گنجور

۶- آیات ۵۷ تا ۵۸

وَ هُوَ اَلَّذِی یُرْسِلُ اَلرِّیٰاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتّٰی إِذٰا أَقَلَّتْ سَحٰاباً ثِقٰالاً سُقْنٰاهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَنْزَلْنٰا بِهِ اَلْمٰاءَ فَأَخْرَجْنٰا بِهِ مِنْ کُلِّ اَلثَّمَرٰاتِ کَذٰلِکَ نُخْرِجُ اَلْمَوْتیٰ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۵۷) وَ اَلْبَلَدُ اَلطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبٰاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ اَلَّذِی خَبُثَ لاٰ یَخْرُجُ إِلاّٰ نَکِداً کَذٰلِکَ نُصَرِّفُ اَلْآیٰاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ (۵۸)

و اوست که می‌فرستد بادها را بشارت‌دهندگان میان دو دست رحمتش تا چون بردارد ابر گران بار را برانیم آن را از برای بلدی مرده پس فرو فرستیم بآن آب را پس بیرون آوریم بآن از همه ثمرها همچنین بیرون نمی‌آوریم مردگان را باشد که شما پند گیرید (۵۷) و بلد پاکیزه بیرون می‌آید رستنیهایش باذن پروردگارش و آنچه پلید شد بیرون نمی‌آید مگر اندک بیفایده همچنین می‌گردانیم آیتها را از برای گروهی که شکر می‌کنند (۵۸)

اوست آن کس که فرستد بادها
مژده بر رحمت دهد ز امدادها
پیش از آنکه بر زمین ریزد مطر
بادها بدهند از باران خبر
بادها تا چون به خود گیرند بر
ابرهایی که گرانند از مطر
هر چه باشد ابر از باران ثقیل
حمل آن بر بادها باشد قلیل
ابر را رانیم اندر اهتزاز
بهر احیای زمینِ مرده باز
پس به سوی آن زمین یا آن سحاب
نازل از بحر عطاء سازیم آب
پس به آن آریم بیرون از زمین
میوه ها از هر قبیلی دلنشین
هم بدینسان مردگان را از قبور
ما برون آریم در یوم النشور
یعنی آنسان که زمین یابد حیات
ز آب و روید زآن به هر فصلی نبات
مردگان را هم ز خاک تیره گون
آوریم آنگه، که وقت آید برون
نیست فرقی ، دارد ار فهمی عروج
در میان آن خروج و این خروج
شاید از صورت به معنی پی برید
وآن به فهم آرید گر دانشورید
هر زمین پاک و شایسته که آن
قابل زرع است و صالح رایگان
رُستنی ها روید از وی صد هزار
چونکه فرمان باشد از پروردگار
وآنکه باشد شوره و ناپاک و بد
زآن برون ناید گیاه الاّ نکد
همچو قلب مؤمن و کافر به فرض
زد مثل آن هر دو را حق بر دو ارض
آن یک از آیات حق یابد رشاد
وین یکی زاید در او بخل و عناد
ما بگردانیم آیت های خود
این چنین شرح از مثال نیک و بد
بر گروهی کز یقین دارند سهم
شکر نعمتها کنند از عقل و فهم
یک حکایت از معاویه مراست
گر کنم ذکرش در این موقع بجاست
زآن گذشتم لیک تا تفسیر من
نزد هر قومی بود بس مؤتمن
کس نگوید کاین سخن مستهجن است
یا که آن بیفائده یا موهن است
گر معاویه چنان است ار چنین
عامه اش دانند خال المؤمنین
من نه از تقلید با کس مبغضم
لیک در این یک عقیدت معرضم
یا نگشتستی در این معنی دقیق
یا نداری عقل و ادراکی عمیق
من تو خود دانی که صوفی مشربم
صلح کل با هر گروه و مذهبم
نی سخن گویم به تقلید و عناد
نی ز اصلاح آورم رو بر فساد
نیست صوفی را خصومت با کسی
خواه گُل باشد در این ره یا خسی
لیک باید خار را از گل شناخت
بلبلان را دل به گل بایست باخت
هیچت ار نبود تمیز نیک و بد
چون صنم را می شناسی از صمد
جمع ضدین ار که داری ننگ و نام
نیست ممکن لب فرو بند از کلام
گر رسول حق تعالی بوده نوح
جز به دوزخ نیست کنعان را فتوح
۵- آیات ۴۷ تا ۵۶: وَ إِذٰا صُرِفَتْ أَبْصٰارُهُمْ تِلْقٰاءَ أَصْحٰابِ اَلنّٰارِ قٰالُوا رَبَّنٰا لاٰ تَجْعَلْنٰا مَعَ اَلْقَوْمِ اَلظّٰالِمِینَ (۴۷) وَ نٰادیٰ أَصْحٰابُ اَلْأَعْرٰافِ رِجٰالاً یَعْرِفُونَهُمْ بِسِیمٰاهُمْ قٰالُوا مٰا أَغْنیٰ عَنْکُمْ جَمْعُکُمْ وَ مٰا کُنْتُمْ تَسْتَکْبِرُونَ (۴۸) أَ هٰؤُلاٰءِ اَلَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لاٰ یَنٰالُهُمُ اَللّٰهُ بِرَحْمَةٍ اُدْخُلُوا اَلْجَنَّةَ لاٰ خَوْفٌ عَلَیْکُمْ وَ لاٰ أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ (۴۹) وَ نٰادیٰ أَصْحٰابُ اَلنّٰارِ أَصْحٰابَ اَلْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنٰا مِنَ اَلْمٰاءِ أَوْ مِمّٰا رَزَقَکُمُ اَللّٰهُ قٰالُوا إِنَّ اَللّٰهَ حَرَّمَهُمٰا عَلَی اَلْکٰافِرِینَ (۵۰) اَلَّذِینَ اِتَّخَذُوا دِینَهُمْ لَهْواً وَ لَعِباً وَ غَرَّتْهُمُ اَلْحَیٰاةُ اَلدُّنْیٰا فَالْیَوْمَ نَنْسٰاهُمْ کَمٰا نَسُوا لِقٰاءَ یَوْمِهِمْ هٰذٰا وَ مٰا کٰانُوا بِآیٰاتِنٰا یَجْحَدُونَ (۵۱) وَ لَقَدْ جِئْنٰاهُمْ بِکِتٰابٍ فَصَّلْنٰاهُ عَلیٰ عِلْمٍ هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ (۵۲) هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّٰ تَأْوِیلَهُ یَوْمَ یَأْتِی تَأْوِیلُهُ یَقُولُ اَلَّذِینَ نَسُوهُ مِنْ قَبْلُ قَدْ جٰاءَتْ رُسُلُ رَبِّنٰا بِالْحَقِّ فَهَلْ لَنٰا مِنْ شُفَعٰاءَ فَیَشْفَعُوا لَنٰا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَیْرَ اَلَّذِی کُنّٰا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ مٰا کٰانُوا یَفْتَرُونَ (۵۳) إِنَّ رَبَّکُمُ اَللّٰهُ اَلَّذِی خَلَقَ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضَ فِی سِتَّةِ أَیّٰامٍ ثُمَّ اِسْتَویٰ عَلَی اَلْعَرْشِ یُغْشِی اَللَّیْلَ اَلنَّهٰارَ یَطْلُبُهُ حَثِیثاً وَ اَلشَّمْسَ وَ اَلْقَمَرَ وَ اَلنُّجُومَ مُسَخَّرٰاتٍ بِأَمْرِهِ أَلاٰ لَهُ اَلْخَلْقُ وَ اَلْأَمْرُ تَبٰارَکَ اَللّٰهُ رَبُّ اَلْعٰالَمِینَ (۵۴) اُدْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لاٰ یُحِبُّ اَلْمُعْتَدِینَ (۵۵) وَ لاٰ تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاٰحِهٰا وَ اُدْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اَللّٰهِ قَرِیبٌ مِنَ اَلْمُحْسِنِینَ (۵۶)۷- آیات ۵۹ تا ۶۴: لَقَدْ أَرْسَلْنٰا نُوحاً إِلیٰ قَوْمِهِ فَقٰالَ یٰا قَوْمِ اُعْبُدُوا اَللّٰهَ مٰا لَکُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ إِنِّی أَخٰافُ عَلَیْکُمْ‌ عَذٰابَ یَوْمٍ عَظِیمٍ (۵۹) قٰالَ اَلْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنّٰا لَنَرٰاکَ فِی ضَلاٰلٍ مُبِینٍ (۶۰) قٰالَ یٰا قَوْمِ لَیْسَ بِی ضَلاٰلَةٌ وَ لٰکِنِّی رَسُولٌ مِنْ رَبِّ اَلْعٰالَمِینَ (۶۱) أُبَلِّغُکُمْ رِسٰالاٰتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّٰهِ مٰا لاٰ تَعْلَمُونَ (۶۲) أَ وَ عَجِبْتُمْ أَنْ جٰاءَکُمْ ذِکْرٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَلیٰ رَجُلٍ مِنْکُمْ لِیُنْذِرَکُمْ وَ لِتَتَّقُوا وَ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ (۶۳) فَکَذَّبُوهُ فَأَنْجَیْنٰاهُ وَ اَلَّذِینَ مَعَهُ فِی اَلْفُلْکِ وَ أَغْرَقْنَا اَلَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیٰاتِنٰا إِنَّهُمْ کٰانُوا قَوْماً عَمِینَ (۶۴)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ هُوَ اَلَّذِی یُرْسِلُ اَلرِّیٰاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ حَتّٰی إِذٰا أَقَلَّتْ سَحٰاباً ثِقٰالاً سُقْنٰاهُ لِبَلَدٍ مَیِّتٍ فَأَنْزَلْنٰا بِهِ اَلْمٰاءَ فَأَخْرَجْنٰا بِهِ مِنْ کُلِّ اَلثَّمَرٰاتِ کَذٰلِکَ نُخْرِجُ اَلْمَوْتیٰ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ (۵۷) وَ اَلْبَلَدُ اَلطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَبٰاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَ اَلَّذِی خَبُثَ لاٰ یَخْرُجُ إِلاّٰ نَکِداً کَذٰلِکَ نُصَرِّفُ اَلْآیٰاتِ لِقَوْمٍ یَشْکُرُونَ (۵۸)
هوش مصنوعی: خداوند همان کسی است که بادها را به عنوان بشارتی قبل از رحمتش می‌فرستد، تا زمانی که ابرهای سنگینی را به حرکت درآوریم و آن‌ها را به سوی سرزمینی مرده برانیم. سپس با آن باران نازل می‌کنیم و از آن میوه‌های گوناگون به ارمغان می‌آوریم. اینگونه ما مردگان را نیز دوباره زنده می‌کنیم، تا شما متوجه شوید. سرزمین پاک و خوب از سوی پروردگارش روییدنی را به عمل می‌آورد، در حالی که سرزمین‌های نا پاک تنها گیاهان بی‌ارزشی را به بار می‌آورند. این چنین ما آیات را برای قومی که شکرگزارند، به گونه‌ای مناسب بیان می‌کنیم.
و اوست که می‌فرستد بادها را بشارت‌دهندگان میان دو دست رحمتش تا چون بردارد ابر گران بار را برانیم آن را از برای بلدی مرده پس فرو فرستیم بآن آب را پس بیرون آوریم بآن از همه ثمرها همچنین بیرون نمی‌آوریم مردگان را باشد که شما پند گیرید (۵۷) و بلد پاکیزه بیرون می‌آید رستنیهایش باذن پروردگارش و آنچه پلید شد بیرون نمی‌آید مگر اندک بیفایده همچنین می‌گردانیم آیتها را از برای گروهی که شکر می‌کنند (۵۸)
هوش مصنوعی: اوست که بادها را به عنوان بشارت‌دهنده می‌فرستد تا رحمتی را که در دستانش دارد، به ارمغان آورد. وقتی ابرهای سنگین را می‌فرستیم، آنها را به سوی دیاری مرده می‌رانیم و با آب آن، زندگی را به آنجا برمی‌گردانیم و از آنجا انواع میوه‌ها و محصولات را بیرون می‌آوریم. این نشانه‌ای است برای اینکه به شما یادآوری کنیم که مردگان دوباره زنده می‌شوند. سرزمین پاک و زراعت آن با اجازه پروردگارش به ثمر می‌نشیند، در حالی که زمین پلید تنها اندکی بدون فایده به بار می‌آورد. اینگونه آیات و نشانه‌ها را برای گروهی که شکرگزارند، نمایش می‌دهیم.
اوست آن کس که فرستد بادها
مژده بر رحمت دهد ز امدادها
هوش مصنوعی: او کسی است که بادها را می‌فرستد تا خبر رحمت را به ما برسانند و کمک و امدادهایش را فراهم کند.
پیش از آنکه بر زمین ریزد مطر
بادها بدهند از باران خبر
هوش مصنوعی: قبل از اینکه باران بر زمین بریزد، باران را با وزش بادها خبر می‌دهند.
بادها تا چون به خود گیرند بر
ابرهایی که گرانند از مطر
هوش مصنوعی: بادها وقتی به خود می‌آیند که بر ابرهای سنگینی که باران را حمل می‌کنند، تأثیر بگذارند.
هر چه باشد ابر از باران ثقیل
حمل آن بر بادها باشد قلیل
هوش مصنوعی: هر چه که باشد، ابر به خاطر سنگینی باران، فقط مقدار کمی از آن را می‌تواند با بادها جابجا کند.
ابر را رانیم اندر اهتزاز
بهر احیای زمینِ مرده باز
هوش مصنوعی: ابر را به حرکت در می‌آوریم تا زمین مرده‌ای را زنده کنیم.
پس به سوی آن زمین یا آن سحاب
نازل از بحر عطاء سازیم آب
هوش مصنوعی: بنابراین به سمت آن سرزمین یا آن ابرهایی که از دریا بزرگی نازل می‌شوند، آب جاری می‌کنیم.
پس به آن آریم بیرون از زمین
میوه ها از هر قبیلی دلنشین
هوش مصنوعی: پس میوه‌هایی از انواع مختلف و خوشمزه را از زمین بیرون می‌آوریم.
هم بدینسان مردگان را از قبور
ما برون آریم در یوم النشور
هوش مصنوعی: به همین طریق، در روزی که همه باز خواهند گشت، مردگان را از قبرهایمان بیرون خواهیم آورد.
یعنی آنسان که زمین یابد حیات
ز آب و روید زآن به هر فصلی نبات
هوش مصنوعی: به این معنی است که همان‌طور که زمین با آب زندگی می‌گیرد و در هر فصل گیاهان می‌روید، انسان نیز از منابع و شرایط مناسب برای رشد و زیستن بهره‌مند می‌شود.
مردگان را هم ز خاک تیره گون
آوریم آنگه، که وقت آید برون
هوش مصنوعی: ما حتی مردگان را از خاک سیاه بیرون می‌آوریم، زمانی که وقتش برسد.
نیست فرقی ، دارد ار فهمی عروج
در میان آن خروج و این خروج
هوش مصنوعی: درک و فهم انسان، در عروج روحی و معنوی هیچ تفاوتی با خروج مادی ندارد؛ در هر دو حالت، او با چیزی فراتر از دنیای مادی ارتباط برقرار می‌کند.
شاید از صورت به معنی پی برید
وآن به فهم آرید گر دانشورید
هوش مصنوعی: شاید بتوانید از چهره و ظاهر کسی به معنی و باطن او پی ببرید، اما این کار نیاز به درک و دانش دارد.
هر زمین پاک و شایسته که آن
قابل زرع است و صالح رایگان
هوش مصنوعی: هر زمینی که پاک و مناسب برای کشت باشد، به طور رایگان قابل استفاده است.
رُستنی ها روید از وی صد هزار
چونکه فرمان باشد از پروردگار
هوش مصنوعی: گیاهان به وفور از او می‌رویند، زیرا که فرمان پروردگار چنین است.
وآنکه باشد شوره و ناپاک و بد
زآن برون ناید گیاه الاّ نکد
هوش مصنوعی: کسی که درونش شوری و ناپاکی و بدی وجود داشته باشد، نمی‌تواند محصول خوبی به بار آورد.
همچو قلب مؤمن و کافر به فرض
زد مثل آن هر دو را حق بر دو ارض
هوش مصنوعی: مانند قلب مؤمن و کافر، فرض می‌شود که هر دو در برابر حقیقت قرار دارند و حقیقت بر روی زمین برای هر دو آنها وجود دارد.
آن یک از آیات حق یابد رشاد
وین یکی زاید در او بخل و عناد
هوش مصنوعی: یکی از نشانه‌های حقیقت، هدایت و راهنمایی به دست می‌آید، در حالی که دیگری در دل خود بخل و دشمنی را پرورش می‌دهد.
ما بگردانیم آیت های خود
این چنین شرح از مثال نیک و بد
هوش مصنوعی: ما نشانه‌های خود را به این شکل تفسیر می‌کنیم که مثالی از خوبی و بدی ارائه کنیم.
بر گروهی کز یقین دارند سهم
شکر نعمتها کنند از عقل و فهم
هوش مصنوعی: به افرادی که به یقین و آگاهی رسیده‌اند، می‌توان به این صورت گفت که آن‌ها باید با عقل و درک خود، سهمی از شکرگزاری نعمت‌ها را بپردازند.
یک حکایت از معاویه مراست
گر کنم ذکرش در این موقع بجاست
هوش مصنوعی: داستانی از معاویه برایم هست که اگر در این زمان به آن اشاره کنم، مناسب خواهد بود.
زآن گذشتم لیک تا تفسیر من
نزد هر قومی بود بس مؤتمن
هوش مصنوعی: از آن گذشته‌ام، اما تفسیر من برای هر گروهی قابل اعتماد و معتبر است.
کس نگوید کاین سخن مستهجن است
یا که آن بیفائده یا موهن است
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌گوید که این حرف ناپسند است یا اینکه آن بی‌فایده یا بی‌احترامی است.
گر معاویه چنان است ار چنین
عامه اش دانند خال المؤمنین
هوش مصنوعی: اگر معاویه چنین است و مردم او را به این شکل بشناسند، او را باید خال المؤمنین بدانند.
من نه از تقلید با کس مبغضم
لیک در این یک عقیدت معرضم
هوش مصنوعی: من با هیچ‌کس به خاطر تقلید و پیروی از دیگران خصومتی ندارم، اما در این مورد خاص، نسبت به عقایدم احساس قاطع و روشن دارم.
یا نگشتستی در این معنی دقیق
یا نداری عقل و ادراکی عمیق
هوش مصنوعی: یا به خوبی در این معنا تأمل نکرده‌ای، یا اینکه از درک و عقل و فهم عمیق بی‌بهره‌ای.
من تو خود دانی که صوفی مشربم
صلح کل با هر گروه و مذهبم
هوش مصنوعی: من خودم را می‌دانم که در مسیر تصوف حرکت می‌کنم و به دوستی و آرامش با همه مردم و با هر مذهب و گروهی معتقدم.
نی سخن گویم به تقلید و عناد
نی ز اصلاح آورم رو بر فساد
هوش مصنوعی: من نه به تقلید و مخالفت حرف می‌زنم و نه از اصلاح به فساد روی می‌آورم.
نیست صوفی را خصومت با کسی
خواه گُل باشد در این ره یا خسی
هوش مصنوعی: صوفی هیچ دشمنی با کسی ندارد، چه او انسان بزرگی باشد و چه آدمی بی‌ارزش.
لیک باید خار را از گل شناخت
بلبلان را دل به گل بایست باخت
هوش مصنوعی: اما باید بدانیم که خار را از گل تشخیص دهیم؛ بلبلان باید دلشان را به گل بدهند.
هیچت ار نبود تمیز نیک و بد
چون صنم را می شناسی از صمد
هوش مصنوعی: اگر تو قادر به تشخیص خوب و بد نیستی، چطور می‌توانی مجسمه‌ای را بشناسی که از خداوند گرفته شده است؟
جمع ضدین ار که داری ننگ و نام
نیست ممکن لب فرو بند از کلام
هوش مصنوعی: اگر دو متضاد را در کنار هم داشته باشی، هیچ‌گونه عیبی برایت نخواهد بود که از حرف زدن خودداری کنی.
گر رسول حق تعالی بوده نوح
جز به دوزخ نیست کنعان را فتوح
هوش مصنوعی: اگر نوح پیامبر الهی بود، تنها به جهنم می‌رسید، زیرا کنعان را نجاتی نیست.