گنجور

شمارهٔ ۳۹۰

می‌خورم خون که حنا آن کف پا می‌بوسد
لب من تشنهٔ آن است و حنا می‌بوسد
دست بوس تو کسی را که میسر باشد
یارب آن را ز کجا تا به کجا می‌بوسد
گر شفاعت نکند خون گرفتاران را
پای او را ز چه آن زلف دو تا می‌بوسد
خضر را ما نشناسیم، بیا ای ساقی
که لب تشنهٔ ما دست ترا می‌بوسد
دوش می‌گفت به یاران که ببینید سلیم
که لب جام می و گه لب ما می‌بوسد!

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‌خورم خون که حنا آن کف پا می‌بوسد
لب من تشنهٔ آن است و حنا می‌بوسد
هوش مصنوعی: من دارم از عشق و شوق می‌چشم، گویی حنای روی پای محبوبم لب‌های من را می‌بوسد، چون من به شدت تشنه آن لحظه‌ام.
دست بوس تو کسی را که میسر باشد
یارب آن را ز کجا تا به کجا می‌بوسد
هوش مصنوعی: هر کس که بتواند به شما خدمت کند و به دست شما بوسه بزند، خدا می‌داند این شخص از کجا شروع می‌کند و به کجا می‌رسد.
گر شفاعت نکند خون گرفتاران را
پای او را ز چه آن زلف دو تا می‌بوسد
هوش مصنوعی: اگر شفاعت خون‌خواهی بینواها را نکند، چرا آن پایش را که زلفی دو تایی دارد، می‌بوسد؟
خضر را ما نشناسیم، بیا ای ساقی
که لب تشنهٔ ما دست ترا می‌بوسد
هوش مصنوعی: اگر ما خضر را نشناسیم، ای ساقی، بیفزا که لب تشنهٔ ما به خاطر تو دستت را می‌بوسد.
دوش می‌گفت به یاران که ببینید سلیم
که لب جام می و گه لب ما می‌بوسد!
هوش مصنوعی: دیروز به دوستانش می‌گفت که ببینید سلیم چگونه لب‌هایش را به لب جام می‌زند و گاهی هم لب‌های ما را می‌بوسد!