گنجور

شمارهٔ ۴۴۳

در ره شوق، دل از بیم خطر می‌لرزد
می‌نهم پا چون درین بادیه، سر می‌لرزد
که خبر داد ز لب‌تشنگی‌ام دریا را؟
که چو سیماب در او آب گهر می‌لرزد
نگذارد که ز کارم گرهی باز کند
ضعف طالع که از او دست هنر می‌لرزد
چه هوایی‌ست که اقلیم محبت دارد
که پسر تب کند آنجا و پدر می‌لرزد
نفس باد خزان در تو اثر کرده مگر؟
سخت آواز تو ای مرغ سحر می‌لرزد
کاش می‌بود دلش هم به ضعیفان چو سرین
که به باریکی آن موی کمر می‌لرزد
در هوای تو جوانان نه همین بیمارند
دل پیران همه تب دارد و سر می‌لرزد
در ره عشق، دلیری به جگر نیست سلیم
داغ او تا به دلم دید، جگر می‌لرزد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

در ره شوق، دل از بیم خطر می‌لرزد
می‌نهم پا چون درین بادیه، سر می‌لرزد
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، قلبم از ترس خطر به لرزه می‌افتد، اما من پا می‌گذارم، زیرا در این بیابان سرم نیز به لرزه در می‌آید.
که خبر داد ز لب‌تشنگی‌ام دریا را؟
که چو سیماب در او آب گهر می‌لرزد
هوش مصنوعی: چه کسی به دریا خبر داد که من از تشنگی رنج می‌برم؟ زیرا در دریا، مانند نقره، آب و گوهر در حال تلاطم و لرزش است.
نگذارد که ز کارم گرهی باز کند
ضعف طالع که از او دست هنر می‌لرزد
هوش مصنوعی: نزار که سرنوشت بد مانع از پیشرفت من شود، چون این سرنوشت حتی باعث شده که استعداد من نیز نتواند به خوبی عمل کند.
چه هوایی‌ست که اقلیم محبت دارد
که پسر تب کند آنجا و پدر می‌لرزد
هوش مصنوعی: چه جوی است که در آن عشق و محبت وجود دارد، به طوری که پسر در آنجا تب می‌کند و پدر از سرما می‌لرزد؟
نفس باد خزان در تو اثر کرده مگر؟
سخت آواز تو ای مرغ سحر می‌لرزد
هوش مصنوعی: آیا تأثیر باد پاییزی بر تو مشخص شده است؟ صدای تو، ای پرنده صبحگاهی، به شدت می‌لرزد.
کاش می‌بود دلش هم به ضعیفان چو سرین
که به باریکی آن موی کمر می‌لرزد
هوش مصنوعی: ای کاش دل او نیز مانند سرین به نازکی و لطافت موی کمر به ضعف و fragility افرادی که در شرایط دشوار هستند، حساسیت نشان می‌داد و به خاطر آنها می‌لرزید.
در هوای تو جوانان نه همین بیمارند
دل پیران همه تب دارد و سر می‌لرزد
هوش مصنوعی: در فضای وجود تو، جوانان تنها بیمار نیستند، بلکه دل‌های پیران نیز همه به تب افتاده‌اند و سرشان به شدت می‌لرزد.
در ره عشق، دلیری به جگر نیست سلیم
داغ او تا به دلم دید، جگر می‌لرزد
هوش مصنوعی: در مسیر عشق، جرأت و شجاعت کافی وجود ندارد. زمانی که دل از شدت محبت و داغ عشق او پر شد، خود را می‌لرزد و دلتنگی را احساس می‌کند.