غزل شمارهٔ ۲
امشب من و تو هر دو، مستیم، ز می اما
تو مست می حسنی، من، مست می سودا
از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه
دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا
آن جان که به غم دادم، از بوی تو شد حاصل
وان عمر که گم کردم، در کوی تو شد پیدا
ای دل! به ره دیده، کردی سفر از پیشم
رفتی و که میداند، حال سفر دریا؟
انداخت قدت دل را، بشکست به یکباره
چون نشکند آخر نی، افتاد از آن بالا؟
تا چند زنم حلقه؟ در خانه به غیر از تو
چون نیست کسی دیگر، برخیز و درم بگشا
از بوی تو من مستم، ساقی مدهم ساغر
بگذار که میترسم، از درد سر فردا
در رهگذر مسجد، از مصطبه بگذشتم
رندی به کفم برزد، دامن، که مرو ز اینجا
نقدی که تو میخواهی، در کوی مسلمانی
من یافتهام سلمان؟ در میکده ترسا
غزل شمارهٔ ۱: دل به بوی وصل آن گل آب و گل را ساخت جا غزل شمارهٔ ۳: ز شراب لعل نوشین من رند بی نوا را
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
امشب من و تو هر دو، مستیم، ز می اما
تو مست می حسنی، من، مست می سودا
هوش مصنوعی: امشب هر دوی ما تحت تأثیر نوشیدنی هستیم. تو به خاطر حس خوب و زیباییات سرخوشی، در حالی که من به خاطر افکار و احساسات عاشقانهام دچار سرمستیام.
از صحبت من با تو، برخاست بسی فتنه
دیوانه چو بنشیند، با مست بود غوغا
هوش مصنوعی: از گفتگویی که من با تو داشتم، آشفتگی و قلدری زیاد به وجود آمد. وقتی دیوانهای آرام بگیرد، اوضاع به هم میریزد و جنجالی به پا میشود.
آن جان که به غم دادم، از بوی تو شد حاصل
وان عمر که گم کردم، در کوی تو شد پیدا
هوش مصنوعی: جان من که به خاطر غم تو دچار سختی شد، حالا از بوی تو پر شده است. و تمام عمرم که در جستجوی تو گم شده بود، اکنون در کوچههای عشق تو نمایان شده است.
ای دل! به ره دیده، کردی سفر از پیشم
رفتی و که میداند، حال سفر دریا؟
هوش مصنوعی: ای دل! با چشمانت به سفر رفتی و از کنارم دور شدی، و کیست که حال و روز سفر در دریا را بداند؟
انداخت قدت دل را، بشکست به یکباره
چون نشکند آخر نی، افتاد از آن بالا؟
هوش مصنوعی: دل را به خاطر قد و قامت تو به شدت میشکند، اما اگر نی در انتها نشکند، چطور ممکن است از آن ارتفاع افتاده باشد؟
تا چند زنم حلقه؟ در خانه به غیر از تو
چون نیست کسی دیگر، برخیز و درم بگشا
هوش مصنوعی: تا کی باید در اینجا منتظرت بمانم؟ چون در خانه کسی جز تو نیست، پس بلند شو و در را برایم باز کن.
از بوی تو من مستم، ساقی مدهم ساغر
بگذار که میترسم، از درد سر فردا
هوش مصنوعی: من به خاطر بوی تو محو و سرمست شدهام، ای ساقی، لطفاً جام را به من بده. زیرا نگران فردا و مشکلات آن هستم.
در رهگذر مسجد، از مصطبه بگذشتم
رندی به کفم برزد، دامن، که مرو ز اینجا
هوش مصنوعی: در مسیر مسجد، از محل مخصوص نمازگذاران عبور کردم که ناگهان شخصی با حالت شوخی و رندی گفت: "اینجا را ترک نکن."
نقدی که تو میخواهی، در کوی مسلمانی
من یافتهام سلمان؟ در میکده ترسا
هوش مصنوعی: من آنچه تو به دنبال آن هستی، در جایی از کوی مسلمانی یافتهام. اینجا، در میکدهای پر از خمر، نه به خاطر دین بلکه به خاطر حقیقت و معرفت.
خوانش ها
غزل شمارهٔ ۲ به خوانش اهورا هورخش
حاشیه ها
1388/08/10 01:11
mareshtani
mesraje dowome beide hashtom(kafam
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.
1393/03/13 14:06
مهدی پژوهنده
وزن مصرع اول بیت پنجم، سکت دارد. احتمالا "انداخت رخت دل را "صحیح نیست؟
1394/11/18 12:02
هوتن هویت دوست
بیت پنجم می تواند ”اندخت قدت دل را” باشد.
بیت آخر علامت سؤال نیاز ندارد.
با سپاس
1403/07/25 19:09
جلال ارغوانی
وزن شعر مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن است .ودر همه ابیات رعایت شده.
شعری است دلنشین برخاسته ازجان