گنجور

۱۰- آیات ۳۶ تا ۳۷

فَلَمّٰا جٰاءَ سُلَیْمٰانَ قٰالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمٰالٍ فَمٰا آتٰانِیَ اَللّٰهُ خَیْرٌ مِمّٰا آتٰاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (۳۶) اِرْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لاٰ قِبَلَ لَهُمْ بِهٰا وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهٰا أَذِلَّةً وَ هُمْ صٰاغِرُونَ (۳۷)

پس چون آمد سلیمان را گفت آیا مدد می‌کنید مرا بمال پس آنچه داد مرا خدا بهتر است از آنچه داد شما را بلکه شمائید که به هدایایتان شاد می‌باشید (۳۶) بر گرد بسوی ایشان پس خواهم آورد ایشان را لشکرهایی که طاقت نباشد ایشان را بآنها و هر آینه بیرون خواهم کرد ایشان را البته از آن ذلیلان و ایشان باشند خواران (۳۷)

چونکه آمد بر سلیمان از رشد
گفت بر مالم کنید آیا مدد
آنچه حق فرمود پس بر من عطا
بهتر است از آنچه داده بر شما
من نه محتاجم نه بر مال انقیاد
بل به هدیه خود شما گردید شاد
سوی ایشان باز گرد از راه خویش
گو به من آیند از طاعت به پیش
قصد من ز ایشان نه مال است و منال
بلکه باشد پیرویِ ذوالجلال
باالله ار نایید آرم بر سباء
لشکری بیرون ز حد و انتهاء
لشکری کایشان بدان نارند تاب
چون مقابل ایستند اندر شتاب
سازم از شهر و بلد بیرونشان
ذلت و خواری دهم افزونشان
ملک و شاهیشان رود یکجا ز دست
هم اسیر و بنده گردند از شکست
شد رسول و باز گفت از تار و پود
آنچه دیده بود و هم بشنیده بود
یافت بلقیس آنکه او پیغمبر است
جنگ و استیزه نه با وی درخور است
گفت با اعیان خود نبود صلاح
با سلیمان جنگ کآرد افتضاح
غالب آید او به ما در گیر و دار
می شویم البته بی مقدار و خوار
رأی او کردند اشرافش قبول
داد رجعت بر سلیمان پس رسول
کز طریق بندگی و انقیاد
خواهم آمد بر جنابت خوب و شاد
تخت خود در حجره ای بنهاد باز
شد روان سوی سلیمان با نیاز
۹- آیات ۲۹ تا ۳۵: قٰالَتْ یٰا أَیُّهَا اَلْمَلَأُ إِنِّی أُلْقِیَ إِلَیَّ کِتٰابٌ کَرِیمٌ (۲۹) إِنَّهُ مِنْ سُلَیْمٰانَ وَ إِنَّهُ بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِیمِ (۳۰) أَلاّٰ تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونِی مُسْلِمِینَ (۳۱) قٰالَتْ یٰا أَیُّهَا اَلْمَلَأُ أَفْتُونِی فِی أَمْرِی مٰا کُنْتُ قٰاطِعَةً أَمْراً حَتّٰی تَشْهَدُونِ (۳۲) قٰالُوا نَحْنُ أُولُوا قُوَّةٍ وَ أُولُوا بَأْسٍ شَدِیدٍ وَ اَلْأَمْرُ إِلَیْکِ فَانْظُرِی مٰا ذٰا تَأْمُرِینَ (۳۳) قٰالَتْ إِنَّ اَلْمُلُوکَ إِذٰا دَخَلُوا قَرْیَةً أَفْسَدُوهٰا وَ جَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهٰا أَذِلَّةً وَ کَذٰلِکَ یَفْعَلُونَ (۳۴) وَ إِنِّی مُرْسِلَةٌ إِلَیْهِمْ بِهَدِیَّةٍ فَنٰاظِرَةٌ بِمَ یَرْجِعُ اَلْمُرْسَلُونَ (۳۵)۱۱- آیات ۳۸ تا ۴۱: قٰالَ یٰا أَیُّهَا اَلْمَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهٰا قَبْلَ أَنْ یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ (۳۸) قٰالَ عِفْرِیتٌ مِنَ اَلْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقٰامِکَ وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمِینٌ (۳۹) قٰالَ اَلَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ اَلْکِتٰابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمّٰا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قٰالَ هٰذٰا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّمٰا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ‌ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ (۴۰) قٰالَ نَکِّرُوا لَهٰا عَرْشَهٰا نَنْظُرْ أَ تَهْتَدِی أَمْ تَکُونُ مِنَ اَلَّذِینَ لاٰ یَهْتَدُونَ (۴۱)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

فَلَمّٰا جٰاءَ سُلَیْمٰانَ قٰالَ أَ تُمِدُّونَنِ بِمٰالٍ فَمٰا آتٰانِیَ اَللّٰهُ خَیْرٌ مِمّٰا آتٰاکُمْ بَلْ أَنْتُمْ بِهَدِیَّتِکُمْ تَفْرَحُونَ (۳۶) اِرْجِعْ إِلَیْهِمْ فَلَنَأْتِیَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لاٰ قِبَلَ لَهُمْ بِهٰا وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْهٰا أَذِلَّةً وَ هُمْ صٰاغِرُونَ (۳۷)
هوش مصنوعی: وقتی سلیمان به آنجا رسید، گفت: آیا شما به من مالی هدیه می‌دهید؟ در حالی که آنچه خدا به من عطا کرده از آنچه به شما داده بهتر است. بلکه شما به خاطر هدایاى خود شاد می‌شوید. به آنان بازگرد و به آنان بگو که به زودی با لشکری به سمتشان می‌آییم که قادر به مقابله با آن نیستند و آنان را ذلیل و خوار خواهیم کرد.
پس چون آمد سلیمان را گفت آیا مدد می‌کنید مرا بمال پس آنچه داد مرا خدا بهتر است از آنچه داد شما را بلکه شمائید که به هدایایتان شاد می‌باشید (۳۶) بر گرد بسوی ایشان پس خواهم آورد ایشان را لشکرهایی که طاقت نباشد ایشان را بآنها و هر آینه بیرون خواهم کرد ایشان را البته از آن ذلیلان و ایشان باشند خواران (۳۷)
هوش مصنوعی: وقتی سلیمان به او گفت آیا به من کمک می‌کنید، او پاسخ داد که آنچه خدا به من داده بهتر از آن چیزی است که شما به من می‌دهید. همچنین بیان کرد که شما به خاطر هدایت‌تان شاداب هستید. سپس به سلیمان دستور داد که به سوی آنان برگردد و گفت که من لشکری به سوی آنان می‌آورم که توان مقابله با آن را ندارند و حتماً آنان را از نظر ذلت و خواری بیرون خواهم کرد.
چونکه آمد بر سلیمان از رشد
گفت بر مالم کنید آیا مدد
هوش مصنوعی: وقتی که رشد به سلیمان نیکی کرد، از او خواست که بر ثروت و دارایی‌اش کمک کند.
آنچه حق فرمود پس بر من عطا
بهتر است از آنچه داده بر شما
هوش مصنوعی: هر آنچه که خداوند مقرر کرده و به من عطا می‌کند، برای من بهتر از آن چیزی است که به شما داده شده است.
من نه محتاجم نه بر مال انقیاد
بل به هدیه خود شما گردید شاد
هوش مصنوعی: من نه به ثروت شما نیاز دارم و نه زیر بار فشار آن می‌روم، بلکه با هدیه‌ای که شما به من می‌دهید، خوشحال می‌شوم.
سوی ایشان باز گرد از راه خویش
گو به من آیند از طاعت به پیش
هوش مصنوعی: به سمت آنها برگرد و از مسیر خود منحرف شو، به من بگو که از طریق اطاعت به من نزدیک شوند.
قصد من ز ایشان نه مال است و منال
بلکه باشد پیرویِ ذوالجلال
هوش مصنوعی: من از این افراد چیزی جز مال و ثروت نمی‌خواهم، بلکه هدف من پیروی از خدای بزرگ است.
باالله ار نایید آرم بر سباء
لشکری بیرون ز حد و انتهاء
هوش مصنوعی: اگر به فرمان خدا لشکری از سبأ بیاید، آن لشکر از هر مرز و محدودیتی فراتر می‌رود.
لشکری کایشان بدان نارند تاب
چون مقابل ایستند اندر شتاب
هوش مصنوعی: بیداری و استقامت آنانی که در آتش آذرخش ایستاده‌اند، غیرقابل مقایسه با لشکری است که در مقابلشان قرار می‌گیرد. وقتی که با چالش مواجه شوند، به سرعت واکنش نشان می‌دهند.
سازم از شهر و بلد بیرونشان
ذلت و خواری دهم افزونشان
هوش مصنوعی: من به خارج از شهر و دیار می‌رانم و باعث می‌شوم که آنها ذلت و خواری بیشتری را تجربه کنند.
ملک و شاهیشان رود یکجا ز دست
هم اسیر و بنده گردند از شکست
هوش مصنوعی: پادشاهان و زمامداران وقتی که به یکدیگر می‌پیوندند و اتحاد می‌کنند، از قدرت و تسلطشان کاسته می‌شود و در نهایت، در برابر شکست‌ها به حالتی از اسارت و بندگی در می‌آیند.
شد رسول و باز گفت از تار و پود
آنچه دیده بود و هم بشنیده بود
هوش مصنوعی: پیامبر به گفتن ادامه داد و از جزئیات و حقایق آنچه که خودش دیده و شنیده بود، سخن گفت.
یافت بلقیس آنکه او پیغمبر است
جنگ و استیزه نه با وی درخور است
هوش مصنوعی: بلقیس متوجه شد که او پیامبر است و جنگ و نزاع با او مناسب نیست.
گفت با اعیان خود نبود صلاح
با سلیمان جنگ کآرد افتضاح
هوش مصنوعی: سلیمان به دوستانش گفت که نباید با او بجنگند، زیرا جنگیدن با او به نفعشان نخواهد بود و عواقب بدی به همراه دارد.
غالب آید او به ما در گیر و دار
می شویم البته بی مقدار و خوار
هوش مصنوعی: او به راحتی ما را در سختی‌ها و مشکلات به خود مشغول می‌کند، البته در این شرایط احساس بی‌ارزشی و ذلت نیز خواهیم داشت.
رأی او کردند اشرافش قبول
داد رجعت بر سلیمان پس رسول
هوش مصنوعی: نظری که بزرگان و صاحب‌نظران داشتند، تأیید کرد که بازگشت به سلیمان ممکن است، و سپس پیام‌آوری فرستاده شد.
کز طریق بندگی و انقیاد
خواهم آمد بر جنابت خوب و شاد
هوش مصنوعی: از طریق بندگی و تسلیم بودن به تو می‌آیم، با حالتی نیکو و مسرور.
تخت خود در حجره ای بنهاد باز
شد روان سوی سلیمان با نیاز
هوش مصنوعی: تختش را در اتاقی گذاشت و جانش به سمت سلیمان روانه شد به همراه خواسته‌ها و نیازهایش.