اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
سالک راه تو را با مالک رضوان چه کار؟
عابدان قبله را با کفر و با ایمان چه کار؟
هوش مصنوعی: راهپیمایان معنوی و سالکان این مسیر، نیازی به توجه به مقام و منزلت مالک بهشت ندارند، چون عابدان صرفاً درگیر ظواهر ایمان و کفر هستند و این موضوع برای آنها مهم نیست.
طالب درمان نه مرد کار درد عاشقی است
دردمندان غمت را با غم درمان چه کار؟
هوش مصنوعی: کسی که به دنبال درمان است، باید بداند که عشق درد خاص خودش را دارد. دردمندانی که عاشق هستند، نمیتوانند با غم دیگران، غم خود را درمان کنند.
صحبت گل را و دل را، هر دو عالم واسطه
وصل جانانست ورنی جسم را با جان چه کار؟
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به رابطهای اشاره دارد که میان احساسات درونی (دل) و زیباییهای ظاهری (گل) وجود دارد. او بیان میکند که هر دو اینها به نوعی به وصل شدن به معشوق و عشق اصلی کمک میکنند. اما در نهایت، او تأکید میکند که جسم و بدن ما ارتباطی با جان و روح ندارند، زیرا اصل وجود ما در احساسات و معنای عمیقتر نهفته است.
چون زلیخای هوایت دامن جانم گرفت
یوسف جان مرا در بند و در زندان چه کار؟
هوش مصنوعی: وقتی که جذبه و زیبایی تو دل و جانم را در چنگال خود گرفت، نه یوسفِ جانم که در قفس و زندان گیر افتاده، چه کاری از او برمیآید؟
عقل میگوید که این راهی است بیپایان مرو
گو برو عقلا تو را با بی سرو سامان چه کار؟
هوش مصنوعی: عقل به تو میگوید که این مسیر، راهی بیپایان است و ادامه نده. چرا باید در این وضعیت نابسامان خود را درگیر مشکلات کنی؟
جان سپر کردیم و میجوییم زخمش را به جان
هر که او را نیست این قوت درین میدان چه کار؟
هوش مصنوعی: ما جان خود را فدای عشق کردهایم و در جستجوی درد او هستیم؛ اما چه فایده دارد که کسی در این میدان حاضر نیست که بتواند این قدرت را تحمل کند؟
مدعی را از جمالش نیست خطی، کان چمن
عندلیبان راست، زاغان را در آن بستان چه کار؟
هوش مصنوعی: مدعی به خاطر زیباییاش هیچ نشانهای ندارد، زیرا وقتی چمن برای بلبلان زیباست، زاغها چه حقی در آن باغ دارند؟
کار من عشق است و مذهب عاشقی و هر کسی
مذهبی دارد تو را با مذهب سلمان چه کار؟
هوش مصنوعی: من تنها به عشق و عاشقی مشغول هستم و هر کسی آداب و رویهای خاص برای خود دارد. تو به چه دلیلی و با چه نگاهی به باورهای من اهمیت میدهی؟
حاشیه ها
1388/08/16 01:11
mareshtani
mesraje awal(malekeraswan)1
---
پاسخ: با تشکر، «و» حذف شد.
1397/09/15 23:12
مسعود رستگاری
همان «مالک و رضوان» صحیح بود و «و» به اشتباه حذف شد. مالک نام دربان دوزخ است و رضوان نام دربان بهشت است. منظور این مصرع این است که «سالک راه تو با جهنم و بهشت کاری ندارد» نه اینکه بخواهد بگوید با صاحب بهشت کاری ندارد! چون صاحب بهشت در واقع خودِ معشوق است و اتفاقاً سالک با معشوق کار دارد.
1401/02/08 18:05
نیلوفر حمراطلایی
سلام میشه لطفا خوانش بیت دوم رو بگید.مخصوصا مصراع اولش.ممنون
1401/12/23 15:02
مسعود رستگاری
سلام
طالبِ درمان نه مردِ کارِ دردِ عاشقی است
دردمندانِ غمت را با غمِ درمان چه کار؟
شاعر در مصرع اول «دردِ عاشقی» را به عنوان یک «کار» یاد کرده، و میفرماید:
کسی که خواهانِ درمانِ دردِ عاشقی است، مردِ این کار ( کارِ دردِ عاشقی) نیست.
در مصرع دوم نیز میفرماید:
کسانی که گرفتار غمِ عشقِ تو هستند، دنبال درمان و خلاصی از این درد و غم نیستند