گنجور

شمارهٔ ۳۸

نماید خرمن آزادگان چون رنگ کاهی را
ز چشم برق همچون داغ اندازد سیاهی را
جهان از می‌پرستی چون خرابم می‌تواند کرد؟
چه نقصان است اگر راند کسی در آب ماهی را؟
بلندی پست فطرت را به اندک مایهٔ دنیاست
که معراجی‌ست هر شاخ گیا، مرغان چاهی را
الهی آتشی در خانهٔ مرغ چمن افتد!
که شاخ گل ز سر بگذارد این صاحب‌کلاهی را
دلم تا خفتگان انجمن را دید، می‌داند
که گریه از برای چیست شمع صبحگاهی را
به مهر آسمان ایمن مشو کاین شحنه در آخر
کند کرسی زیر دار، تخت پادشاهی را
به طرف جویبار از رقص نتوان منع او کردن
که معشوق خوش‌آوازی به دست افتاده ماهی را
سلیم اهل سخن را بی‌زبانی عیب می‌باشد
که واجب‌تر ز هر چیز است شمشیری، سپاهی را

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نماید خرمن آزادگان چون رنگ کاهی را
ز چشم برق همچون داغ اندازد سیاهی را
هوش مصنوعی: خرمن آزادگان، با رنگی مانند کاهی، در چشم برق نمایان می‌شود و مانند داغی، سیاهی را نمایان می‌کند.
جهان از می‌پرستی چون خرابم می‌تواند کرد؟
چه نقصان است اگر راند کسی در آب ماهی را؟
هوش مصنوعی: جهان چگونه می‌تواند مرا ویران کند در حالی که عاشق می‌پرستی هستم؟ چه اشکالی دارد اگر کسی بخواهد ماهی را از آب دور کند؟
بلندی پست فطرت را به اندک مایهٔ دنیاست
که معراجی‌ست هر شاخ گیا، مرغان چاهی را
هوش مصنوعی: بلندی طبیعت پایین‌فطرت انسان‌ها تنها با کمترین چیزهای دنیوی ممکن است و این مثل صعود هر شاخه‌ای از درخت است که برای پرندگان در محوطه‌ای محدود رخ می‌دهد.
الهی آتشی در خانهٔ مرغ چمن افتد!
که شاخ گل ز سر بگذارد این صاحب‌کلاهی را
هوش مصنوعی: خدایا، کاش آتشی در خانه‌ی پرنده‌ی باغ بیفتد! تا این شخصی که خود را برتر می‌داند، از مقامش سقوط کند و به مشکلات بیفتد.
دلم تا خفتگان انجمن را دید، می‌داند
که گریه از برای چیست شمع صبحگاهی را
هوش مصنوعی: وقتی که دل من خواب‌آلودگان جمع را دید، می‌فهمید که علت گریه چیست، مانند شمعی که صبحگاهی روشن می‌شود.
به مهر آسمان ایمن مشو کاین شحنه در آخر
کند کرسی زیر دار، تخت پادشاهی را
هوش مصنوعی: به محبت آسمان مطمئن نباش، زیرا این نگهبان در پایان کار، پایه‌های سلطنت را به زیر می‌کشد.
به طرف جویبار از رقص نتوان منع او کردن
که معشوق خوش‌آوازی به دست افتاده ماهی را
هوش مصنوعی: نمی‌توان شخصی را از رقصیدن و شادمانی منع کرد، همان‌طور که نمی‌توان ماهی را از آبی که در آن شنا می‌کند دور کرد. عشق و لذت به اندازه‌ای جذاب است که انسان نمی‌تواند در برابر آن مقاومت کند.
سلیم اهل سخن را بی‌زبانی عیب می‌باشد
که واجب‌تر ز هر چیز است شمشیری، سپاهی را
هوش مصنوعی: کسی که به حرف زدن می‌پردازد و اهل سخن است، باید بتواند به طور مناسب و مؤثر صحبت کند؛ چرا که سکوت یا ناتوانی در بیان خود، نقیصه‌ای به شمار می‌رود. مانند این است که یک سرباز باید شمشیرش را همیشه با خود داشته باشد و امری ضروری برای او به شمار می‌رود.