گنجور

۲- آیات ۵ تا ۶

وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَکُمُ اَلَّتِی جَعَلَ اَللّٰهُ لَکُمْ قِیٰاماً وَ اُرْزُقُوهُمْ فِیهٰا وَ اُکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (۵) وَ اِبْتَلُوا اَلْیَتٰامیٰ حَتّٰی إِذٰا بَلَغُوا اَلنِّکٰاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوٰالَهُمْ وَ لاٰ تَأْکُلُوهٰا إِسْرٰافاً وَ بِدٰاراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کٰانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کٰانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذٰا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوٰالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ حَسِیباً (۶)

و مدهید کم خردان را اموالتان را که گردانید خدا برای شما مایه تعیش و روزی دهید ایشان را از آنها و بپوشانیدشان و بگوئید مر ایشان را گفتاری خوب (۵) و بیازمائید یتیمان را تا چون برسند بنکاح پس اگر یافتید از ایشان رشدی پس تسلیم کنید بایشان مالهاشان را و نخورید آن را از راه اسراف و از پیش‌گیری اینکه بزرگ شوند و هر که باشد غنی پس باید در گذرد و هر که باشد فقیر پس باید بخورد بخوبی پس چون تسلیم کردید بایشان مالهاشان را پس گواه گیرید بر ایشان و کافیست خدا محاسب (۶)

« در بیان تصرف در مال یتیم »

مال خود ندهید بر بی دانشان
که تعیّش زآن بپا باشد عیان
رزقشان بدهید و کسوت قدر حال
قول معروف است نیک اندر مقال
نیک با ایشان کنید اعنی کلام
تا از آن خوشدل شوند و شادکام
هست عام این حکم در هر موردی
بین قرائن را اگر خود بخردی
نسبتش گر شد به مجنون و یتیم
بر ولیّ باشد خطاب مستقیم
همچنین در هر مقام و هر محل
از قرینه فهم کن حکم اجل
مر یتیمان را نمایید امتحان
بر بلوغ اندر نکاحی بالعیان
رشدی ار یابید ز ایشان در فروغ
یعنی اندر عقل ز آثار بلوغ
پس کنید اموالشان را واگذار
بی ز اسراف و خیانت و اعتذار
هم نگیرید اندر آن پیشی یکی
پیشتر از رشد یعنی اندکی
کاندر این شوب طمع یا حیله ای است
ور نه پیش از رشد دادن، قصد چیست
تا ز بی عقلی کند مالش تلف
گرچه باشد آن صبی، خوب و خلف
آن ولی باشد ز مال ار بی نیاز
نیست بر مال یتیمش دیده باز
باید آن را واگذارد بالتمام
پیشه سازد عفت اندر این مقام
آن ولی ور هست محتاج و فقیر
قدر حاجت باشد از وی ناگزیر
گر خورد چیزی بر او نبود حرج
فرض گیرد تا رسد بر وی فرج
دارد این آیت دلالت که ولی
نیست بیحق، نی که گردد ممتلی
حقّ او باشد به اندازة کفاف
نی فزونتر کآن بود دور از عفاف
خرجش افزون باشد از مالی که هست
زآن یتیم بی پدر او را به دست
گوید از مال تو دیگر هیچ نیست
مال تو صد بود و خرج من دویست
گشته آن در فقه تعیین با سند
رو بپرس ار خواهی آن را حد و سد
مالشان را ور که می سازید رد
شاهدان گیرید تا باشد سند
تا که نکشد بر نزاع و قال و قیل
هم نگردد بر مهماتش کفیل
ور به ناچاری شود گیرد گواه
زآنکه واقع گردد اینجا اشتباه
میتوان گفتن که آن مال و منال
جمله را خرج تو کردم چند سال
پس گواهی گیرد از جمعی قریب
حق تعالی هم گواه است و حسیب

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ لاٰ تُؤْتُوا اَلسُّفَهٰاءَ أَمْوٰالَکُمُ اَلَّتِی جَعَلَ اَللّٰهُ لَکُمْ قِیٰاماً وَ اُرْزُقُوهُمْ فِیهٰا وَ اُکْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (۵) وَ اِبْتَلُوا اَلْیَتٰامیٰ حَتّٰی إِذٰا بَلَغُوا اَلنِّکٰاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَیْهِمْ أَمْوٰالَهُمْ وَ لاٰ تَأْکُلُوهٰا إِسْرٰافاً وَ بِدٰاراً أَنْ یَکْبَرُوا وَ مَنْ کٰانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ وَ مَنْ کٰانَ فَقِیراً فَلْیَأْکُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذٰا دَفَعْتُمْ إِلَیْهِمْ أَمْوٰالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَیْهِمْ وَ کَفیٰ بِاللّٰهِ حَسِیباً (۶)
هوش مصنوعی: با سفیهان اموالتان را که خداوند برای شما به عنوان وسیله زندگی قرار داده است، ندهید و در این اموال به آن‌ها روزی دهید و لباس پوشانید و با آن‌ها به نیکی سخن بگویید. یتیمان را آزمایش کنید تا زمانی که به سن ازدواج برسند، و اگر از آن‌ها رشد و صلاحیت دیدید، اموالشان را به آن‌ها بدهید و به اسراف و شتاب برای بزرگ شدن آن‌ها نپردازید. کسی که ثروتمند است باید خود را کنترل کند و کسی که فقیر است می‌تواند به طور نیکو از همان اموال بخورد. زمانی که اموالشان را به آن‌ها می‌دهید، بر آن شهادت دهید و خداوند به عنوان حسابرس کافی است.
و مدهید کم خردان را اموالتان را که گردانید خدا برای شما مایه تعیش و روزی دهید ایشان را از آنها و بپوشانیدشان و بگوئید مر ایشان را گفتاری خوب (۵) و بیازمائید یتیمان را تا چون برسند بنکاح پس اگر یافتید از ایشان رشدی پس تسلیم کنید بایشان مالهاشان را و نخورید آن را از راه اسراف و از پیش‌گیری اینکه بزرگ شوند و هر که باشد غنی پس باید در گذرد و هر که باشد فقیر پس باید بخورد بخوبی پس چون تسلیم کردید بایشان مالهاشان را پس گواه گیرید بر ایشان و کافیست خدا محاسب (۶)
هوش مصنوعی: به افراد کم‌خرد، اموال خود را نسپرید، زیرا خداوند آن را به شما داده تا روزی خود را تأمین کنید. باید از اموال خود به آنها کمک کنید و نیازهایشان را برآورده سازید، و با آنها به نیکی سخن بگویید. یتیمان را آزمایش کنید تا زمانی که به سن ازدواج برسند. اگر دیدید که رشد کرده‌اند، می‌توانید اموالشان را به آنها واگذار کنید و از مصرف آن به طور غیرمنصفانه خودداری کنید. اگر فردی از آنها ثروتمند است، باید مال را به او واگذارید و اگر فقیر است، باید با مهربانی به او غذا دهید. هنگام واگذاری اموال، شاهدی بگیرید و به یاد داشته باشید که خداوند در حسابرسی کافی است.
« در بیان تصرف در مال یتیم »
هوش مصنوعی: در مورد تصرف در اموال یتیمان، باید توجه داشت که این کار نیازمند حفاظت و رعایت اصول اخلاقی و قانونی است. به بیان دیگر، افراد باید مراقب باشند که در استفاده و مدیریت اموال یتیم‌ها به حقوق آن‌ها آسیب نزنند و همواره به نفع آنان عمل کنند. اموال یتیمان باید به درستی و با دقت اداره شود تا از سو استفاده و نقص حقوق آن‌ها جلوگیری گردد.
مال خود ندهید بر بی دانشان
که تعیّش زآن بپا باشد عیان
هوش مصنوعی: دارایی‌تان را به افرادی که دانش کافی ندارند ندهید، زیرا عواقب آن برای شما نمایان خواهد شد.
رزقشان بدهید و کسوت قدر حال
قول معروف است نیک اندر مقال
هوش مصنوعی: به آن‌ها روزی بدهید و لباس ارزش و مقام را برایشان فراهم کنید. در مورد گفته‌های معروف باید در موقعیت مناسب صحبت کنید.
نیک با ایشان کنید اعنی کلام
تا از آن خوشدل شوند و شادکام
هوش مصنوعی: با آن‌ها به خوبی صحبت کنید تا از گفتار شما خوشحال و شاداب بشوند.
هست عام این حکم در هر موردی
بین قرائن را اگر خود بخردی
هوش مصنوعی: این حکم به طور عمومی در هر شرایطی معتبر است، به شرطی که خودت با دقت و خرد به شواهد و نشانه‌ها توجه کنی.
نسبتش گر شد به مجنون و یتیم
بر ولیّ باشد خطاب مستقیم
هوش مصنوعی: اگر کسی به مجنون و یتیم نسبت داده شود، اما در واقع به یک ولی و بزرگ صاحب مقام خطاب شده است، این نشانه‌ای است از اهمیت و جایگاه واقعی او.
همچنین در هر مقام و هر محل
از قرینه فهم کن حکم اجل
هوش مصنوعی: در هر موقعیت و مکان، با توجه به نشانه‌ها و شواهد، به فهمیدن حکم سرنوشت بپرداز.
مر یتیمان را نمایید امتحان
بر بلوغ اندر نکاحی بالعیان
هوش مصنوعی: یتمیان را در سن بلوغ و در زمینه ازدواج مورد آزمایش قرار دهید و این آزمایش را به‌وضوح و آشکار انجام دهید.
رشدی ار یابید ز ایشان در فروغ
یعنی اندر عقل ز آثار بلوغ
هوش مصنوعی: اگر از این افراد رشد و پیشرفت حاصل کنی، به معنای آن است که در نور عقل به آثار بالندگی و پختگی دست یافته‌ای.
پس کنید اموالشان را واگذار
بی ز اسراف و خیانت و اعتذار
هوش مصنوعی: پس مال و دارایی‌های آنها را بدون اسراف و خیانت و بهانه‌جویی، به آنها برگردانید.
هم نگیرید اندر آن پیشی یکی
پیشتر از رشد یعنی اندکی
هوش مصنوعی: اگر کسی در موقعیتی از دیگری جلوتر باشد، نباید به خود ببالد یا احساس برتری کند، چرا که موفقیت‌ها و پیشرفت‌ها به معنای برتری دائمی نیستند و ممکن است دیگران نیز به همین زودی به همان نقطه برسند.
کاندر این شوب طمع یا حیله ای است
ور نه پیش از رشد دادن، قصد چیست
هوش مصنوعی: در این دنیا، یا امید و آرزویی در کار است یا حقه و خیالی، وگرنه قبل از آنکه چیزی را بپرورانیم، هدف چیست؟
تا ز بی عقلی کند مالش تلف
گرچه باشد آن صبی، خوب و خلف
هوش مصنوعی: اگر کسی به خاطر نادانی‌اش، مال و ثروتش را از دست بدهد، حتی اگر آن فرد جوان و خوب‌کردار باشد، باز هم این نادانی او را متضرر می‌کند.
آن ولی باشد ز مال ار بی نیاز
نیست بر مال یتیمش دیده باز
هوش مصنوعی: ولی واقعی کسی است که اگر خود از مال یتیم بی‌نیاز باشد، به ثروت او طمع نکنید و به آن توجهی نداشته باشد.
باید آن را واگذارد بالتمام
پیشه سازد عفت اندر این مقام
هوش مصنوعی: باید کاملاً عفت و پاکدامنی را در این مقام و موقعیت به کار گرفت و آن را در زندگی خود به عنوان یک وظیفه و اصل مهم قرار داد.
آن ولی ور هست محتاج و فقیر
قدر حاجت باشد از وی ناگزیر
هوش مصنوعی: اگر ولی (ولیّ خدا) هم به نیاز و فقر دچار شود، باید به میزان نیازش از او طلب کرد و از او یاری خواست، زیرا رد کردن او در چنین حالتی ممکن نیست.
گر خورد چیزی بر او نبود حرج
فرض گیرد تا رسد بر وی فرج
هوش مصنوعی: اگر مشکلی برای کسی پیش بیاید، نباید نگران باشد؛ باید با صبر و حوصله آن را تحمل کند تا اینکه در نهایت به آرامش و گشایش خواهد رسید.
دارد این آیت دلالت که ولی
نیست بیحق، نی که گردد ممتلی
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که این نشانه یا آیت نشان می‌دهد که ولی (رهبر یا پیشوای دینی) بدون حق نیست و نمی‌تواند چیزی را پر کند یا پر از خود کند. به عبارتی، کسی نمی‌تواند به مقام رهبری برسد مگر اینکه شایستگی و حقانیت آن را داشته باشد.
حقّ او باشد به اندازة کفاف
نی فزونتر کآن بود دور از عفاف
هوش مصنوعی: حقوق او به اندازه‌ای باید باشد که نیازهایش را برطرف کند و نباید بیشتر از آن باشد، زیرا این مقداری که فراتر می‌رود، از ادب و قاعده خارج است.
خرجش افزون باشد از مالی که هست
زآن یتیم بی پدر او را به دست
هوش مصنوعی: اگر هزینه‌های او بیشتر از دارایی‌اش باشد، او را به کمک یتیمی بی‌پدر می‌رساند.
گوید از مال تو دیگر هیچ نیست
مال تو صد بود و خرج من دویست
هوش مصنوعی: می‌گوید که از اموال تو دیگر چیزی باقی نمانده است، زیرا تو صد داری ولی من دویست خرج کرده‌ام.
گشته آن در فقه تعیین با سند
رو بپرس ار خواهی آن را حد و سد
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی در مسائل فقهی مطمئن شوی و به نتیجه‌ای درست برسی، باید به مدارکی که در این زمینه وجود دارد مراجعه کنی.
مالشان را ور که می سازید رد
شاهدان گیرید تا باشد سند
هوش مصنوعی: اگر مال و دارایی کسی را تصرف می‌کنید، از شاهدان با وضوح و به طور رسمی گواهی بگیرید تا این اقدام شما معتبر باشد و به عنوان مدرک باقی بماند.
تا که نکشد بر نزاع و قال و قیل
هم نگردد بر مهماتش کفیل
هوش مصنوعی: تا زمانی که به دعوا و جدل مشغول است، کسی برای مسئولیت‌هایش کمک نخواهد کرد.
ور به ناچاری شود گیرد گواه
زآنکه واقع گردد اینجا اشتباه
هوش مصنوعی: اگر به ناچار به شهادت کسی نیاز باشد، باید بدانیم که ممکن است در اینجا اشتباهی پیش آمده باشد.
میتوان گفتن که آن مال و منال
جمله را خرج تو کردم چند سال
هوش مصنوعی: می‌توان گفت که تمام دارایی و ثروت خود را در چند سال برای تو صرف کرده‌ام.
پس گواهی گیرد از جمعی قریب
حق تعالی هم گواه است و حسیب
هوش مصنوعی: پس خداوند از گروهی شهادت می‌خواهد و خود نیز شاهد و ناظر بر همه چیز است.