گنجور

شمارهٔ ۳۹۳

عشق در هرجا نقاب از روی زیبا می‌کشد
سرمهٔ یعقوب در چشم زلیخا می‌کشد
خواب مستی هر دمش تکلیف بالین می‌کند
خوش بهاری بر رخ مرغان دیبا می‌کشد
هرکسی را از مقامی پایه می‌گردد بلند
در هوای قامت او، سرو بالا می‌کشد
وادی افشاند به مجنون آستین از گردباد
چون به راه شوق خاری از کف پا می‌کشد
زر کسی با خود به زیر خاک جز قارون نبرد
این سخن را گل به گوش اهل دنیا می‌کشد
هرکه امید مداوا دارد از آن لب سلیم
دامن چاک دل از دست مسیحا می‌کشد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عشق در هرجا نقاب از روی زیبا می‌کشد
سرمهٔ یعقوب در چشم زلیخا می‌کشد
هوش مصنوعی: عشق در هر جایی زیبایی خود را نمایان می‌کند و همانطور که یعقوب با سرمه چشمان زلیخا را زینت بخشید، عشق نیز زیبایی را در دل‌ها بیدار می‌کند.
خواب مستی هر دمش تکلیف بالین می‌کند
خوش بهاری بر رخ مرغان دیبا می‌کشد
هوش مصنوعی: خواب مستی هر لحظه بر بستر او تأثیر می‌گذارد و گویی بهاری زیبا بر چهره پرندگان رنگین می‌افتد.
هرکسی را از مقامی پایه می‌گردد بلند
در هوای قامت او، سرو بالا می‌کشد
هوش مصنوعی: هرکس بر اساس جایگاه و مقام خود، به عظمت و بزرگی می‌رسد و به همین دلیل، دیگران به خاطر او و به تأثیر از او به سمت بلندی و زیبایی تمایل پیدا می‌کنند.
وادی افشاند به مجنون آستین از گردباد
چون به راه شوق خاری از کف پا می‌کشد
هوش مصنوعی: در میان دشت، مجنون به دنبال عشق خود است و در این مسیر، سختی‌ها و مشکلاتی چون خارهایی که به پا چسبیده‌اند، او را آزار می‌دهند. این نشان‌دهنده‌ی چالش‌هایی است که انسان هنگام جستجوی عشق و آرزو با آن‌ها روبرو می‌شود.
زر کسی با خود به زیر خاک جز قارون نبرد
این سخن را گل به گوش اهل دنیا می‌کشد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس جز قارون نمی‌تواند ثروت خود را به زیر خاک ببرد. این سخن را گل به گوش مردم دنیا می‌رساند.
هرکه امید مداوا دارد از آن لب سلیم
دامن چاک دل از دست مسیحا می‌کشد
هوش مصنوعی: هرکس که به بهبودی و درمان امیدوار است، مانند مسیحای دلسوزی است که با لب‌هایش معجزه می‌کند و درد دل‌های دیگران را به دوش می‌کشد.