گنجور

۱۴- آیات ۱۱۲ تا ۱۱۴

اَلتّٰائِبُونَ اَلْعٰابِدُونَ اَلْحٰامِدُونَ اَلسّٰائِحُونَ اَلرّٰاکِعُونَ اَلسّٰاجِدُونَ اَلْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنّٰاهُونَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ اَلْحٰافِظُونَ لِحُدُودِ اَللّٰهِ وَ بَشِّرِ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۱۲) مٰا کٰانَ لِلنَّبِیِّ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کٰانُوا أُولِی قُرْبیٰ مِنْ بَعْدِ مٰا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحٰابُ اَلْجَحِیمِ (۱۱۳) وَ مٰا کٰانَ اِسْتِغْفٰارُ إِبْرٰاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاّٰ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهٰا إِیّٰاهُ فَلَمّٰا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّٰهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ لَأَوّٰاهٌ حَلِیمٌ (۱۱۴)

آن توبه‌کنندگان پرستندگان ستایش‌کنندگان آن روزه‌داران آن رکوع‌کنندگان آن سجده‌کنندگان آن امرکنندگان بمعروف و نهی‌کنندگان از منکر و آن نگه‌دارندگان مر حدهای خدا را و مژده ده گروندگان را (۱۱۲) نباشد مر پیغمبران را و آنان که گرویدند که آمرزش خواهند از برای مشرکان و اگر چه باشند صاحب قرابت از بعد از ظاهر شدن مر ایشان را که ایشانند اهل آتش (۱۱۳) و نبود آمرزش خواستن ابراهیم از برای پدرش مگر از وعده شده که وعده داده بود آن را باو پس چون ظاهر شد مر او را که او دشمن است مر خدا را بیزار شد از او بدرستی که ابراهیم بود هر آینه بسیار دعاکننده و بردبار (۱۱۴)

تابئون و عابدون و حامدون
روزه داران بهر قهر نفس دون
صائمین را گفت سائح در کلام
که ندارند ایچ در جایی مقام
در خبر آمد که در حُسن سرشت
هر کسی را هست جایی در بهشت
غیر صائم کوست آزاد از مکان
گویدش حق هر کجا خواهی بمان
سیر میکن در بهشت از اختیار
هر کجا نیک آیدت می کن قرار
سائحان یا سالکان عاجلند
کرده راه نفس طی، بر منزلند
صوم شد بهتر ریاضت مرد را
هم بود بهتر دوا این درد را
نفس از وی سالک اندر ره شود
تا ز اسرار دو کون آگه شود
هست فردا اول ماه صیام
کار ارباب ریاضت شد به کام
رفته از هجرت به سال اندر شمار
یک هزار و سیصد و هفت از قرار
خواهی ار رو بر ره آری نوبت است
در طریقت شرط اول توبت است
تائبون را زآن مقدم گفت حق
نقش عصیان شو نخستین از ورق
توبۀ ظاهر ز فعل نارواست
توبۀ اهل دل از غیر خداست
بعد توبه بر عبادت کن قیام
شرط خدمت را بجا آر از تمام
کن پرستش زآنکه خلاّق تو است
دل به یاری ده که مشتاق تو است
در دو عالم کس جز او یار تو نیست
وقت افتادن نگهدار تو نیست
چونکه مانی از دکان و خانه باز
با تو نبود کس جز آن دانای راز
یاد آن کن کز کسان وامانده ای
وقت حاجت زار و تنها مانده ای
بینی آن دم نیست یاری جز خدا
نک به او جان در پرستش کن فدا
چون شد اخلاصت به طاعت رهنمون
حمد او کن تا شوی از حامدون
کن به هر نعمت که او دادت سپاس
خاصه بر آنکه نمودت حق شناس
همچنین دادت زبان حمد گو
تا گذاری شکر نعمت های او
آن نگنجد گرچه در وهم و قیاس
کن تو بر اندازة دانش سپاس
روی جانت چون تمام آن سو شود
دل تهی از یاد غیر او شود
شد برون غیر ، از سرا در را ببند
روزه ات در بستن است از ناپسند
صوم تنها نی لب از نان بستن است
بل ز مألوفات کونی رستن است
چونکه بستی در به روی ماخَلَق
میشوی سیّار در آیات حق
سائحون زآن گفت اهل صوم را
تا شناسی از نشان آن قوم را
سیر افعالت در اینجا شد تمام
گر بفهمی رمز آیات و کلام
چون شدی فارغ ز سیر ممکنات
رو کنی از فرق بر جمع صفات
در صفات لم یزل فانی شوی
وصف خلقی رفت و ربّانی شوی
حلقۀ هستی ز انگشت خضوع
چون ولیّ حق در آری در رکوع
واگذاری بر گدا ملک شهود
پس شوی فانی به ذات اندر سجود
مر موحد رَست یکجا از دویی
مینماند در میان، ما و تویی
آنکه باقی بود باقی ماند و بس
غیر باقی کیست در کاشانه کس
اینست سرّ راکِعُونَ الساجِدُون
رمز دیگر از صفی بشنو کنون
أمِرُون بر نیکویی تا کیستند
در جهان بر نهی منکر زیستند
این جماعت عارفان حضرتند
سوی فرق آیندگان از وحدتند
تا به حق حفظ حدود الله کنند
خلق را از فرق و جمع آگه کنند
این مقام انبیاء و اولیاست
مر موحد را بقاء بعد از فناست
ده بشارت مؤمنان را از ولا
که به این وصفند موصوف از خدا
مؤمن کامل نخوانندش ثقات
که نباشد متّصف بر این صفات
از پیمبر خواستند اهل هدا
تا که آباشان بیامرزد خدا
آمد این آیت ز حق در دم صریح
کز نبی وز مؤمنین نبود صحیح
که نمایند از حق آمرزش طلب
بهر شرک آرندگان بی ادب
گرچه میباشند خویشاوندشان
بعد از آنکه گشت روشن از نشان
کآن جماعت مشرکند و اهل نار
این دعاء را نیست ره بر کردگار
عامه گویند آیت این بر غالب است
اینکه نازل در حق بوطالب است
وقت مردن گفت او را مصطفی(ص)
حقت افزون است بر من ز ابتدا
خواهم این دم پردة ایمان زنی
بر شهادت مر مرا یاری کنی
گفت من باشم به دین منتجب
دین ابراهیم و عبدالمطلب
پس به کفر او رفته از دنیا برون
این خبر نبود به صحت رهنمون
زآنکه آخر سوره بود این بر رسول
یافت سال تاسع از هجرت نزول
هم ابوطالب ز هجرت پیشتر
یافت فرمان وین یقین است از خبر
ور که هم باشد خبر صدق و صحیح
هست بر ایمان بوطالب صریح
زآنکه عبدالمطلب بالاتفاق
بوده مسلم هم براهیم از سیاق
بوده بوطالب اگر بر دینشان
پس مسلمان است او در هر نشان
هر چه او بوده است گو باش از نهاد
تو مسلمان باش و نیکو اعتقاد
رو کنم بر اصل آیت ای سلیم
گفت ایشانند اصحاب جحیم
خود براهیم آنکه بُد بر دین راست
مغفرت بهر پدر هرگز نخواست
عمّش اعنی که بُد او را چون پدر
تربیت را جمله از هر رهگذر
جز ز بهر وعده او را از ادب
گفت خواهم بهرت آمرزش ز رب
یعنی آیی گر به دین ممتحن
بر تو خواهم کرد استغفار من
وعده داده بود آزر بر خلیل
که شوم مؤمن درآیم در سبیل
هم خلیل او را به شفقت گفته بود
میکنم بهرت من استغفار زود
پس چو روشن شد بر ابراهیم راد
کوست دشمن مر خدا را در نهاد
هم نخواهد گشت مؤمن هرگز او
جُست بیزاری ز وی چون بُد عدو
بود أواه آن خلیل و بردبار
صبر او افزون، خضوعش بی شمار
۱۳- آیات ۱۰۹ تا ۱۱۱: أَ فَمَنْ أَسَّسَ بُنْیٰانَهُ عَلیٰ تَقْویٰ مِنَ اَللّٰهِ وَ رِضْوٰانٍ خَیْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیٰانَهُ عَلیٰ شَفٰا جُرُفٍ هٰارٍ فَانْهٰارَ بِهِ فِی نٰارِ جَهَنَّمَ وَ اَللّٰهُ لاٰ یَهْدِی اَلْقَوْمَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۰۹) لاٰ یَزٰالُ بُنْیٰانُهُمُ اَلَّذِی بَنَوْا رِیبَةً فِی قُلُوبِهِمْ إِلاّٰ أَنْ تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَ اَللّٰهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ (۱۱۰) إِنَّ اَللّٰهَ اِشْتَریٰ مِنَ اَلْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوٰالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ اَلْجَنَّةَ یُقٰاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اَللّٰهِ فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقًّا فِی اَلتَّوْرٰاةِ وَ اَلْإِنْجِیلِ وَ اَلْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفیٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اَللّٰهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ اَلَّذِی بٰایَعْتُمْ بِهِ وَ ذٰلِکَ هُوَ اَلْفَوْزُ اَلْعَظِیمُ (۱۱۱)۱۵- آیات ۱۱۵ تا ۱۱۹: وَ مٰا کٰانَ اَللّٰهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدٰاهُمْ حَتّٰی یُبَیِّنَ لَهُمْ مٰا یَتَّقُونَ إِنَّ اَللّٰهَ بِکُلِّ شَیْ‌ءٍ عَلِیمٌ (۱۱۵) إِنَّ اَللّٰهَ لَهُ مُلْکُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ یُحْیِی وَ یُمِیتُ وَ مٰا لَکُمْ مِنْ دُونِ اَللّٰهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لاٰ نَصِیرٍ (۱۱۶) لَقَدْ تٰابَ اَللّٰهُ عَلَی اَلنَّبِیِّ وَ اَلْمُهٰاجِرِینَ وَ اَلْأَنْصٰارِ اَلَّذِینَ اِتَّبَعُوهُ فِی سٰاعَةِ اَلْعُسْرَةِ مِنْ بَعْدِ مٰا کٰادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِنْهُمْ ثُمَّ تٰابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (۱۱۷) وَ عَلَی اَلثَّلاٰثَةِ اَلَّذِینَ خُلِّفُوا حَتّٰی إِذٰا ضٰاقَتْ عَلَیْهِمُ اَلْأَرْضُ بِمٰا رَحُبَتْ وَ ضٰاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَ ظَنُّوا أَنْ لاٰ مَلْجَأَ مِنَ اَللّٰهِ إِلاّٰ إِلَیْهِ ثُمَّ تٰابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اَللّٰهَ هُوَ اَلتَّوّٰابُ اَلرَّحِیمُ (۱۱۸) یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ کُونُوا مَعَ اَلصّٰادِقِینَ (۱۱۹)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

اَلتّٰائِبُونَ اَلْعٰابِدُونَ اَلْحٰامِدُونَ اَلسّٰائِحُونَ اَلرّٰاکِعُونَ اَلسّٰاجِدُونَ اَلْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَلنّٰاهُونَ عَنِ اَلْمُنْکَرِ وَ اَلْحٰافِظُونَ لِحُدُودِ اَللّٰهِ وَ بَشِّرِ اَلْمُؤْمِنِینَ (۱۱۲) مٰا کٰانَ لِلنَّبِیِّ وَ اَلَّذِینَ آمَنُوا أَنْ یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَ لَوْ کٰانُوا أُولِی قُرْبیٰ مِنْ بَعْدِ مٰا تَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحٰابُ اَلْجَحِیمِ (۱۱۳) وَ مٰا کٰانَ اِسْتِغْفٰارُ إِبْرٰاهِیمَ لِأَبِیهِ إِلاّٰ عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَهٰا إِیّٰاهُ فَلَمّٰا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّٰهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرٰاهِیمَ لَأَوّٰاهٌ حَلِیمٌ (۱۱۴)
هوش مصنوعی: توبه‌کنندگان، عبادت‌کنندگان، سپاسگزاران، مسافران (به سوی خدا)، رکوع‌کنندگان، سجدکنندگان، فرمان‌به‌خیردهندگان و نهی‌کنندگان از زشت‌ها، و حافظان حدود الهی، به مومنان بشارت بدهید. خداوند می‌فرماید که برای پیامبر و کسانی که ایمان آورده‌اند، جایز نیست که برای مشرکان، هرچند که بستگان نزدیکشان باشند، طلب آمرزش کنند، پس از آنکه برایشان روشن شده که آنها اهل جهنم هستند. همچنین، استغفار ابراهیم از پدرش تنها بر اساس وعده‌ای بود که به او داده شده بود، اما وقتی فهمید که او دشمن خداست، از او بیزاری جست. به راستی که ابراهیم، بسیار نرم‌دل و بردبار بود.
آن توبه‌کنندگان پرستندگان ستایش‌کنندگان آن روزه‌داران آن رکوع‌کنندگان آن سجده‌کنندگان آن امرکنندگان بمعروف و نهی‌کنندگان از منکر و آن نگه‌دارندگان مر حدهای خدا را و مژده ده گروندگان را (۱۱۲) نباشد مر پیغمبران را و آنان که گرویدند که آمرزش خواهند از برای مشرکان و اگر چه باشند صاحب قرابت از بعد از ظاهر شدن مر ایشان را که ایشانند اهل آتش (۱۱۳) و نبود آمرزش خواستن ابراهیم از برای پدرش مگر از وعده شده که وعده داده بود آن را باو پس چون ظاهر شد مر او را که او دشمن است مر خدا را بیزار شد از او بدرستی که ابراهیم بود هر آینه بسیار دعاکننده و بردبار (۱۱۴)
هوش مصنوعی: توبه‌کنندگان و پرستندگان، ستایش‌گران و روزه‌داران، کسانی که رکوع و سجده می‌کنند، امر به معروف و نهی از منکر می‌نمایند و مرزهای خدا را حفظ می‌کنند، بشارت ده به کسانی که ایمان آوردند. اما پیامبران و آنانی که ایمان آورده‌اند (با این‌که از کسانی که به خدا شرک ورزیدند، خویشاوندند) از آمرزش خواستن برای مشرکان عاجز هستند؛ چرا که آنها اهل آتش هستند. ابراهیم نیز جز از وعده‌ای که به او داده شده بود، از پدرش آمرزش نخواست و پس از آنکه دریافت که او دشمن خداست، از او بیزاری جست. به راستی، ابراهیم انسان بسیار دعاگو و صابر بود.
تابئون و عابدون و حامدون
روزه داران بهر قهر نفس دون
هوش مصنوعی: روزها را با عبادت و ستایش خداوند سپری می‌کنند و با روزه‌داری بر نفس اماره‌ای که به زشتی‌ها دعوت می‌کند، غلبه می‌کنند.
صائمین را گفت سائح در کلام
که ندارند ایچ در جایی مقام
هوش مصنوعی: سائح به روزه‌داران گفت که آنها هیچ‌گاه در هیچ مکانی جا و مقام ثابت و مشخصی ندارند.
در خبر آمد که در حُسن سرشت
هر کسی را هست جایی در بهشت
هوش مصنوعی: در پیامی گفته شده که هر شخصی به خاطر طبع خوب و خوی نیکو، به نوعی جایی در بهشت دارد.
غیر صائم کوست آزاد از مکان
گویدش حق هر کجا خواهی بمان
هوش مصنوعی: کسی که روزه‌دار نیست و به رهایی از مکانی تعلق ندارد، می‌تواند به او بگویید که هر جا که می‌خواهد، بماند و حق انتخاب داشته باشد.
سیر میکن در بهشت از اختیار
هر کجا نیک آیدت می کن قرار
هوش مصنوعی: در بهشت می‌توانی آزادانه جاهایی را انتخاب کنی که دوست داری و در آن مکان‌ها بمانی.
سائحان یا سالکان عاجلند
کرده راه نفس طی، بر منزلند
هوش مصنوعی: مسافران یا seekers در تلاشند و با شتاب در حال حرکت هستند؛ اما در واقع، در مسیر نفس خود مانده‌اند و به مقصد حقیقی نرسیده‌اند.
صوم شد بهتر ریاضت مرد را
هم بود بهتر دوا این درد را
هوش مصنوعی: ر fasting (روزه‌داری) به عنوان یک روش مؤثر برای انسان است و به‌مراتب بهتر از سایر روش‌های درمانی برای این درد به حساب می‌آید.
نفس از وی سالک اندر ره شود
تا ز اسرار دو کون آگه شود
هوش مصنوعی: نفس انسان به واسطهٔ او، در مسیر سیر و سلوک قرار می‌گیرد تا به رازهای جهان مادی و معنوی آشنا شود.
هست فردا اول ماه صیام
کار ارباب ریاضت شد به کام
هوش مصنوعی: فردا آغاز ماه رمضان است و زمان آغاز تمرینات روحانی و خودسازی فرارسانی می‌شود.
رفته از هجرت به سال اندر شمار
یک هزار و سیصد و هفت از قرار
هوش مصنوعی: در سال ۱۳۰۷ هجری شمسی، سفر به دورانی دیگر آغاز شد.
خواهی ار رو بر ره آری نوبت است
در طریقت شرط اول توبت است
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در مسیر درست قدم بگذاری، باید ابتدا به چاره‌جویی و بازگشت به سوی خود بپردازی.
تائبون را زآن مقدم گفت حق
نقش عصیان شو نخستین از ورق
هوش مصنوعی: توبه‌کنندگان را خداوند به توبه دعوت کرده و می‌گوید که باید نخستین گام را از روی سفیدی و پاکی بردارند و از گناهان خود جدا شوند.
توبۀ ظاهر ز فعل نارواست
توبۀ اهل دل از غیر خداست
هوش مصنوعی: توبه‌ای که فقط به خاطر انجام کارهای ناپسند است، کافی نیست. توبه واقعی از آن کسی است که دلش تنها به سوی خداست و هیچ چیز دیگری را نمی‌پذیرد.
بعد توبه بر عبادت کن قیام
شرط خدمت را بجا آر از تمام
هوش مصنوعی: پس از آنکه توبه کردی، به عبادت بپرداز و شرایط خدمات خود را به بهترین شکل انجام بده.
کن پرستش زآنکه خلاّق تو است
دل به یاری ده که مشتاق تو است
هوش مصنوعی: عبادت و پرستش را آغاز کن، زیرا کسی که خالق توست، دل او به سمت تو کشش دارد و خواهان حضور تو است.
در دو عالم کس جز او یار تو نیست
وقت افتادن نگهدار تو نیست
هوش مصنوعی: در این دنیا و آن دنیا هیچ کس جز او حامی و یار تو نیست و زمانی که به مشکلات و افتادن‌ها برمی‌خوری، کسی را جز او برای نگهداری و حمایت نداری.
چونکه مانی از دکان و خانه باز
با تو نبود کس جز آن دانای راز
هوش مصنوعی: زمانی که مانی از محل کار و خانه دور بود، هیچ‌کس به جز آن کسی که از رازها باخبر بود، با تو نبود.
یاد آن کن کز کسان وامانده ای
وقت حاجت زار و تنها مانده ای
هوش مصنوعی: به یاد کسانی باش که در زمان نیاز و مشکل، تنها و بی‌پناه باقی ماندند.
بینی آن دم نیست یاری جز خدا
نک به او جان در پرستش کن فدا
هوش مصنوعی: در آن لحظه‌ که تو یاری نمی‌بینی، جز خدا هیچ‌کس را نخواهی یافت. بنابراین، جان خود را در عشق و پرستش او فدای کن.
چون شد اخلاصت به طاعت رهنمون
حمد او کن تا شوی از حامدون
هوش مصنوعی: وقتی که خلوص نیتت در عبادت به درستی راه پیدا کرد، شکر و ستایش او را به جا آور تا از جمع سپاسگزاران قرار گیری.
کن به هر نعمت که او دادت سپاس
خاصه بر آنکه نمودت حق شناس
هوش مصنوعی: هر نعمتی که خدا به تو بخشیده است را شکر کن، به‌ویژه بر نعمت‌هایی که باعث شد شکرگزار او باشی.
همچنین دادت زبان حمد گو
تا گذاری شکر نعمت های او
هوش مصنوعی: زبان تو را به سخن گفتن ستایش از او توانا کرده تا بتوانی بابت نعمت‌هایش سپاسگزاری کنی.
آن نگنجد گرچه در وهم و قیاس
کن تو بر اندازة دانش سپاس
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که تو تلاش کنی تا آن را در ذهن خود بگنجانی یا با افکار و نظریات خود مقایسه کنی، اما حقیقت آن چیزی فراتر از فهم و دانشی است که داری. پس برای این دانایی و معرفت باید سپاسگزار باشی.
روی جانت چون تمام آن سو شود
دل تهی از یاد غیر او شود
هوش مصنوعی: وقتی تمام وجودت به او معطوف شود، دل تو کاملاً از یاد دیگران خالی خواهد شد.
شد برون غیر ، از سرا در را ببند
روزه ات در بستن است از ناپسند
هوش مصنوعی: از خانه بیرون نرو و در را ببند، زیرا روزه‌ات به معنای جلوگیری از کارهای ناپسند است.
صوم تنها نی لب از نان بستن است
بل ز مألوفات کونی رستن است
هوش مصنوعی: روزۀ واقعی تنها از نان و غذا پرهیز کردن نیست، بلکه رهایی از عادتها و رفتارهای معمولی زندگی است.
چونکه بستی در به روی ماخَلَق
میشوی سیّار در آیات حق
هوش مصنوعی: وقتی که در را به روی ما بسته‌ای، به دنبال حقیقت و آیات الهی در سفر می‌افتی.
سائحون زآن گفت اهل صوم را
تا شناسی از نشان آن قوم را
هوش مصنوعی: سفرکنندگان از نشانه‌ها و ویژگی‌های آن قوم آگاهی می‌دهند تا تو بتوانی آنها را بشناسی.
سیر افعالت در اینجا شد تمام
گر بفهمی رمز آیات و کلام
هوش مصنوعی: اگر به معانی و نشانه‌های آیات و سخنان پی ببری، دورانی که در آن کارها و فعالیت‌هایت را انجام می‌دهی، به پایان می‌رسد.
چون شدی فارغ ز سیر ممکنات
رو کنی از فرق بر جمع صفات
هوش مصنوعی: وقتی از تمام امور دنیوی رها شدی، باید از دل و ظواهر به شناخت عمیق‌تری از ویژگی‌ها و صفات واقعی بپردازی.
در صفات لم یزل فانی شوی
وصف خلقی رفت و ربّانی شوی
هوش مصنوعی: به حالت‌های جاودانی و ابدی متصل شو، در این صورت از ویژگی‌های دنیوی و مادی فاصله می‌گیری و به مقام الهی و خالق نزدیک می‌شوی.
حلقۀ هستی ز انگشت خضوع
چون ولیّ حق در آری در رکوع
هوش مصنوعی: چرخش و جریان زندگی مانند حلقه‌ای است که زمانی که با تواضع و خضوع در برابر خداوند قرار می‌گیری، به دست تو درمی‌آید، همان‌طور که ولیّ خدا در حال رکوع و عبادت است.
واگذاری بر گدا ملک شهود
پس شوی فانی به ذات اندر سجود
هوش مصنوعی: اگر به گدایان و دل شکسته‌ها توجه کنی و به آن‌ها کمک کنی، در این مسیر می‌توانی به حقیقتی بس ویژه دست یابی که به وجود نازک و بی‌ثبات انسان کمک می‌کند تا به سمت خضوع و فروتنی در برابر ذات بزرگ هستی برود.
مر موحد رَست یکجا از دویی
مینماند در میان، ما و تویی
هوش مصنوعی: زمانی که فردی به حقیقت ایمان و توحید رسیده است، دیگر هیچ دوگانگی و تفکیکی بین خود و معشوقش احساس نمی‌کند. او به مرحله‌ای می‌رسد که دیگر بر دو راهی ما و تو قرار ندارد و همه چیز را یکی می‌بیند.
آنکه باقی بود باقی ماند و بس
غیر باقی کیست در کاشانه کس
هوش مصنوعی: تنها چیزی که همیشه باقی می‌ماند، خود آن چیز باقی است و غیر از آن، همه چیز زودگذر و فناپذیر است.
اینست سرّ راکِعُونَ الساجِدُون
رمز دیگر از صفی بشنو کنون
هوش مصنوعی: این جمله به ارتباطی عمیق و معنوی اشاره دارد که در آن افرادی که خاضع و عبادت‌کننده هستند، در واقع راز و رمزهای خاصی را در دل خود جای داده‌اند. این افراد به شنیدن و فهمیدن معانی تازه و عمیق از وجود خود و صفات معنوی که آن‌ها را به هم متصل می‌کند، دعوت می‌شوند.
أمِرُون بر نیکویی تا کیستند
در جهان بر نهی منکر زیستند
هوش مصنوعی: در جهان تا کی باید منتظر ماند که دیگران بر نیکویی فرمان دهند و بر نادرستی نهی کنند؟
این جماعت عارفان حضرتند
سوی فرق آیندگان از وحدتند
هوش مصنوعی: این گروه از عارفان، افرادی نزدیک به حقیقت هستند و با شناخت و درک عمیق خود، راه را برای نسل‌های آینده روشن می‌کنند. آنها از یک وحدت و یکپارچگی در وجود خود برخوردارند که نشان‌دهنده ارتباطی عمیق با حقیقت و وجود الهی است.
تا به حق حفظ حدود الله کنند
خلق را از فرق و جمع آگه کنند
هوش مصنوعی: برای حفظ حقوق خداوند، مردم را از اختلافات و اتحادها باخبر سازند.
این مقام انبیاء و اولیاست
مر موحد را بقاء بعد از فناست
هوش مصنوعی: این مقام، جایگاه پیامبران و ولیان خداست و فردی که ایمانش به یگانگی خداوند است، در این مقام پس از مرگ نیز باقی می‌ماند.
ده بشارت مؤمنان را از ولا
که به این وصفند موصوف از خدا
هوش مصنوعی: این بیت به پیام‌های خوشی برای مؤمنان اشاره می‌کند که از مقام و جایگاه ویژه‌ای در نزد خداوند برخوردارند. این افراد به صفاتی توصیف شده‌اند که نشان‌دهنده نزدیکی و محبت خدا به آنهاست.
مؤمن کامل نخوانندش ثقات
که نباشد متّصف بر این صفات
هوش مصنوعی: مؤمن حقیقی و کامل کسی است که دارای ویژگی‌ها و صفاتی خاص باشد. اگر فردی این صفات را نداشته باشد، نباید او را مؤمن کامل دانست.
از پیمبر خواستند اهل هدا
تا که آباشان بیامرزد خدا
هوش مصنوعی: از پیامبر خواسته بودند که برای اهل هدایت دعا کند تا خداوند آن‌ها را مورد رحمت قرار دهد و بیامرزد.
آمد این آیت ز حق در دم صریح
کز نبی وز مؤمنین نبود صحیح
هوش مصنوعی: این آیه به وضوح از طرف حق آمد و نشان می‌دهد که از نبی و مؤمنان چیزی صحیح بیرون نیامده است.
که نمایند از حق آمرزش طلب
بهر شرک آرندگان بی ادب
هوش مصنوعی: مردم بی‌ادب که به پرستش غیرخدا می‌پردازند، برای آنها از خدا درخواست آمرزش کنید.
گرچه میباشند خویشاوندشان
بعد از آنکه گشت روشن از نشان
هوش مصنوعی: اگرچه بعد از اینکه نشانه‌ها روشن شدند، هنوز هم بستگانشان در کنارشان هستند.
کآن جماعت مشرکند و اهل نار
این دعاء را نیست ره بر کردگار
هوش مصنوعی: آن گروه مردم کافر و اهل جهنم، دعای درست و صحیحی برای رسیدن به خداوند ندارند.
عامه گویند آیت این بر غالب است
اینکه نازل در حق بوطالب است
هوش مصنوعی: عموم مردم می‌گویند نشانه‌ای از برتری این موضوع وجود دارد که این آیه در حق ابو طالب نازل شده است.
وقت مردن گفت او را مصطفی(ص)
حقت افزون است بر من ز ابتدا
هوش مصنوعی: در لحظه‌ی مرگ، پیامبر (ص) فرمود: «نعمت و فضیلتی که خدا به من عطا کرده، از زمان آغازینش بیشتر است.»
خواهم این دم پردة ایمان زنی
بر شهادت مر مرا یاری کنی
هوش مصنوعی: در این لحظه می‌خواهم که با ایمان خود، پرده‌ای بر افراشته شود تا در شهادت من، به یاری من بشتابی.
گفت من باشم به دین منتجب
دین ابراهیم و عبدالمطلب
هوش مصنوعی: گفت که من پیرو دین ابراهیم و عبدالمطلب هستم.
پس به کفر او رفته از دنیا برون
این خبر نبود به صحت رهنمون
هوش مصنوعی: این شخص به خاطر کفرش از دنیا رفته و خبری درباره او وجود ندارد که نشان‌دهنده صحت این موضوع باشد.
زآنکه آخر سوره بود این بر رسول
یافت سال تاسع از هجرت نزول
هوش مصنوعی: این آیه در آخرین بخش سوره نازل شده و در سال نهم هجری به پیامبر رسید.
هم ابوطالب ز هجرت پیشتر
یافت فرمان وین یقین است از خبر
هوش مصنوعی: ابوطالب قبل از هجرت پیامبر به مکه در مورد او آگاه شد و این موضوع به وضوح از اخبار و اطلاعات موجود مشخص است.
ور که هم باشد خبر صدق و صحیح
هست بر ایمان بوطالب صریح
هوش مصنوعی: اگر خبر درست و صادقانه‌ای درباره‌ی او وجود داشته باشد، این امر به وضوح بر ایمان بوطالب دلالت می‌کند.
زآنکه عبدالمطلب بالاتفاق
بوده مسلم هم براهیم از سیاق
هوش مصنوعی: از آنجا که عبدالمطلب در حقیقت یک مسلمان بوده، بنابراین می‌توان گفت که ابراهیم (ع) نیز از همین قبیل است.
بوده بوطالب اگر بر دینشان
پس مسلمان است او در هر نشان
هوش مصنوعی: اگر بوطالب بر دین خودش بود، پس او در هر نشانی که باشد، مسلمان است.
هر چه او بوده است گو باش از نهاد
تو مسلمان باش و نیکو اعتقاد
هوش مصنوعی: آنچه او بوده است، تو هم باید باشی؛ از درون خود مسلمان و با ایمان خوب باش.
رو کنم بر اصل آیت ای سلیم
گفت ایشانند اصحاب جحیم
هوش مصنوعی: در اینجا گفته می‌شود که وقتی به حقیقت و اصل موضوع توجه می‌کنی، افراد مشخصی هستند که در مسیر نادرست قرار دارند و به عذاب گرفتار خواهند شد.
خود براهیم آنکه بُد بر دین راست
مغفرت بهر پدر هرگز نخواست
هوش مصنوعی: ابراهیم، که بر اساس دین درست و راست بود، هرگز از خداوند نخواست که برای پدرش معافی و بخشش بخواهد.
عمّش اعنی که بُد او را چون پدر
تربیت را جمله از هر رهگذر
هوش مصنوعی: عمویم به این معنی است که او را مانند پدرش تربیت کردند؛ او را از هر کسی به شیوه‌های مختلف آموزش داده‌اند.
جز ز بهر وعده او را از ادب
گفت خواهم بهرت آمرزش ز رب
هوش مصنوعی: به جز برای تحقق وعده‌اش، از سر ادب می‌گویم که برای تو از خدا آمرزش می‌طلبم.
یعنی آیی گر به دین ممتحن
بر تو خواهم کرد استغفار من
هوش مصنوعی: اگر روزی به امتحان دین بیفتی، از تو درخواست می‌کنم که برایم بخشش و عذرخواهی کنی.
وعده داده بود آزر بر خلیل
که شوم مؤمن درآیم در سبیل
هوش مصنوعی: آزر به خلیل قول داده بود که اگر او مؤمن شود، در راه ایمان وارد خواهد شد.
هم خلیل او را به شفقت گفته بود
میکنم بهرت من استغفار زود
هوش مصنوعی: خلیل (که ممکن است اشاره به ابراهیم خلیل الله باشد) با محبت و مهربانی به او گفته بود که به خاطر او به سرعت از خداوند طلب بخشش می‌کند.
پس چو روشن شد بر ابراهیم راد
کوست دشمن مر خدا را در نهاد
هوش مصنوعی: زمانی که ابراهیم متوجه شد که دشمن خدا در درونش وجود دارد، به روشنی این واقعیت برایش آشکار شد.
هم نخواهد گشت مؤمن هرگز او
جُست بیزاری ز وی چون بُد عدو
هوش مصنوعی: مؤمن هیچ‌گاه از دشمن خود تنفر نمی‌ورزد و نمی‌تواند به راحتی از او فاصله بگیرد، چرا که دشمنی با او بخشی از واقعیت اوست.
بود أواه آن خلیل و بردبار
صبر او افزون، خضوعش بی شمار
هوش مصنوعی: او خلیل (ابراهیم) بود، بسیار پرهیزگار و صبور. صبر او افزون و تواضعش بی‌نهایت است.