شمارهٔ ۴۴۸
خوش آنکه خسته دلان می ز جام ژرف کشند
چو نقطه از دهن تنگ یار، حرف کشند
نمیکشند خجالت ز دوستان هرگز
چو تنگحوصلگان می به قدر ظرف کشند
به طاق دار کمانی که مانده از منصور
کشند خسته دلان تو و شگرف کشند
خیال حسن سیاهان هند در ایران
چو سرمهایست که در چشم، روز برف کشند
چو گل ز شبنم می آن کسان که مست شوند
شراب عشق ترا با کدام ظرف کشند؟
مجوی صرفه ز آزادگان عشق، سلیم
که بار ننگ درم از برای صرف کشند
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
خوش آنکه خسته دلان می ز جام ژرف کشند
چو نقطه از دهن تنگ یار، حرف کشند
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسانی که دلهای شکسته دارند و از جام عمیق عشق مینوشند، مانند کسی که از دهان تنگ معشوق، سخنانی را بیرون میکشد.
نمیکشند خجالت ز دوستان هرگز
چو تنگحوصلگان می به قدر ظرف کشند
هوش مصنوعی: دوستان هرگز از نوشیدن شراب خجالت نمیکشند، زیرا آنها به اندازه ظرف خود مینوشند، همانطور که افرادی با ظرفیت کم این کار را انجام میدهند.
به طاق دار کمانی که مانده از منصور
کشند خسته دلان تو و شگرف کشند
هوش مصنوعی: به جایی برو که از کمان منصور باقی مانده و دلشکستگان را به تیر میزنند و آنها را به شگفتی میآورند.
خیال حسن سیاهان هند در ایران
چو سرمهایست که در چشم، روز برف کشند
هوش مصنوعی: تصور زیباییهای سیاهچشمهای هند در ایران مانند سرمهای است که در چشم میزنند و روز را روشنتر میکند.
چو گل ز شبنم می آن کسان که مست شوند
شراب عشق ترا با کدام ظرف کشند؟
هوش مصنوعی: اگر کسانی که در عشق غرق شدهاند، مانند گلهای لطیف به شبنم شاداب شوند، با چه ظرفی میتوانند شراب عشق تو را بنوشند؟
مجوی صرفه ز آزادگان عشق، سلیم
که بار ننگ درم از برای صرف کشند
هوش مصنوعی: به دنبال منفعتطلبی و خودخواهی از آزادگان عشق نباش، زیرا انسانهای پاک و نیکنفس حاضر نیستند بار ننگ و سرشکستگی خود را تنها به خاطر کسب سود تحمل کنند.

سلیم تهرانی