گنجور

شمارهٔ ۱۶۹

خواب راحت شد از آن دیده که سوی تو فتاد
خون فشان ماند نگاهی که به روی تو فتاد
هر که افتاد ز پا خواست که دستش گیرند
مگر آن کس که ز پا بر سر کوی تو فتاد
هر شراری که بر افتاد ز دل‌ها به جهان
در حقیقت همه از شعلهٔ خوی تو فتاد
چشم بدخواه برویم ز ترحم که نکرد
مگرش دیده به رخسار نکوی تو فتاد
قسمت این بود که از خشک لبی جان سپرد
تشنه کامی که رهش بر سر کوی تو فتاد
چیست جرم تو که با عدل شهنشاه (سحاب)
سنگ جور همه خوبان به سبوی تو فتاد
کامران فتحعلی شه که غبار در او
رشک فرمای خط غالیه‌بوی تو فتاد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

خواب راحت شد از آن دیده که سوی تو فتاد
خون فشان ماند نگاهی که به روی تو فتاد
هوش مصنوعی: خواب راحت از چشمانم رفت چون چشمم به سوی تو افتاد. نگاهی که به چهره‌ات کردم، به اندازه‌ای تأثیرگذار و خون‌فشان بود که باقی‌مانده و در یادم ماند.
هر که افتاد ز پا خواست که دستش گیرند
مگر آن کس که ز پا بر سر کوی تو فتاد
هوش مصنوعی: هر که از پا افتاده باشد، تلاش می‌کند که دیگران او را حمایت کنند. اما کسی که در کوی تو به زمین افتاده است، به خاطر عشق و شوقی که به تو دارد، نیازی به کمک دیگران ندارد؛ او به خاطر تو در این حالت است.
هر شراری که بر افتاد ز دل‌ها به جهان
در حقیقت همه از شعلهٔ خوی تو فتاد
هوش مصنوعی: هر ناراحتی و چالشی که از دل‌ها به زندگی مردم منتقل می‌شود، در واقع همه به خاطر شعله‌ی درون خود توست.
چشم بدخواه برویم ز ترحم که نکرد
مگرش دیده به رخسار نکوی تو فتاد
هوش مصنوعی: چشم‌های حسود و بدخواهی را ترک می‌کنیم تا از ترحم دور شویم، چون آن‌ها تنها به خاطر زیبایی چهره تو به ما نگاه کردند.
قسمت این بود که از خشک لبی جان سپرد
تشنه کامی که رهش بر سر کوی تو فتاد
هوش مصنوعی: سرنوشت این بود که کسی که تشنه و بی‌水 بود، در حالی که در جستجوی تو بود، جانش را فدای عشق تو کند.
چیست جرم تو که با عدل شهنشاه (سحاب)
سنگ جور همه خوبان به سبوی تو فتاد
هوش مصنوعی: چه خطایی از تو سر زده که به سبب عدل شاه، سنگینی بار همه خوبی‌ها بر دوش تو افتاده است؟
کامران فتحعلی شه که غبار در او
رشک فرمای خط غالیه‌بوی تو فتاد
هوش مصنوعی: کامران کسی است که نفسی از غبار و مشکلات به او افتاده است، و این غبار باعث حسادت می‌شود. خط و نشانه‌ای از بو یا زیبایی تو در او به جا مانده است.