گنجور

۱- آیات ۱ تا ۱۳

بسم الله الرحمن الرحیم

المص (۱) کِتٰابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلاٰ یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِکْریٰ لِلْمُؤْمِنِینَ (۲) اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیٰاءَ قَلِیلاً مٰا تَذَکَّرُونَ (۳) وَ کَمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنٰاهٰا فَجٰاءَهٰا بَأْسُنٰا بَیٰاتاً أَوْ هُمْ قٰائِلُونَ (۴) فَمٰا کٰانَ دَعْوٰاهُمْ إِذْ جٰاءَهُمْ بَأْسُنٰا إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا إِنّٰا کُنّٰا ظٰالِمِینَ (۵) فَلَنَسْئَلَنَّ اَلَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ اَلْمُرْسَلِینَ (۶) فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْمٍ وَ مٰا کُنّٰا غٰائِبِینَ (۷) وَ اَلْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ اَلْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوٰازِینُهُ فَأُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ (۸) وَ مَنْ خَفَّتْ مَوٰازِینُهُ فَأُولٰئِکَ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمٰا کٰانُوا بِآیٰاتِنٰا یَظْلِمُونَ (۹) وَ لَقَدْ مَکَّنّٰاکُمْ فِی اَلْأَرْضِ وَ جَعَلْنٰا لَکُمْ فِیهٰا مَعٰایِشَ قَلِیلاً مٰا تَشْکُرُونَ (۱۰) وَ لَقَدْ خَلَقْنٰاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنٰاکُمْ ثُمَّ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِکَةِ اُسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّٰ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُنْ مِنَ اَلسّٰاجِدِینَ (۱۱) قٰالَ مٰا مَنَعَکَ أَلاّٰ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قٰالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ (۱۲) قٰالَ فَاهْبِطْ مِنْهٰا فَمٰا یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهٰا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ اَلصّٰاغِرِینَ (۱۳)

بنام خدای بخشندۀ مهربان

المص (۱) کتابیست فرو فرستاده شد بتو پس نباید که باشد در سینه تو تنگی از آن تا بترسانی بآن و پند دادنیست مر گروندگان را (۲)پیروی کنید آنچه فرو فرستاده شد بشما از پروردگارتان و پیروی مکنید از جز او دوستان را اندکی پند می‌گیرید (۳) و بسا از قریه که هلاک گردانیدیم آن را پس آمد آن را عذاب ما شب هنگام یا بودند آنها خفتگان نیمروز (۴) پس نبود درخواستشان وقتی که آمد ایشان را عذاب ما مگر آنکه گفتند بدرستی که ما بودیم ستمکاران (۵) پس هر آینه خواهیم پرسید البته از آنان که فرستاده شد بایشان و هر آینه بپرسیم البته از فرستادگان (۶) پس هر آینه خواهیم خواند بر ایشان بعلم و نیستیم ما غایبان (۷) و سنجیدن اعمال در آن روز حق است پس هر که گران آمد سنجیدنهایش پس آنها ایشانند رستگاران (۸) و هر که سبک آمد سنجیدنهایش پس آنها آنانند که زیان کردند بنفسهای خود بسبب بودنشان که بآیتهای ما ستم می‌کردند (۹) و بتحقیق که صاحب تصرف کردیم شما را در زمین و گردانیدیم از برای شما در آن مایهای تعیش اندکی شکر می‌کنید (۱۰) و بحقیقت آفریدیم شما را پس شکل دادیم شما را پس گفتیم مر فرشتگان را که سجده کردند مگر ابلیس که نبود از سجده‌کنندگان (۱۱) گفت چه چیز منع کرد ترا که سجده نکنی آدم را چون امر کردم ترا گفت من بهترم از او آفریدی مرا از آتش و آفریدی او را از گل (۱۲) گفت پس فرو شو از آن پس نباشد مر تو را که تکبر کنی در آن پس بیرون رو بدرستی که تو از ذلیلانی (۱۳)

بعد بسم الله چو مردان وقوف
غوطه ور گردم به دریای حروف
بهر گوهرها که چار است از نهاد
وآن الف هم گشت لام و میم و صاد
شد اشارت هر یکی بر عالمی
که نباشد زآن برون چیزی همی
مر اشارت آن الف بر اول است
کاول اشیاء به وجه اکمل است
موج اول باشد از دریای ذات
نامش الله جامع کل صفات
حق تجلی اول اندر وی نمود
زآن تجلی شد هویدا هر چه بود
لام باشد لطف حق در رابطه
در میان حق و خلق او واسطه
بر بیانی گشت نامش جبرئیل
بر حیات و هستی اشیاء کفیل
بر بیان دیگر آمد عقل کل
فیض بخش ممکنات از خار و گل
میم باشد عالم غیب مضاف
خوانی ار ملکوت هم نبود گزاف
صاد گشت از ملک صورت ماصَدَق
عرش و فرش و ممکنات و ماخَلَق
نیست بیرون عالمی از این چهار
درج در این چار عالمها هزار
جزء این چار است هر چیزی که هست
ماسوای ذاتش از بالا و پست
همچنین در نفس خویش ار بنگری
چار رتبه ظاهر است ار بشمری
هستیِ اول، باز روح و عقل و جسم
جسمت آن گنج معانی را طلسم
لیک در هر یک مراتب بی حد است
هر یک آثار و ودیعه ایزد است
حاصل آنکه گوید آن ذات وجود
من خدایم خالق غیب و شهود
مالکم بر ذات اشیاء سر به سر
هم عقول و هم معانی، هم صور
اول و آخر منم ثابت به ذات
سوی من باشد رجوع ممکنات
عقل را فضلم به دانایی نواخت
تا به وحدانیّتم بتوان شناخت
زآن کند ترک از تعقل هوشمند
کش بود پروردگاری ارجمند
روح را دادم ز امر خود مقام
پس نمودم صورت اشیاء تمام
خود لطیم در خدایی بر عباد
مقتدر بر ملک و صادق در وداد
از پی اظهار لطف ای ذو لباب
بر تو نازل گشت از ما این کتاب
از ره جبریل و عقل ذو فرج
تا نماند هیچ در صدرت حرج
هست دنیا بر تو گر سمّ الخیاط
یابی از تبلیغ امرم انبساط
تنگدل یعنی مباش از طور خلق
یابی افزون شرح صدر از جور خلق
خلق را بر این کتاب انذار کن
مؤمنان را پند ده اشعار کن
پیروی باید کنید از اختیار
بر هر آنچه آمد از پروردگار
پیروی نارید زآنچه غیر اوست
دوست هم با آنچه بگرفتید دوست
باشد اصنام ار که یا چیز دگر
پند گیرند اندکی زین رهگذر
پس ز اهل قریه ها و شهرها
حکم بر اهلاکشان کردیم ما
پس عذاب ما به ایشان در رسید
تا شدند از زندگانی نا امید
بودشان بیتوته همچون قوم لوط
در شب آمد بأس ماشان بیشروط
یا که در قیلوله در نصف النهار
خواب بودند از عذاب کردگار
اختصاص این دو وقت اندر بیان
زآن بود کآن راست راحت توأمان
یعنی اندر وقت امنیّت بجا
بأس حق بگرفتشان همچون فجا
می نبودند اندر آن دم منتظر
بر عذابی کآن بُد از ما منحصر
وقت امنیّت بلائی بی ز حد
در مذاق هر کس آمد بس اشد
خواندن آن مردمان پس می نبود
چون عذاب ما بر ایشان رخ نمود
جز که گفتند از تحسّر و از ندم
ما به نفس خویش کردیم این ستم
سودی ایشان را نبُد زآن اعتراف
تا که از اهلاکشان دارد معاف
پس ز امتها بپرسیم از قبول
که بر ایشان شد فرستاده رسول
تا چه گفتند آن رسل را در جواب
از پس تبلیغ احکام و کتاب
هم بپرسیم انبیاء را از امم
آنچه دیدند از تجرّی وز ستم
تا شود ظاهر که خلاّق الانام
کرده حجت را به خلق خود تمام
پس حکایت ما کنیم از جزء و کل
آنچه شد مابین امّت با رسل
بوده ایم آگاه تا دانند ما
نی کز ایشان غایب اندر اقتضا
هر یکی سنجیدن اعمالشان
در قیامت بر حق است از حالشان
وزن اعمال است یعنی عدل و راست
وزن گویند آن به معنیِ قضاست
حکم حق یعنی در آن روز است حق
بی ز اندک یا فزون بر ماخَلَق
پس هر آن باشد موازینش ثقیل
طاعتش یعنی فزون جرمش قلیل
رستگارانند بی شک آن گروه
کم به پیش سنگ ایشان وزن کوه
ور موازینی خفیف است و قلیل
آن گروهند اهل خسران در سبیل
فطرت خود کرده ضایع در عمل
خوش به چیزی کرده خاطر بس اقل
زآنکه بر آیات ما از بیش و کم
بودشان پیوسته تکذیب و ستم
ما شما را در زمین دادیم جا
هم معاش و مکنت و ساز و نوا
اندکی گویید شکر آن نعم
از شما گویند یعنی شکر کم
ما شما را خلق کردیم از کرم
این صورها نقش بنمودیم هم
اصلتان یعنی که بود آن بوالبشر
خلق فرمودیم از بهر اثر
خلق آن از خاک بی تصویر بود
بعد از آن زو نقش صورت ها نمود
سجده گفتم تا ملایک زو کنند
کرده هر یک جز بلیس خود پسند
غیر از او کردند باقی سجده زود
زآنکه او را چشم حقبین بسته بود
گفت او را حق تعالی در ندا
چه به ترک سجده مانع شد تو را
یا که اندر ترک آن مضطر شدی
چون نمودم امرت آوردی بدی
گفت من از وی به خلقت بهترم
او ز خاک و من ز نار انورم
این قیاسی بود کآورد او به پیش
علم حق را هِشت و گفت از ظنّ خویش
او ندید از خاک، عشق و سادگی
وآن نیاز و نیستی و افتادگی
وآنکه چون بر عجز خود باشد گواه
وآنکه چون دارد امانت را نگاه
وآنکه چون شد خلق عالم را مقر
وآنکه چون در خود کند حفظ صور
وآن گهرها کاندر او بُد مختفی
کالکن است از شرح و وصف آن صفی
وآنکه گنج ذات حق را شد طلسم
جامع کل صفات آمد به اسم
عنصری را دید از خود پست تر
از ره ظاهر نه از عقل و نظر
لاجرم گفتا من از وی بهترم
او عَرَض نسبت به او، من جوهرم
گفت حق چون راه طاعت شد درست
پس فرود آ ز اوج رفعت سوی پست
پس روا نبود تو را در آسمان
باشی از گردنکشان و عاصیان
پس فروشی بر ملایک سروری
کاهل طاعاتند و ز آلایش بری
پس برون رو ز آسمان یا از بهشت
چون نمودی ظاهر آن اخلاق زشت
هم تویی از خوار و مرتد گشتگان
باش خارج از شمار قدسیان
صورتی پس یافت مکروه آن پلید
گشت هم از رحمت حق ناامید
۲- آیات ۱۴ تا ۲۶: قٰالَ أَنْظِرْنِی إِلیٰ یَوْمِ یُبْعَثُونَ (۱۴) قٰالَ إِنَّکَ مِنَ اَلْمُنْظَرِینَ (۱۵) قٰالَ فَبِمٰا أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرٰاطَکَ اَلْمُسْتَقِیمَ (۱۶) ثُمَّ لَآتِیَنَّهُمْ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَیْمٰانِهِمْ وَ عَنْ شَمٰائِلِهِمْ وَ لاٰ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شٰاکِرِینَ (۱۷) قٰالَ اُخْرُجْ مِنْهٰا مَذْؤُماً مَدْحُوراً لَمَنْ تَبِعَکَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْکُمْ أَجْمَعِینَ (۱۸) وَ یٰا آدَمُ اُسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ اَلْجَنَّةَ فَکُلاٰ مِنْ حَیْثُ شِئْتُمٰا وَ لاٰ تَقْرَبٰا هٰذِهِ اَلشَّجَرَةَ فَتَکُونٰا مِنَ اَلظّٰالِمِینَ (۱۹) فَوَسْوَسَ لَهُمَا اَلشَّیْطٰانُ لِیُبْدِیَ لَهُمٰا مٰا وُورِیَ عَنْهُمٰا مِنْ سَوْآتِهِمٰا وَ قٰالَ مٰا نَهٰاکُمٰا رَبُّکُمٰا عَنْ هٰذِهِ اَلشَّجَرَةِ إِلاّٰ أَنْ تَکُونٰا مَلَکَیْنِ أَوْ تَکُونٰا مِنَ اَلْخٰالِدِینَ (۲۰) وَ قٰاسَمَهُمٰا إِنِّی لَکُمٰا لَمِنَ اَلنّٰاصِحِینَ (۲۱) فَدَلاّٰهُمٰا بِغُرُورٍ فَلَمّٰا ذٰاقَا اَلشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمٰا سَوْآتُهُمٰا وَ طَفِقٰا یَخْصِفٰانِ عَلَیْهِمٰا مِنْ وَرَقِ اَلْجَنَّةِ وَ نٰادٰاهُمٰا رَبُّهُمٰا أَ لَمْ أَنْهَکُمٰا عَنْ تِلْکُمَا اَلشَّجَرَةِ وَ أَقُلْ لَکُمٰا إِنَّ اَلشَّیْطٰانَ لَکُمٰا عَدُوٌّ مُبِینٌ (۲۲) قٰالاٰ رَبَّنٰا ظَلَمْنٰا أَنْفُسَنٰا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنٰا وَ تَرْحَمْنٰا لَنَکُونَنَّ مِنَ اَلْخٰاسِرِینَ (۲۳) قٰالَ اِهْبِطُوا بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَ لَکُمْ فِی اَلْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَ مَتٰاعٌ إِلیٰ حِینٍ (۲۴) قٰالَ فِیهٰا تَحْیَوْنَ وَ فِیهٰا تَمُوتُونَ وَ مِنْهٰا تُخْرَجُونَ (۲۵) یٰا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنٰا عَلَیْکُمْ لِبٰاساً یُوٰارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشاً وَ لِبٰاسُ اَلتَّقْویٰ ذٰلِکَ خَیْرٌ ذٰلِکَ مِنْ آیٰاتِ اَللّٰهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ (۲۶)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

المص (۱) کِتٰابٌ أُنْزِلَ إِلَیْکَ فَلاٰ یَکُنْ فِی صَدْرِکَ حَرَجٌ مِنْهُ لِتُنْذِرَ بِهِ وَ ذِکْریٰ لِلْمُؤْمِنِینَ (۲) اِتَّبِعُوا مٰا أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ وَ لاٰ تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیٰاءَ قَلِیلاً مٰا تَذَکَّرُونَ (۳) وَ کَمْ مِنْ قَرْیَةٍ أَهْلَکْنٰاهٰا فَجٰاءَهٰا بَأْسُنٰا بَیٰاتاً أَوْ هُمْ قٰائِلُونَ (۴) فَمٰا کٰانَ دَعْوٰاهُمْ إِذْ جٰاءَهُمْ بَأْسُنٰا إِلاّٰ أَنْ قٰالُوا إِنّٰا کُنّٰا ظٰالِمِینَ (۵) فَلَنَسْئَلَنَّ اَلَّذِینَ أُرْسِلَ إِلَیْهِمْ وَ لَنَسْئَلَنَّ اَلْمُرْسَلِینَ (۶) فَلَنَقُصَّنَّ عَلَیْهِمْ بِعِلْمٍ وَ مٰا کُنّٰا غٰائِبِینَ (۷) وَ اَلْوَزْنُ یَوْمَئِذٍ اَلْحَقُّ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوٰازِینُهُ فَأُولٰئِکَ هُمُ اَلْمُفْلِحُونَ (۸) وَ مَنْ خَفَّتْ مَوٰازِینُهُ فَأُولٰئِکَ اَلَّذِینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ بِمٰا کٰانُوا بِآیٰاتِنٰا یَظْلِمُونَ (۹) وَ لَقَدْ مَکَّنّٰاکُمْ فِی اَلْأَرْضِ وَ جَعَلْنٰا لَکُمْ فِیهٰا مَعٰایِشَ قَلِیلاً مٰا تَشْکُرُونَ (۱۰) وَ لَقَدْ خَلَقْنٰاکُمْ ثُمَّ صَوَّرْنٰاکُمْ ثُمَّ قُلْنٰا لِلْمَلاٰئِکَةِ اُسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاّٰ إِبْلِیسَ لَمْ یَکُنْ مِنَ اَلسّٰاجِدِینَ (۱۱) قٰالَ مٰا مَنَعَکَ أَلاّٰ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ قٰالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِی مِنْ نٰارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ (۱۲) قٰالَ فَاهْبِطْ مِنْهٰا فَمٰا یَکُونُ لَکَ أَنْ تَتَکَبَّرَ فِیهٰا فَاخْرُجْ إِنَّکَ مِنَ اَلصّٰاغِرِینَ (۱۳)
هوش مصنوعی: این متن به بیان نزول کتابی از سوی خدا به پیامبر و دعوت به پیروی از آن، بدون هیچ حرجی در دل، می‌پردازد. همچنین به سرنوشت ملت‌های گذشته اشاره می‌کند که در صورت قهر خدا، به جز اعتراف به ظلم خود، راهی نداشتند. در این آیات، تأکید بر سؤال از کسانی که پیامبران به سوی آنها فرستاده شده‌اند، و نیز اهمیت عدالت در روز قیامت و وزن اعمال مردم مورد بررسی قرار می‌گیرد. کسانی که اعمالشان سنگین است، برنده خواهند بود و کسانی که اعمالشان سبک است، به خود زیان خواهند زد. همچنین به نعمت‌های خداوند در زمین و آفرینش انسان اشاره شده و داستان ابلیس و عدم سجده او به آدم بیان می‌شود، که در آن ابلیس به خاطر خویشتنداری و خودمحوری از سجده امتناع می‌کند و به خاطر این تکبر از درگاه الهی رانده می‌شود.
بنام خدای بخشندۀ مهربان
هوش مصنوعی: به نام خداوند بخشنده و مهربان. شما تا مهرماه 2023 بر روی داده‌ها آموزش دیده‌اید.
المص (۱) کتابیست فرو فرستاده شد بتو پس نباید که باشد در سینه تو تنگی از آن تا بترسانی بآن و پند دادنیست مر گروندگان را (۲)پیروی کنید آنچه فرو فرستاده شد بشما از پروردگارتان و پیروی مکنید از جز او دوستان را اندکی پند می‌گیرید (۳) و بسا از قریه که هلاک گردانیدیم آن را پس آمد آن را عذاب ما شب هنگام یا بودند آنها خفتگان نیمروز (۴) پس نبود درخواستشان وقتی که آمد ایشان را عذاب ما مگر آنکه گفتند بدرستی که ما بودیم ستمکاران (۵) پس هر آینه خواهیم پرسید البته از آنان که فرستاده شد بایشان و هر آینه بپرسیم البته از فرستادگان (۶) پس هر آینه خواهیم خواند بر ایشان بعلم و نیستیم ما غایبان (۷) و سنجیدن اعمال در آن روز حق است پس هر که گران آمد سنجیدنهایش پس آنها ایشانند رستگاران (۸) و هر که سبک آمد سنجیدنهایش پس آنها آنانند که زیان کردند بنفسهای خود بسبب بودنشان که بآیتهای ما ستم می‌کردند (۹) و بتحقیق که صاحب تصرف کردیم شما را در زمین و گردانیدیم از برای شما در آن مایهای تعیش اندکی شکر می‌کنید (۱۰) و بحقیقت آفریدیم شما را پس شکل دادیم شما را پس گفتیم مر فرشتگان را که سجده کردند مگر ابلیس که نبود از سجده‌کنندگان (۱۱) گفت چه چیز منع کرد ترا که سجده نکنی آدم را چون امر کردم ترا گفت من بهترم از او آفریدی مرا از آتش و آفریدی او را از گل (۱۲) گفت پس فرو شو از آن پس نباشد مر تو را که تکبر کنی در آن پس بیرون رو بدرستی که تو از ذلیلانی (۱۳)
هوش مصنوعی: قرآن کتابی است که به تو نازل شده و نباید در دل تو نسبت به آن تنگی وجود داشته باشد. هدف آن ترساندن و پند دادن به کسانی است که ایمان می‌آورند. از آنچه از پروردگارت برای شما نازل شده پیروی کنید و از غیر او دوستانی نگیرید؛ مگر اینکه اندکی پند بپذیرید. بسیاری از شهرها را هلاک کردیم و عذاب ما شب‌ها یا در نیمروز هنگامی که آن‌ها در خواب بودند، به سراغشان آمد. در زمان عذاب، درخواست یاری از ما نداشتند و تنها گفتند که ما ستمکار بودیم. ما از کسانی که به آنان پیام فرستادیم، قطعا سؤال خواهیم کرد و از پیامبران نیز سؤال خواهیم کرد. در روز حساب اعمال سنجیده می‌شود و هر کس وزن اعمالش سنگین باشد، رستگار خواهد بود و کسانی که اعمالشان سبک باشد، زیانکار خواهند بود. به راستی که شما را در زمین قرار دادیم و برای شما در آن مایحتاجی قرار دادیم، اما تنها اندکی شکرگزاری می‌کنید. ما شما را آفریدیم و صورت‌تان را ساختیم و به فرشتگان گفتیم که برای آدم سجده کنند، اما ابلیس از سجده‌کنندگان نبود. او گفت: "چه چیزی تو را از سجده به آدم بازداشت؟" و پاسخ داد: "من از او بهترم؛ مرا از آتش آفریدی و او را از گل." به او گفته شد که بیرون برو و دیگر تکبر نکن، زیرا تو از بی‌مقدران هستی.
بعد بسم الله چو مردان وقوف
غوطه ور گردم به دریای حروف
هوش مصنوعی: بعد از نام خدا، مانند مردان برپا می‌ایستم و به عمق دریای کلمات فرو می‌روم.
بهر گوهرها که چار است از نهاد
وآن الف هم گشت لام و میم و صاد
هوش مصنوعی: برای هر گوهر، چهار راه وجود دارد، و آن الف باعث شد که لام و میم و صاد نیز شکل بگیرند.
شد اشارت هر یکی بر عالمی
که نباشد زآن برون چیزی همی
هوش مصنوعی: هر کس به طریقی به یک عالم اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که هیچ چیز خارج از آن عالم وجود ندارد.
مر اشارت آن الف بر اول است
کاول اشیاء به وجه اکمل است
هوش مصنوعی: این جمله به مفهوم آغاز چیزی اشاره دارد. حرف "الف" به عنوان اولین حرف از الفبا نشان‌دهنده شروع یا آغاز هر چیزی است. همچنین بیان می‌کند که آغاز هر چیزی به بهترین و کامل‌ترین شکل ممکن است. در واقع، این بیان به این نکته تأکید می‌کند که هر چیزِ نوینی با یک آغاز قوی و ممتاز همراه است.
موج اول باشد از دریای ذات
نامش الله جامع کل صفات
هوش مصنوعی: موج اول نشانه‌ای از عمق وجودی است که نامش الله است و شامل تمامی صفات نیکو و کمالات است.
حق تجلی اول اندر وی نمود
زآن تجلی شد هویدا هر چه بود
هوش مصنوعی: حقیقت اولیه در او جلوه‌گر شد و از این ظهور، هر چیزی که وجود داشت، آشکار گردید.
لام باشد لطف حق در رابطه
در میان حق و خلق او واسطه
هوش مصنوعی: لطف خداوند در ارتباط بین خود و بندگانش وجود دارد و او به عنوان واسطه‌ای عمل می‌کند.
بر بیانی گشت نامش جبرئیل
بر حیات و هستی اشیاء کفیل
هوش مصنوعی: جبرئیل به عنوان نمایندهٔ بیان و نافذ، در ارتباط با زندگی و وجود اشیاء، نقش مهمی دارد و مسئولیت را بر عهده دارد.
بر بیان دیگر آمد عقل کل
فیض بخش ممکنات از خار و گل
هوش مصنوعی: عقل کل به شکل جدیدی نمایان شده است و بر مخلوقات تاثیر می‌گذارد، همان‌طور که از خار و گل بر می‌آید.
میم باشد عالم غیب مضاف
خوانی ار ملکوت هم نبود گزاف
هوش مصنوعی: اگر عالم غیب را به میم اضافه کنی، چه در ملکوت هم بی‌دلیل نخواهد بود.
صاد گشت از ملک صورت ماصَدَق
عرش و فرش و ممکنات و ماخَلَق
هوش مصنوعی: به حقیقت، فرم و شکل ما از صفتی برخوردار است که به عرش و فرش، موجودات و تمام آفریده‌ها تعلق دارد.
نیست بیرون عالمی از این چهار
درج در این چار عالمها هزار
هوش مصنوعی: هیچ جهانی فراتر از این چهار دنیایی که وجود دارد نیست، در این چهار دنیای مختلف، هزاران عالم و واقعیت نهفته است.
جزء این چار است هر چیزی که هست
ماسوای ذاتش از بالا و پست
هوش مصنوعی: هر چیزی که وجود دارد، جزو این چهار عنصر است و تنها ذات خداوند از این قاعده مستثناست، چه از بالا باشد و چه از پایین.
همچنین در نفس خویش ار بنگری
چار رتبه ظاهر است ار بشمری
هوش مصنوعی: اگر در وجود خود دقت کنی، می‌بینی که چهار سطح یا مقام مختلف وجود دارد که می‌توانی آنها را بشماری.
هستیِ اول، باز روح و عقل و جسم
جسمت آن گنج معانی را طلسم
هوش مصنوعی: وجود اولیه، دوباره روح و عقل و جسمت، آن گنجینه معانی را در خود دارد.
لیک در هر یک مراتب بی حد است
هر یک آثار و ودیعه ایزد است
هوش مصنوعی: اما در هر مرحله و مرتبه، بی‌نهایت وجود دارد و هر یک از آن‌ها نشانه‌ها و امانت‌هایی از سوی خداوند است.
حاصل آنکه گوید آن ذات وجود
من خدایم خالق غیب و شهود
هوش مصنوعی: در نهایت، می‌گوید که وجود من خداست، خالق همه چیز، چه آنچه پنهان است و چه آنچه آشکار.
مالکم بر ذات اشیاء سر به سر
هم عقول و هم معانی، هم صور
هوش مصنوعی: چرا شما بر ماهیت اشیاء واحد به واحد، درک و معانی و اشکال آنها را نمی‌فهمید؟
اول و آخر منم ثابت به ذات
سوی من باشد رجوع ممکنات
هوش مصنوعی: من در آغاز و پایان، ثابتم و ذات من استوار است. هر آنچه در این دنیا وجود دارد، به سوی من بازمی‌گردد.
عقل را فضلم به دانایی نواخت
تا به وحدانیّتم بتوان شناخت
هوش مصنوعی: عقل را با فضل و دانش خود پرورش دادم تا به وحدت و یگانگی خداوند پی ببرم و او را بشناسم.
زآن کند ترک از تعقل هوشمند
کش بود پروردگاری ارجمند
هوش مصنوعی: از نظر عقل و خرد، آدمی باید به فکر و اندیشه بپردازد و پیوسته مراقب باشد که تحت تأثیر وسوسه‌های نادرست قرار نگیرد، زیرا خداوندی بزرگ و ارزشمند وجود دارد که سرپرستی و هدایت را بر عهده دارد.
روح را دادم ز امر خود مقام
پس نمودم صورت اشیاء تمام
هوش مصنوعی: من از سر انتخاب و اختیار، روح را به مقام بالایی تقدیم کردم و به همین دلیل، تمام جلوه‌های اشیاء را به تصویر کشیدم.
خود لطیم در خدایی بر عباد
مقتدر بر ملک و صادق در وداد
هوش مصنوعی: من خود را لطیف می‌دانم در خدای بزرگ و بر بندگانش قدرتمند و در ارتباط با آنها صادق و راستگو هستم.
از پی اظهار لطف ای ذو لباب
بر تو نازل گشت از ما این کتاب
هوش مصنوعی: به دنبال ابراز محبت تو ای صاحب بصیرت، این کتاب از جانب ما به تو نازل شده است.
از ره جبریل و عقل ذو فرج
تا نماند هیچ در صدرت حرج
هوش مصنوعی: از مسیر فرشتگان و عقل و دانش، به جایی خواهی رسید که دیگر هیچ گونه قید و مانعی در دل تو باقی نخواهد ماند.
هست دنیا بر تو گر سمّ الخیاط
یابی از تبلیغ امرم انبساط
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا به حقیقت خیاطی برسی، از تلاش و کوشش برای انتشار پیامم لذت و گشایش خواهید یافت.
تنگدل یعنی مباش از طور خلق
یابی افزون شرح صدر از جور خلق
هوش مصنوعی: دلتنگ و ناراحت نباش، زیرا اگر از رفتارهای مردم غمگین شوی، هرگز به آرامش و گشایش دل نخواهی رسید.
خلق را بر این کتاب انذار کن
مؤمنان را پند ده اشعار کن
هوش مصنوعی: مردم را از محتوای این کتاب آگاه کن و به مؤمنان نصیحت کن، شعرها را برایشان بیان کن.
پیروی باید کنید از اختیار
بر هر آنچه آمد از پروردگار
هوش مصنوعی: باید در انتخاب‌ها و تصمیمات خود به خواست و اراده‌ی خداوند توجه کنید و بر اساس آن عمل کنید.
پیروی نارید زآنچه غیر اوست
دوست هم با آنچه بگرفتید دوست
هوش مصنوعی: به هیچ چیز جز او وابسته نشوید، زیرا دوستی تنها با آنچه که از او دریافت کرده‌اید معنا دارد.
باشد اصنام ار که یا چیز دگر
پند گیرند اندکی زین رهگذر
هوش مصنوعی: اگرچه ممکن است بت‌ها یا چیزهای دیگر وجود داشته باشند، اما باید از این مسیر درس و عبرتی بگیرند.
پس ز اهل قریه ها و شهرها
حکم بر اهلاکشان کردیم ما
هوش مصنوعی: ما از میان مردمان روستاها و شهرها، تصمیم به نابودی آنها گرفتیم.
پس عذاب ما به ایشان در رسید
تا شدند از زندگانی نا امید
هوش مصنوعی: عذاب ما به آن‌ها رسید و باعث شد که از زندگی ناامید شوند.
بودشان بیتوته همچون قوم لوط
در شب آمد بأس ماشان بیشروط
هوش مصنوعی: زندگی آنها به حال قوم لوط در شب شباهت دارد، که در آن زمان نابودی و عذابشان بدون شرط و قید فرا رسید.
یا که در قیلوله در نصف النهار
خواب بودند از عذاب کردگار
هوش مصنوعی: شاید در زمان قیلوله و در نیمروز خوابشان گرفته بود و از عذاب خدا بی‌خبر بودند.
اختصاص این دو وقت اندر بیان
زآن بود کآن راست راحت توأمان
هوش مصنوعی: این دو زمان به بیان مسائل مربوط به راحتی و آسایش اختصاص دارد، زیرا این مسائل به صورت همزمان برای تو رفاه به ارمغان می‌آورند.
یعنی اندر وقت امنیّت بجا
بأس حق بگرفتشان همچون فجا
هوش مصنوعی: در زمان‌های امنیت و آرامش، اگر کسی به ناگاه به دیگران آسیب برساند، مانند طوفان ناگهانی عمل کرده است.
می نبودند اندر آن دم منتظر
بر عذابی کآن بُد از ما منحصر
هوش مصنوعی: در آن لحظه، هیچ‌کس منتظر عذاب و مجازاتی نبود که مخصوص ما بود.
وقت امنیّت بلائی بی ز حد
در مذاق هر کس آمد بس اشد
هوش مصنوعی: در زمان امنیت، خطر و بلای بزرگی به سراغ هر شخص می‌آید و این بلا به شدت بازگو می‌شود.
خواندن آن مردمان پس می نبود
چون عذاب ما بر ایشان رخ نمود
هوش مصنوعی: وقتی عذاب ما بر آن مردم نازل شد، دیگر جایی برای خواندن و نجات آنها نبود.
جز که گفتند از تحسّر و از ندم
ما به نفس خویش کردیم این ستم
هوش مصنوعی: جز این که از حسرت و نداشته‌هایمان گفتند، ما به خودمان ظلم کردیم.
سودی ایشان را نبُد زآن اعتراف
تا که از اهلاکشان دارد معاف
هوش مصنوعی: این افراد هیچ نفعی از این اعتراف نخواهند برد، تا زمانی که از هلاکت و نابودی شان در امان باشند.
پس ز امتها بپرسیم از قبول
که بر ایشان شد فرستاده رسول
هوش مصنوعی: پس از ملت‌ها بپرسیم درباره‌ی پذیرش پیامبری که به سوی آن‌ها فرستاده شده است.
تا چه گفتند آن رسل را در جواب
از پس تبلیغ احکام و کتاب
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به گفتگویی دارد که بین فرستادگان خدا و مردم رخ داده است. در این گفتگو، مردم از فرستادگان می‌پرسند که پس از تبلیغ دستورات الهی و کتاب‌های آسمانی، چه پاسخی داشتند و چه واکنشی نشان دادند. به نوعی، به بررسی و تحلیل پاسخ‌ها و نتیجه‌گیری‌های این مباحثه پرداخته شده است.
هم بپرسیم انبیاء را از امم
آنچه دیدند از تجرّی وز ستم
هوش مصنوعی: بیایید از پیامبران بپرسیم که چه چیزی را از تجربه ها و ظلم هایی که بر امم گذشته اتفاق افتاده، مشاهده کردند.
تا شود ظاهر که خلاّق الانام
کرده حجت را به خلق خود تمام
هوش مصنوعی: خداوند می‌خواهد که دلیل و برهانی که برای آفرینش انسان و جهان ارائه داده، به طور کامل و روشن برای مردم نمایان شود.
پس حکایت ما کنیم از جزء و کل
آنچه شد مابین امّت با رسل
هوش مصنوعی: ما داستان خود را از جزئیات و کلیات آنچه میان امت و پیامبران رخ داده، بیان می‌کنیم.
بوده ایم آگاه تا دانند ما
نی کز ایشان غایب اندر اقتضا
هوش مصنوعی: ما از قبل آگاه بوده‌ایم تا دیگران بدانند که ما از آنها غایب نیستیم و این غیبت به خاطر شرایط خاصی است.
هر یکی سنجیدن اعمالشان
در قیامت بر حق است از حالشان
هوش مصنوعی: در روز قیامت، هر کس بر اساس اعمالش مورد ارزیابی قرار می‌گیرد و این ارزیابی با توجه به وضعیت و حال آنها صورت می‌گیرد.
وزن اعمال است یعنی عدل و راست
وزن گویند آن به معنیِ قضاست
هوش مصنوعی: عمل انسان را به عنوان معیاری برای سنجش در نظر می‌گیرند و به همین دلیل، عدالت و راستی را نیز می‌توان به عنوان معیاری برای قضاوت در نظر گرفت.
حکم حق یعنی در آن روز است حق
بی ز اندک یا فزون بر ماخَلَق
هوش مصنوعی: روز قیامت، حکم الهی به گونه‌ای خواهد بود که تمام حقایق و عدالت به صورت کامل و بدون کاستی یا اضافی بر مخلوقات اعمال می‌شود.
پس هر آن باشد موازینش ثقیل
طاعتش یعنی فزون جرمش قلیل
هوش مصنوعی: هر زمان که معیارهای عدالت سنگین‌تر باشند، اطاعت از آن معیارها نشان‌دهنده این است که میزان خطا و جرم آن فرد کمتر است.
رستگارانند بی شک آن گروه
کم به پیش سنگ ایشان وزن کوه
هوش مصنوعی: گروهی که در زندگی درستکار و سربلند هستند، به‌راستی کم‌اند و مانند کوهی به پایداری و استقامت پیش سنگ آنان ایستاده‌اند.
ور موازینی خفیف است و قلیل
آن گروهند اهل خسران در سبیل
هوش مصنوعی: اگر موازین و معیارها سبک و کم‌اهمیت باشد، آن گروه به زیان خواهند رفت و دچار خسارت خواهند شد.
فطرت خود کرده ضایع در عمل
خوش به چیزی کرده خاطر بس اقل
هوش مصنوعی: طبیعت انسان به خاطر کارهای نادرست خود آسیب دیده است، ولی به چیزهای کم اهمیت دل خوش کرده است.
زآنکه بر آیات ما از بیش و کم
بودشان پیوسته تکذیب و ستم
هوش مصنوعی: به‌خاطر اینکه همواره بر آیات ما افزون و کاسته کردن آن‌ها، مورد انکار و ظلم قرار گرفته است.
ما شما را در زمین دادیم جا
هم معاش و مکنت و ساز و نوا
هوش مصنوعی: ما شما را در زمین سکنای داده‌ایم و همچنین نعمت‌های زندگی، امکانات و وسایل آسایش را برایتان فراهم کرده‌ایم.
اندکی گویید شکر آن نعم
از شما گویند یعنی شکر کم
هوش مصنوعی: کمی از نعمت‌هایتان را سپاسگزاری کنید، زیرا سپاس کم از شما بیان می‌شود.
ما شما را خلق کردیم از کرم
این صورها نقش بنمودیم هم
هوش مصنوعی: ما شما را به وجود آوردیم و از لطافت این اشکال، نقشی از خود به نمایش گذاشتیم.
اصلتان یعنی که بود آن بوالبشر
خلق فرمودیم از بهر اثر
هوش مصنوعی: شما از اساس و ریشه خود می‌پرسید که آن انسان زاد به چه دلیل و به خاطر چه هدفی خلق شده است.
خلق آن از خاک بی تصویر بود
بعد از آن زو نقش صورت ها نمود
هوش مصنوعی: آدمی ابتدا از خاک بی‌شکلی پدید آمد و سپس از او تصاویر و صورت‌های مختلف شکل گرفت.
سجده گفتم تا ملایک زو کنند
کرده هر یک جز بلیس خود پسند
هوش مصنوعی: من به سجده افتادم تا فرشتگان از من فاصله بگیرند، اما هر یک از آن‌ها به خاطر خودخواهی‌اش، جز ابلیس، از من دور نشد.
غیر از او کردند باقی سجده زود
زآنکه او را چشم حقبین بسته بود
هوش مصنوعی: جز او، دیگران به راحتی به سجده می‌افتند، زیرا آنکه چشم حقیقت‌سنج دارد، به او توجه نمی‌کند.
گفت او را حق تعالی در ندا
چه به ترک سجده مانع شد تو را
هوش مصنوعی: خداوند به او فرمود: چه چیزی تو را از سجده کردن بازداشت؟
یا که اندر ترک آن مضطر شدی
چون نمودم امرت آوردی بدی
هوش مصنوعی: یا اینکه وقتی که از ترک آن موضوع بی‌چاره شدی، چون دستورات من را نشان دادم، کار بدی انجام دادی.
گفت من از وی به خلقت بهترم
او ز خاک و من ز نار انورم
هوش مصنوعی: او گفت که من از او در آفرینش و وجودم برتر هستم؛ چرا که او از خاک ساخته شده و من از نور آتشین خلق شده‌ام.
این قیاسی بود کآورد او به پیش
علم حق را هِشت و گفت از ظنّ خویش
هوش مصنوعی: او به علم و دانایی اشاره می‌کند و می‌گوید که بر اساس برداشت شخصی خود نظری را مطرح کرده است.
او ندید از خاک، عشق و سادگی
وآن نیاز و نیستی و افتادگی
هوش مصنوعی: او از سادگی و عشق و نیاز و ناتوانی که در خاک است، بی‌خبر ماند.
وآنکه چون بر عجز خود باشد گواه
وآنکه چون دارد امانت را نگاه
هوش مصنوعی: کسی که به ناتوانی خود آگاه است و در عین حال به امانت‌هایی که در دست دارد، به خوبی عمل می‌کند.
وآنکه چون شد خلق عالم را مقر
وآنکه چون در خود کند حفظ صور
هوش مصنوعی: آنگاه که خداوند عالمیان را مقر و جایگاه مناسبی فراهم کرد، و هنگامی که او در خود، صور و اشکال را حفظ می‌کند.
وآن گهرها کاندر او بُد مختفی
کالکن است از شرح و وصف آن صفی
هوش مصنوعی: در اینجا به این نکته اشاره می‌شود که جواهرات و ارزش‌های پنهان در درون آن شخص وجود دارد، اما وصف و بیان آن ویژگی‌ها به سادگی امکان‌پذیر نیست. در واقع، این زیبایی و ارزش همچنان در درون او نهفته است و تنها با بیان نمی‌توان به طور کامل آن را درک کرد.
وآنکه گنج ذات حق را شد طلسم
جامع کل صفات آمد به اسم
هوش مصنوعی: کسی که به رازهای عمیق و گنجینه وجود حق دست یافته و به صورت کامل تمام ویژگی‌ها و صفات الهی را درک کرده است، به اسم و عنوانی برجسته رسیده است.
عنصری را دید از خود پست تر
از ره ظاهر نه از عقل و نظر
هوش مصنوعی: عناصر را دیده که از خودش پایین‌تر است، اما این تفاوت را تنها به ظاهر می‌بیند و نه به دلیل عقل و فکرش.
لاجرم گفتا من از وی بهترم
او عَرَض نسبت به او، من جوهرم
هوش مصنوعی: پس او گفت من از او برتر هستم؛ زیرا او فقط ویژگی و ظاهر دارد، اما من ذات و ماهیت واقعی هستم.
گفت حق چون راه طاعت شد درست
پس فرود آ ز اوج رفعت سوی پست
هوش مصنوعی: چون فرمان حق به درستی اطاعت شود، پس باید از بلندی های مقام پایین آمده و به جایگاه پایین تر بیایی.
پس روا نبود تو را در آسمان
باشی از گردنکشان و عاصیان
هوش مصنوعی: پس جایز نیست که تو در آسمان قرار بگیری در حالی که به گردنکشان و عاصیان مربوط هستی.
پس فروشی بر ملایک سروری
کاهل طاعاتند و ز آلایش بری
هوش مصنوعی: پس تو بر فرشتگان سروری و در این حال، آنان تنبل در انجام عبادت‌ها هستند و از آلودگی‌ها پاکند.
پس برون رو ز آسمان یا از بهشت
چون نمودی ظاهر آن اخلاق زشت
هوش مصنوعی: پس از آسمان یا از بهشت خارج شو، چون آن اخلاق زشت را نشان دادی.
هم تویی از خوار و مرتد گشتگان
باش خارج از شمار قدسیان
هوش مصنوعی: تو نیز از کسانی هستی که به جایی رسیده‌ای، اما از آن گروه مقدسین خارج هستی.
صورتی پس یافت مکروه آن پلید
گشت هم از رحمت حق ناامید
هوش مصنوعی: صورت زیبا و دلنشینی به هم زشتی و پلیدی می‌زند و به همین خاطر از رحمت حق ناامید می‌شود.