در بغداد و واسط
رهی کز بندگان کمترین است
نجس کرد آن یکی را خواجه طاهر
که با خلق خدا دایم به کین است
یکی را خود یمین الدین بر آن است
که حاصل کرده از کد یمین است
یکی مطعون ارباب شمال است
یکی موقوف اصحاب یمین است
نمی‌دانم که در رسم من افتاد
خلل یا رسم این دیوان چنین است
من آن مستوفی نحس نجس را
اگر طاهرتر از ما معین است
سزایی می‌توان داد لیکن
نظر بر خواجه روی زمین است
به استخلاص من پروانه فرمای
که چون شمعم زبانی آتشین است
سخن را بر دعایت ختم کردم
که آمین در دعا روح‌الامین است

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ساوه‌سرا

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

زهی آصف کز صفاتی کز کفایت
تو را ملک سلیمان در نگین است
هوش مصنوعی: آفرین بر آصف که به خاطر ویژگی‌ها و شایستگی‌اش، سلطنت سلیمان به او اهدا شده است.
چو کلکت دانه مشکین فشاند
هزارش چون عطارد خوشه چین است
هوش مصنوعی: وقتی که دانه‌های سیاه را مانند مشک پراکنده می‌کند، هزاران موردش مانند عطارد درخشان و زیباست.
قضا با امر و نهیب همعنان است
قدر با صدر قدرت همنشین است
هوش مصنوعی: سرنوشت و تقدیر با فرمان و دستور همراه هستند و اندازه و حدود آن نیز با مرتبه و مقام قدرت همسو می‌باشد.
ز خاک درگهت صد پی کشیده
فلک نیل سعادت بر جبین است
هوش مصنوعی: از خاک پایگاه تو، ستاره‌های زیادی به سمت آسمان رفته‌اند و نشانه‌های خوشبختی بر چهره‌ام درخشیده است.
ز شوق طاعتت صد ره نهاده
اسد داغ ارادت بر سرین است
هوش مصنوعی: از شوق خدمت به تو، صد بار راه‌ها را پیموده‌ام؛ آرزوی محبت و علاقه‌ام بر دوش من سنگینی می‌کند.
وزیرا کاتب دیوان اعلی
چه گویم راستی مردی امین است
هوش مصنوعی: وزیر، که مسئول نوشتن و ثبت امور دیوان عالی است، چه بگویم، به راستی که او مردی است که به امانت داری مشهور است.
دور رسمک داشت در بغداد و واسط
رهی کز بندگان کمترین است
هوش مصنوعی: در بغداد و واسط، جاده‌ای بود که من را به بندگان پایین‌مرتبه نسبت می‌دهد.
نجس کرد آن یکی را خواجه طاهر
که با خلق خدا دایم به کین است
هوش مصنوعی: یک شخص ناپاک، آن دیگر را به بدی آلوده کرد؛ زیرا او همیشه در حال دشمنی با مردم است.
یکی را خود یمین الدین بر آن است
که حاصل کرده از کد یمین است
هوش مصنوعی: یک نفر به خاطر دانش و بینشش به جایگاه بالایی دست یافته است که این موفقیت را از زحمات و تلاش‌های خودش به دست آورده است.
یکی مطعون ارباب شمال است
یکی موقوف اصحاب یمین است
هوش مصنوعی: یکی از افرادی که به شدت مورد سرزنش قرار گرفته، در گروه شمالی‌ها است و دیگری که شامل حال نیکوکاران و اهل یمین (راست) می‌شود، حالتی موقوف و در انتظار دارد.
نمی‌دانم که در رسم من افتاد
خلل یا رسم این دیوان چنین است
هوش مصنوعی: نمی‌دانم آیا در کار من نقصی وجود دارد یا اینکه این شکل و روال برای دیوانگان به همین صورت است.
من آن مستوفی نحس نجس را
اگر طاهرتر از ما معین است
هوش مصنوعی: من آن حسابدار بدشانس و ناپاک را اگر از ما پاک‌تر و درستکارتر باشد، مشخص است.
سزایی می‌توان داد لیکن
نظر بر خواجه روی زمین است
هوش مصنوعی: می‌توان مجازات یا پاداشی تعیین کرد، اما در حال حاضر توجه به آقا و بزرگ ما معطوف است.
به استخلاص من پروانه فرمای
که چون شمعم زبانی آتشین است
هوش مصنوعی: از پروانه بخواه که مرا نجات دهد، زیرا مانند شمع، آتش در دلم فوران دارد.
سخن را بر دعایت ختم کردم
که آمین در دعا روح‌الامین است
هوش مصنوعی: کلامم را با دعایی به پایان رساندم که کلمه "آمین" در دعا، نمایانگر روح‌الامین است.