شمارهٔ ۳
جهان کهنه چو نو کرد عادت و خو را
به قبله ی عربی آورد عجم رو را
شفیع روز قیامت، محمد مرسل
که قبله گاه جهان کرده طاق ابرو را
شهی که کرده ز درویشی و تهیدستی
کمند وحدت خود همچو موج، بازو را
چنان ز مقدم او گشت مضطرب کسری
که بوی شیر رسد بر مشام آهو را
به دور او فلک خودفروش چند زند؟
ز مهر و ماه عبث بر زمین ترازو را
به حشر، دشمنش از سیلی پشیمانی
کند چو لاله سیه، کاسه های زانو را
غبار رشک که در دل ز شوکت او داشت
ز خاک کرده لبالب دهان بدگو را
حریف شاهسواری که می تواند شد؟
که هست شیر فلک، گربه ی براق او را
اگر حمایت لطفش بود، زیان نرسد
چو داغ لاله در آتش وجود هندو را
به دور نکهت خلقش، ز شرم در گلشن
چو رنگ، پرده نشین کرده است گل بو را
ز شوق خاک در اوست کز پی پرواز
جبین چو مرغ گشوده ست بال ابرو را
مرا چه باک ز عمر گذشته در عشقش
ز آب رفته غمی نیست سبزه ی جو را
مجردان چه غم از فتنه ی جهان دارند
غمی ز باد خزان نیست شاخ آهو را
سلیم نامه سیاه است یا رسول الله
تو روز حشر شفاعت کن این سیه رو را
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
جهان کهنه چو نو کرد عادت و خو را
به قبله ی عربی آورد عجم رو را
هوش مصنوعی: دنیا به قدری تغییر کرده که عادتهای قدیمی را فراموش کرده و حتی طرز فکر و رفتار خود را به سمت فرهنگ عربی سوق داده است.
شفیع روز قیامت، محمد مرسل
که قبله گاه جهان کرده طاق ابرو را
هوش مصنوعی: در روز قیامت، پیامبر محمد (ص) شفاعتگر مردم خواهد بود و به عنوان محور و کانون توجه جهان، زیبایی ابروها را در نظر دارد.
شهی که کرده ز درویشی و تهیدستی
کمند وحدت خود همچو موج، بازو را
هوش مصنوعی: پادشاهی که از زندگی در فقر و بینوایی، دامانی از اتحاد و همبستگی با دیگران را به وجود آورده است، مثل موج دریا که همیشه در حرکت و تلاش است، قدرت و تاثیرش را در حول و حوشش گسترش میدهد.
چنان ز مقدم او گشت مضطرب کسری
که بوی شیر رسد بر مشام آهو را
هوش مصنوعی: کسری به شدت تحت تاثیر حضور او قرار گرفت، بهطوری که رایحه شیر به مشام آهو نیز میرسید.
به دور او فلک خودفروش چند زند؟
ز مهر و ماه عبث بر زمین ترازو را
هوش مصنوعی: این بیت اشاره دارد به اینکه آیا آسمان و ستارهها میتوانند به دور کسی که در حقیقت ارزشمند است، هر چند وقت یک بار بچرخند؟ و همچنین نشان میدهد که عشق و محبت در مقیاس زمین اینقدر تاثیرگذار نیستند که بخواهند برای سنجش ارزش یک انسان به کار بروند.
به حشر، دشمنش از سیلی پشیمانی
کند چو لاله سیه، کاسه های زانو را
هوش مصنوعی: در روز قیامت، دشمن او از درد و رنجی که به او رسانده، ناامید و پشیمان خواهد شد، مانند لاله سیاه که به خاطر کاسههای زانو، به سختی و رنج دچار میشود.
غبار رشک که در دل ز شوکت او داشت
ز خاک کرده لبالب دهان بدگو را
هوش مصنوعی: دلی که از عظمت او حسادت کرده بود، به قدری غبار جمع کرده که دهان بدگویان را پر کرده است.
حریف شاهسواری که می تواند شد؟
که هست شیر فلک، گربه ی براق او را
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند با شاهسواری رقابت کند که مانند شیر در آسمان، او را گربهای براق پوشانده است؟
اگر حمایت لطفش بود، زیان نرسد
چو داغ لاله در آتش وجود هندو را
هوش مصنوعی: اگر محبت و حمایت او باشد، هیچ زیانی متوجه نخواهد شد، مانند درد و رنجی که یک لاله در آتش بر هندو میزند.
به دور نکهت خلقش، ز شرم در گلشن
چو رنگ، پرده نشین کرده است گل بو را
هوش مصنوعی: گل به خاطر زیبایی و خوشبویی که دارد، از شرم و حیای خود در میان گلستان پنهان شده و همانند پردهای در آمده است که به دور او را گرفته است.
ز شوق خاک در اوست کز پی پرواز
جبین چو مرغ گشوده ست بال ابرو را
هوش مصنوعی: از شوقی که در دلش وجود دارد، میتوان فهمید که سرش را به سمت پرواز بلند کرده است، مانند پرندهای که بالهایش را باز کرده.
مرا چه باک ز عمر گذشته در عشقش
ز آب رفته غمی نیست سبزه ی جو را
هوش مصنوعی: من نگران عمر گذشتهام نیستم، چرا که در عشق او، مانند آب رفته، غم و اندوهی نیست. سبزهی جوی نیز به زندگی ادامه میدهد.
مجردان چه غم از فتنه ی جهان دارند
غمی ز باد خزان نیست شاخ آهو را
هوش مصنوعی: مجردها نگران مشکلات و فتنههای دنیای بیرون نیستند. آنها مانند شاخ آهو که تحت تأثیر باد خزانی قرار نمیگیرد، از نگرانیهای این دنیا دور هستند.
سلیم نامه سیاه است یا رسول الله
تو روز حشر شفاعت کن این سیه رو را
هوش مصنوعی: ای پیامبر خدا، آیا نامه من در روز محشر سیاه و ناهنجار است؟ از تو میخواهم که در آن روز برای من شفاعت کنی و به من کمک کنی.