شمارهٔ ۱
زهی طغرای نام نامیت عنوان دیوانها
نیابد زیب بینام همایون تو عنوانها
ز گلزارت گلی هر روز گردد زیب دامانی
که افشانند از آن گل دیدهها گلها به دامانها
ز یک نور است روشن هر طرف چاک گریبانی
وز آن چاک گریبان چاکها بین بر گریبانها
ندارد طاقت دیدار جانان چشم مهجوران
از آن شد چشمهای ما حجاب دیدهٔ جانها
ز درمان بینیاز است آنکه آمد خستهٔ عشقش
که بیماران او را دردهای اوست درمانها
شبستانهای قرب دوست را راهیست بس روشن
که شد نور رسالت شمع راه آن شبستانها
شه عرش آشیان یعنی محمد فخر انس و جان
که آمد بر درش روح الامین از خیل دربانها
مکن ز آلوده دامانی (سحاب) اندیشه تا داری
هم از فیض سحاب لطف ایشان چشم احسانها
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
زهی طغرای نام نامیت عنوان دیوانها
نیابد زیب بینام همایون تو عنوانها
هوش مصنوعی: ای واژهای که از نام بزرگت به زیبایی میدرخشد، هیچ دیوانی نمیتواند به زیبایی نام تو عناوینی را به خود بگیرد. حتی بدون نام تو نیز، زیباییات درخشان و خاص است.
ز گلزارت گلی هر روز گردد زیب دامانی
که افشانند از آن گل دیدهها گلها به دامانها
هوش مصنوعی: هر روز از باغ تو گلی زیبا میروید، گلی که از آن میچسبند و با خود میبرند، و چشمها را به زیبایی و لطافت آن جلب میکند.
ز یک نور است روشن هر طرف چاک گریبانی
وز آن چاک گریبان چاکها بین بر گریبانها
هوش مصنوعی: هر گوشهای از این دنیا به یک نور روشن است و از آن نور، شکافهای گریبانها را ببین که چگونه به هم وصل شدهاند.
ندارد طاقت دیدار جانان چشم مهجوران
از آن شد چشمهای ما حجاب دیدهٔ جانها
هوش مصنوعی: چشمهای lonely و دورافتاده، قادر به تحمل دیدن محبوب نیستند و به همین خاطر، چشمان ما به مانند پردهای، حقیقت و جان وجود را پنهان کردهاند.
ز درمان بینیاز است آنکه آمد خستهٔ عشقش
که بیماران او را دردهای اوست درمانها
هوش مصنوعی: کسی که به عشق دچار شده و خسته است، به درمان نیاز ندارد؛ زیرا بیماران عشق او را به عنوان درمان دردهایشان میشناسند.
شبستانهای قرب دوست را راهیست بس روشن
که شد نور رسالت شمع راه آن شبستانها
هوش مصنوعی: راهی که به محل نزدیکی و محبت خداوند منتهی میشود، بسیار روشناست. نور پیامبری مانند شمعی است که این راه را روشن میکند.
شه عرش آشیان یعنی محمد فخر انس و جان
که آمد بر درش روح الامین از خیل دربانها
هوش مصنوعی: شخصیتی عظیم و برجسته که در آسمان مقام دارد، یعنی محمد، عزیزترین و با افتخارترین انسانها و روحها. زمانی که جبرئیل، به عنوان سفیر خدا، نزد او آمد، به جمعی که مسئول نگهبانی از او بودند، پیوست.
مکن ز آلوده دامانی (سحاب) اندیشه تا داری
هم از فیض سحاب لطف ایشان چشم احسانها
هوش مصنوعی: هرگز به فکر چیزهای ناپسند و پلید نباش، زیرا تا زمانی که از نعمتهای زیبای آنها بهرهمند میشوی، چشمانتظار مهر و محبتشان باش.