اطلاعات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ساوهسرا
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای که روی تو بهشت دل و جان است مرا
ای که وصل تو مراد دل و جان است مرا
هوش مصنوعی: ای کسی که زیباییات بهشت دل و جان من است، و ای کسی که نزدیکیات آرزوی دل و جان من است.
چون مراد دل و جانم تویی از هر دو جهان
از تو دل برنکنم تا دل و جان است مرا
هوش مصنوعی: چون تو هم هدف قلب و جان من هستی، هرگز نمیتوانم از تو دل بکنم تا زمانی که زندگی دارم.
میبرم نام تو و از تو نشان میجویم
در ره عشق تو تا نام و نشان است مرا
هوش مصنوعی: در مسیر عشق تو، نام تو را با خود میبرم و از تو نشانهای جستجو میکنم، تا زمانی که نام و نشانی از تو وجود دارد، من نیز هستم.
دم ز مهر تو زنم تا ز حیاتم باقیست
وصف حسن تو کنم تا که زبان است مرا
هوش مصنوعی: تا وقتی که زندهام و نفس میکشم، درباره عشق و محبت تو صحبت میکنم و از زیباییات میگویم.
من نه آنم که به خود از تو بگردانم روی
میکشم جور تو تا تاب و توان است مرا
هوش مصنوعی: من آنقدر عاشق تو هستم که هرگز خواهم توانست از تو روی بگردانم و از آسیبهای تو گلهای ندارم، تا زمانی که توانایی داشته باشم آمادهام با عشق و فداکاری به تحمل آنها ادامه دهم.
گرچه از چشم نهانی تو، خیال رخ تو
روز و شب مونس و پیدا و نهان است مرا
هوش مصنوعی: با وجود اینکه چهرهی تو در دیدهی من پنهان است، خیال تو در روز و شب همواره با من است و مونس من شده است.
تو ز من فارغ و آسوده و هر شب تا روز
بر سر کوی تو فریاد و فغان است مرا
هوش مصنوعی: تو بیخیال و راحتی، اما من هر شب تا صبح در کوی تو ناله و فریاد میزنم.
ز اندُهِ شوق تو و محنت هجر تو مپرس
که دل غمزده جانا به چه سان است مرا
هوش مصنوعی: ازت نپرس که چقدر از شوق تو و درد جداییات غمگینم؛ دل دلشکسته من حالش چگونه است.
دیده تا قامت چون سرو روان تو بدید
همه خون جگر از دیده روان است مرا
هوش مصنوعی: چشمانم وقتی که قامت تو را چون سرو دیدند، از شدت حسرت و درد، اشکهایم مانند خون از چشمانم سرازیر شد.
میکند رنگ رخم از دل پر زار بیان
خود در این حال چه حاجت به بیان است مرا؟
هوش مصنوعی: چهرهام نشان از درد و رنجی که در دل دارم دارد و در این شرایط، چه نیازی به گفتن حال و احوالم است؟
حاشیه ها
1388/08/09 22:11
mareshtani
lotfan mestaje awale beide sowomra tas heh koned(nameto wo azto neshan ast mar)
---
پاسخ: با تشکر، «ز» با «از» جایگزین شد.
1388/08/12 20:11
mareshtani
bebakhshed eshteba shod(nameto wo azto)1
چرا بیت اول قافیه ندارد ؟
یوسف جان
جان ، نشان ، زبان ، توان ، نهان ، فغان ، سان ، روان و بیان همه قافیه هستند ،” است مرا “ردیف
پس قافیه ی بیت اول جان است .
پایا باشی
بیت اول قافیه تکراری آورده شده هم برای مصراع اول هم برای مصراع دوم حتما اشتباه تایپی بوده چون سلمان ساوجی از شاعران بسیار نامی ست و وجود این اشکال در شعرشون در شان غزل زیبای ایشون نیست دوبار جان رو به عنوان کلمه قافیه آورده
1402/08/26 12:10
احمد خرمآبادیزاد
دو نکته:
1-در نسخههای ابوالقاسم حالت و دکتر تقی تفضلی چنین غزلی دیده نمیشود.
2-شکی نیست که بازنویسی متنها – و از همه مهمتر– وجود فرآیند فریب ذهن، به وارد شدن اشتباه در هر مطلبی میانجامد.
به نظر میرسد که شکل درست نخستین بیت این غزل، چنین باشد:
ای که روی تو بهشت دو جهان است مرا/ای که وصل تو مراد دل و جان است مرا
به این ترتیب، مشکل ردیف و قافیه حل میشود. هرچون، نه مرا گریزی از ذهن فریبکار است و نه میتوان احساس لحظه سرودن شعر دیگران را درک کرد. بنابراین باید نسخه کهنتری پیدا شود.
یادآوری: هرچون = اما = however
1402/11/15 23:02
احمد خرمآبادیزاد
بزرگانی چون دکتر تفضلی، ابوالقاسم حالت و ... با مقایسه و بررسی دقیق نسخههای خطی، هریک اثر معتبری به جا گذاشته است. دقت این بزرگواران به اندازهای بوده که آدم جرأت بررسی دوباره را به خود نمیدهد. به هر حال، بررسی دوباره همه نسخههای خطی موجود، و از همه مهمتر، قافیهبندی غزل، نشان از آن دارد که –اگر خوشبین باشیم–احتمالا غزل شماره 10 مربوط به شاعر دیگری است.