گنجور

شمارهٔ ۶۷۱

صبا دعای مرا سوی می گساران بر
سلام خشکی ازین چشم تر به باران بر
ملول شد دلت ای همنشین ز گریه ی ما
که گفته بود گل کاغذین به باران بر؟
حذر زگردش افلاک، خویش را چو غبار
به گوشه ای ز سر راه این سواران بر
چه چاره کلفت ایام را به غیر از صبر
همیشه روز به شب همچو روزه داران بر
متاع اهل وفا پیش گلرخان خوار است
صبا غبار مرا سوی خاکساران بر
ازین چه باک جهان را سلیم فصل خزان
چون عندلیب ازین باغ گو هزاران بر

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

صبا دعای مرا سوی می گساران بر
سلام خشکی ازین چشم تر به باران بر
هوش مصنوعی: ای نسیم، دعا و خواسته‌ام را به می‌نوشان برسان و از روی این چشمان تر که همچون باران است، سلامی به آنها از دور برسان.
ملول شد دلت ای همنشین ز گریه ی ما
که گفته بود گل کاغذین به باران بر؟
هوش مصنوعی: دلت دیگر از ناراحتی ما خسته و دلزده شده است، اما چه کسی گفته بود که گل کاغذی در باران دوام می‌آورد؟
حذر زگردش افلاک، خویش را چو غبار
به گوشه ای ز سر راه این سواران بر
هوش مصنوعی: از حرکت دایره‌ای آسمان‌ها بترس، خود را مانند گرد و غبار در جایی از مسیر این سواران پنهان کن.
چه چاره کلفت ایام را به غیر از صبر
همیشه روز به شب همچو روزه داران بر
هوش مصنوعی: چه راهی جز صبر در برابر سختی‌های روزگار داریم؟ روزها به شب تبدیل می‌شوند و مانند روزه‌داران باید استقامت کنیم.
متاع اهل وفا پیش گلرخان خوار است
صبا غبار مرا سوی خاکساران بر
هوش مصنوعی: کالا و نعمت کسانی که وفادارند در برابر زیبایی‌های گلرخان کوچک و بی‌ارزش است. باد صبا، غبار من را به سوی انسان‌های خاکی و بی‌ادعا می‌برد.
ازین چه باک جهان را سلیم فصل خزان
چون عندلیب ازین باغ گو هزاران بر
هوش مصنوعی: نگران نباش، در این دنیا مانند فصل پاییز، که پر از تغییرات و نابسامانی‌هاست، باید مثل بلبل از باغ لذت ببری و خوشی‌های خود را به تعداد زیاد جشن بگیری.