شمارهٔ ۴۲۹
چون در دلش ز لعل تو اندیشه بگذرد
می چون عرق ز پیرهن شیشه بگذرد
فرهاد را بگو که ز جرم وفای تو
پرویز خود گذشت، اگر تیشه بگذرد
در عشق، موج گریه ام از آسمان گذشت
چون باده جوش زد ز سر شیشه بگذرد
از برق عشق، خشک و تر ما تمام سوخت
گریان همیشه ابر ازین بیشه بگذرد
بگذر ز پستی و به بلندی برآ، که آب
گل می شود به شاخ، چو از ریشه بگذرد
از آه، خفته در دل من اژدها سلیم
سیلاب ازین خرابه به اندیشه بگذرد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چون در دلش ز لعل تو اندیشه بگذرد
می چون عرق ز پیرهن شیشه بگذرد
هوش مصنوعی: وقتی فکر و یاد تو در دلش جای میگیرد، میماند چون قطره عرق که از پیرهن شیشهای میچکد و به آرامی خارج میشود.
فرهاد را بگو که ز جرم وفای تو
پرویز خود گذشت، اگر تیشه بگذرد
هوش مصنوعی: به فرهاد بگو که پرویز به خاطر وفاداریات از اشتباهاتش گذشت، اگر تیشهاش کنار برود.
در عشق، موج گریه ام از آسمان گذشت
چون باده جوش زد ز سر شیشه بگذرد
هوش مصنوعی: در عشق، احساس گران و عمیق من به قدری شدید است که مانند باران از آسمان فرو میریزد و این حس مانند شراب در حال جوشیدن است که از دهانه شیشه بیرون میزند.
از برق عشق، خشک و تر ما تمام سوخت
گریان همیشه ابر ازین بیشه بگذرد
هوش مصنوعی: عشق به ما آنچنان آسیب زده است که هم دل و هم جان ما را سوزانده. همیشه مانند ابرهای آسمان که از این جنگل عبور میکنند، در حال گریه و ناله هستیم.
بگذر ز پستی و به بلندی برآ، که آب
گل می شود به شاخ، چو از ریشه بگذرد
هوش مصنوعی: از مشکلات و دشواریها عبور کن و به اوج و کامیابی برس. چرا که وقتی آب از ریشه عبور کند، دیگر گلآلود نمیشود و به شاخ و برگ درختان میرسد.
از آه، خفته در دل من اژدها سلیم
سیلاب ازین خرابه به اندیشه بگذرد
هوش مصنوعی: در دل من، آهی نهفته است که همچون اژدهایی خفته است و سیلابی از آن خرابهها عبور خواهد کرد.

سلیم تهرانی