گنجور

شمارهٔ ۶۹۱

همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا بس
لب نانی بود امروز بس و فردا بس
هرکسی چاشنی فقر و قناعت دانست
همچو گوهر بودش قطره ای از دریا بس
نیست در قافله ی ریگ روان راهبری
خضر ما راهروان، باد درین صحرا بس
شب که در انجمنم بیخودی از حد بگذشت
بود معنی نگاه تو به من گویا بس
به تغافل نتوان گشت حریف خوبان
همچو خورشید، جهان را بود او تنها بس
نیست آوارگی آن کار که کس پیشه کند
در سفر چند به سر می بری ای عنقا، بس!
شب به ساقی نگهی داشتی از عجز سلیم
مدعای تو: بده بود ندانم، یا بس؟

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همچو عنقاست مرا گوشه ای از دنیا بس
لب نانی بود امروز بس و فردا بس
هوش مصنوعی: من به اندازه‌ای از دنیا نیاز دارم که تنها یک گوشه از آن کافیست، امروز تنها به یک لقمه نان احتیاج دارم و فردا نیز به همین مقدار.
هرکسی چاشنی فقر و قناعت دانست
همچو گوهر بودش قطره ای از دریا بس
هوش مصنوعی: هر کسی که فقر و قناعت را درک کند، همانند گوهری ارزشمند است و کوچک‌ترین فضیلت او به اندازه‌ی یک قطره از دریا ارزش دارد.
نیست در قافله ی ریگ روان راهبری
خضر ما راهروان، باد درین صحرا بس
هوش مصنوعی: در مسیر زندگی، کسی نیست که ما را هدایت کند و راهی نشان دهد؛ همچون رهروانی که در بین ریگ‌های روان حرکت می‌کنند. در این بیابان، تنها باد وجود دارد که به ما سرگردانی و بی‌راهی خود را می‌نماید.
شب که در انجمنم بیخودی از حد بگذشت
بود معنی نگاه تو به من گویا بس
هوش مصنوعی: در شب وقتی که در جمع هستم، دلم به شدت به التهاب درمی‌آید و این نشان دهنده‌ی این است که نگاه تو به من، معنای زیادی دارد.
به تغافل نتوان گشت حریف خوبان
همچو خورشید، جهان را بود او تنها بس
هوش مصنوعی: نمی‌توان به سادگی از کنار آثار و شخصیت‌های نیکوکار و خوب گذشت، زیرا آن‌ها همچون خورشید در دل جهان درخشان و بی‌نظیر هستند.
نیست آوارگی آن کار که کس پیشه کند
در سفر چند به سر می بری ای عنقا، بس!
هوش مصنوعی: آوارگی و بی‌خانمانی برای کسی نیست که در سفر به سر می‌برد. ای عنقا، تو چقدر باید با خودت در این سفر سر کنی!
شب به ساقی نگهی داشتی از عجز سلیم
مدعای تو: بده بود ندانم، یا بس؟
هوش مصنوعی: در شب، تو نگاهی به ساقی داشتیدی که نشان‌دهنده ناتوانی من بود. آیا آنچه تو مدعی هستی درست است؟ آیا باید چیزی به من بدهی یا اینکه نه؟