گنجور

۱- آیات ۱ تا ۴

بسم االله الرحمن الرحیم

یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ اِتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ اَلسّٰاعَةِ شَیْ‌ءٌ عَظِیمٌ (۱) یَوْمَ تَرَوْنَهٰا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمّٰا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذٰاتِ حَمْلٍ حَمْلَهٰا وَ تَرَی اَلنّٰاسَ سُکٰاریٰ وَ مٰا هُمْ بِسُکٰاریٰ وَ لٰکِنَّ عَذٰابَ اَللّٰهِ شَدِیدٌ (۲) وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ یُجٰادِلُ فِی اَللّٰهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطٰانٍ مَرِیدٍ (۳) کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاّٰهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلیٰ عَذٰابِ اَلسَّعِیرِ (۴)

بنام خدای بخشندۀ مهربان

ای مردمان بترسید از پروردگارتان بدرستی که زلزله قیامت چیزیست عظیم (۱) روزی که خواهید دید آن را غافل شود هر شیر دهنده از آنچه شیر دادن و می‌گذارد هر صاحب حملی حملش را و می‌بینی مردمان را مستان و نباشند ایشان مستان و لیکن عذاب خدا سخت است (۲) و از مردمان کسی است که مجادله می‌کند در خدا بدون دانش و پیرو می‌شود هر شیطان سرکش را (۳) نوشته شد بر او که کسی که تابع شد او را پس او گمراه می‌کندش و راه می‌نمایدش بسوی عذاب آتش سوزان (۴)

ای گروه مردمان از مرد و زن
می بترسید از خدای خویشتن
زآنکه جنبانیدن محشر ز بیم
مر زمین را باشد آن شیئی عظیم
ارض تن در حشر صغری یکدله
افتد اندر اضطراب و زلزله
وضع آن را از صفی بشنو کنون
کز نهیبش دل بود لبریز خون
گر تو بینی یک زمان آن اضطراب
عظم و لحمت گردد از اندیشه آب
غفلتت لکن بود مانع ز دید
زآن نلرزی دم به دم بر خود چو بید
چشم تا بر هم زنی شد محشری
از پی است این لحظه حشر دیگری
با تو گویم یک نشان از محشرش
در تو تا هر دم چه باشد کیفرش
کبر کردی بر فقیر بینوا
یا به چشم اندکش دیدی به جا
زود زین اندیشه استغفار کن
سهل بر خود کار بس دشوار کن
ور نه حاضر باش کز پی محشری است
جنبش ارضت ز هول دیگری است
خواری و خجلت رسیدت ناگهان
که شوی راضی به مرگ خویش از آن
باز هم گر می نیابی انتقال
نار دیگر یابد از پی اشتعال
بر تو آید یک خبر کز وی تنت
لرزد و دوزخ شود پیراهنت
وآن نه ده باشد، نه صد، نه صد هزار
قهر حق را نیست اندازه و شمار
این قدر هم گفتم از بهر نمون
تا از این اندک بری، ره بر فزون
پس ز خود در هر نَفس بر حق گریز
بازگرد اندر فقیری از ستیز
ای خدا بیچاره تر زآنیم ما
که زبان جنبد به کام اندر دعا
روی عذر و توبه از تقصیرمان
نیست تا خواهیم از قهرت امان
خود تو دانی چیست یا رب شأن خاک
عجز و ناداری و فقدان و هلاک
ایمنی از توست اندر جان و دل
نی ز راحت ها که باشد متصل
گر تو خواهی روضه را سازی جحیم
هم ز دوزخها کنی نور و نعیم
در زمینی چون فرستی زلزله
صد قیامت حاضر است آنجا هله
بنگرید آن روز که مانده است دور
مُرضِعه از طفلش از خوف و فتور
مانده اعنی قوه غاذیه باز
زینکه بر اعضاء رساند برگ و ساز
افکند بار از نهیب و ولوله
آن زمان هر زن که باشد حامله
بینی ای بیننده مردم را چنان
که مگر مستند از سکری نهان
وآنگهی کایشان نمی باشند مست
بلکه داد از هولشان آن حال دست
لیک چون باشد عذاب حق شدید
می شود آثار مستی زآن پدید
هست از مردم کسی کاندر خدا
می نماید او جدال از ناروا
بی ز دانش وز ره جهل مزید
تابع است از کُلَّ شَیطَانٍ مرید
نضر حارث با رسول ذوالجلال
بود دائم بی ز دانش در جدال
کاین کتاب اعنی که قرآن متین
نیست جز افسانه های سابقین
یا بناتُ االله بوند افرشتگان
یا نباشد عود بهر مردگان
آمد این آیت که این بحث و جدال
نیست هیچ از دانشی اندر مقال
دیو سرکش را نوشته بهر اوست
اینکه باشد هر که او را یار و دوست
پس نماید گمره او را ناگزیر
ره نماید از ضلالش بر سعیر
۲- آیات ۵ تا ۸: یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ اَلْبَعْثِ فَإِنّٰا خَلَقْنٰاکُمْ مِنْ تُرٰابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ‌ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی اَلْأَرْحٰامِ مٰا نَشٰاءُ إِلیٰ أَجَلٍ مُسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفّٰی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلیٰ أَرْذَلِ اَلْعُمُرِ لِکَیْلاٰ یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَی اَلْأَرْضَ هٰامِدَةً فَإِذٰا أَنْزَلْنٰا عَلَیْهَا اَلْمٰاءَ اِهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ (۵) ذٰلِکَ بِأَنَّ اَللّٰهَ هُوَ اَلْحَقُّ وَ أَنَّهُ یُحْیِ اَلْمَوْتیٰ وَ أَنَّهُ عَلیٰ کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ (۶) وَ أَنَّ اَلسّٰاعَةَ آتِیَةٌ لاٰ رَیْبَ فِیهٰا وَ أَنَّ اَللّٰهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی اَلْقُبُورِ (۷) وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ یُجٰادِلُ فِی اَللّٰهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ لاٰ هُدیً وَ لاٰ کِتٰابٍ مُنِیرٍ (۸)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

یٰا أَیُّهَا اَلنّٰاسُ اِتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ اَلسّٰاعَةِ شَیْ‌ءٌ عَظِیمٌ (۱) یَوْمَ تَرَوْنَهٰا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمّٰا أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ کُلُّ ذٰاتِ حَمْلٍ حَمْلَهٰا وَ تَرَی اَلنّٰاسَ سُکٰاریٰ وَ مٰا هُمْ بِسُکٰاریٰ وَ لٰکِنَّ عَذٰابَ اَللّٰهِ شَدِیدٌ (۲) وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ یُجٰادِلُ فِی اَللّٰهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطٰانٍ مَرِیدٍ (۳) کُتِبَ عَلَیْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاّٰهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ وَ یَهْدِیهِ إِلیٰ عَذٰابِ اَلسَّعِیرِ (۴)
هوش مصنوعی: ای مردم، از پروردگارتان پرهیز کنید که زلزله قیامت بسیار بزرگ و وحشتناک است. در آن روز، هر زنی که شیر می‌دهد، از آنچه که شیر داده است، غافل می‌شود و هر بارداری، بار خود را می‌گذارد. و مردم را می‌بینی که همچون دیوانگان هستند، در حالی که دیوانه نیستند، بلکه عذاب خداوندی شدید است. برخی از مردم در مورد خداوند بدون علم بحث می‌کنند و هر شیطان نافرمانی را دنبال می‌کنند. بر او نوشته شده است که هر کس که شیطان را به دوستی بگیرد، او را گمراه کرده و به عذاب سوزنده می‌کشاند.
ای مردمان بترسید از پروردگارتان بدرستی که زلزله قیامت چیزیست عظیم (۱) روزی که خواهید دید آن را غافل شود هر شیر دهنده از آنچه شیر دادن و می‌گذارد هر صاحب حملی حملش را و می‌بینی مردمان را مستان و نباشند ایشان مستان و لیکن عذاب خدا سخت است (۲) و از مردمان کسی است که مجادله می‌کند در خدا بدون دانش و پیرو می‌شود هر شیطان سرکش را (۳) نوشته شد بر او که کسی که تابع شد او را پس او گمراه می‌کندش و راه می‌نمایدش بسوی عذاب آتش سوزان (۴)
هوش مصنوعی: ای مردم، از پروردگارتان بترسید، چرا که زلزله قیامت حقیقتی بزرگ و هولناک است. روزی خواهد بود که هر پرورش‌دهنده‌ای، از دادن شیر خود غافل می‌شود و هر زن بارداری بار خود را فراموش می‌کند. در آن روز، مردم را مست خواهید دید، در حالی که واقعا مست نیستند، زیرا عذاب خداوند بسیار سخت است. برخی از مردم بدون علم درباره خدا مجادله می‌کنند و از هر شیطان سرکشی پیروی می‌کنند. بر او نوشته شده است که کسی که از او پیروی کند، گمراه شده و به سوی عذاب آتش سوزان هدایت می‌شود.
ای گروه مردمان از مرد و زن
می بترسید از خدای خویشتن
هوش مصنوعی: ای مردم، چه مرد و چه زن، از خداوند خود بترسید.
زآنکه جنبانیدن محشر ز بیم
مر زمین را باشد آن شیئی عظیم
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه تکان دادن قیامت، از ترس آن، زمین را به لرزه درمی‌آورد، این موضوع به خاطر وجود یک واقعیت بزرگ است.
ارض تن در حشر صغری یکدله
افتد اندر اضطراب و زلزله
هوش مصنوعی: در روز قیامت، بدن انسان در حالتی ناخوشایند و پر از آشفتگی قرار می‌گیرد.
وضع آن را از صفی بشنو کنون
کز نهیبش دل بود لبریز خون
هوش مصنوعی: حالت و وضعت را از زبان صفی بشنو، اکنون که صدای او دل را پر از اندوه کرده است.
گر تو بینی یک زمان آن اضطراب
عظم و لحمت گردد از اندیشه آب
هوش مصنوعی: اگر برای یک لحظه آن اضطراب و نگرانی را ببینی، متوجه می‌شوی که بزرگی و عظمت آن باعث می‌شود که از فکر و در اندیشه آبی به وجود آید.
غفلتت لکن بود مانع ز دید
زآن نلرزی دم به دم بر خود چو بید
هوش مصنوعی: غفلت تو باعث شده که نتوانی به درستی ببینی. پس مثل بید که در هر دم می‌لرزد، نمی‌توانی خودت را از این حالت رها کنی.
چشم تا بر هم زنی شد محشری
از پی است این لحظه حشر دیگری
هوش مصنوعی: به محض اینکه پلک می‌زنی، دنیایی از شگفتی‌ها به وجود می‌آید؛ این لحظه، مانند لحظه‌ای دیگر از قیامت است.
با تو گویم یک نشان از محشرش
در تو تا هر دم چه باشد کیفرش
هوش مصنوعی: با تو سخن می‌گویم که یک نشانه از روز قیامت در وجود تو وجود دارد، تا هر لحظه بدانیم که چگونه عذابش خواهد بود.
کبر کردی بر فقیر بینوا
یا به چشم اندکش دیدی به جا
هوش مصنوعی: آیا بر انسان بیچاره و فقیر تکبر ورزیدی یا او را با نگاه تحقیرآمیز خود نگریستی؟
زود زین اندیشه استغفار کن
سهل بر خود کار بس دشوار کن
هوش مصنوعی: سریعاً از این فکر و اندیشه نجات پیدا کن، زیرا دشواری‌هایی که برای خودت ایجاد کرده‌ای، کار ساده‌ای نیست.
ور نه حاضر باش کز پی محشری است
جنبش ارضت ز هول دیگری است
هوش مصنوعی: اگر آماده نیستی، بدان که جنب و جوش زمین به خاطر ترس از قیامت است.
خواری و خجلت رسیدت ناگهان
که شوی راضی به مرگ خویش از آن
هوش مصنوعی: ناگهان به تو ذلت و شرم می‌رسد که از آن به حالتی می‌افتید که از مرگ خود راضی می‌شوید.
باز هم گر می نیابی انتقال
نار دیگر یابد از پی اشتعال
هوش مصنوعی: اگر اکنون تو شرابی نمی‌یابی، باز هم از دل آتش، شعله‌ای دیگر زبانه می‌کشد.
بر تو آید یک خبر کز وی تنت
لرزد و دوزخ شود پیراهنت
هوش مصنوعی: خبری به تو می‌رسد که به خاطر آن بر تن تو لرزه خواهد افتاد و دوزخ در پیراهنت نمایان خواهد شد.
وآن نه ده باشد، نه صد، نه صد هزار
قهر حق را نیست اندازه و شمار
هوش مصنوعی: این عددها نمی‌توانند بیانگر قدرت و عظمت قهر خداوند باشند، زیرا اندازه و شمار آن هیچ محدودیتی ندارد.
این قدر هم گفتم از بهر نمون
تا از این اندک بری، ره بر فزون
هوش مصنوعی: اینقدر هم گفتم تا تو متوجه باشی که از این مقدار کم، راهی برای بیشتر شدن وجود دارد.
پس ز خود در هر نَفس بر حق گریز
بازگرد اندر فقیری از ستیز
هوش مصنوعی: در هر لحظه از زندگی‌ات، به حق و حقیقت پناه ببر و از جنگ و جدل دوری کن تا به آرامش و فقر دل‌سوزی دست یابی.
ای خدا بیچاره تر زآنیم ما
که زبان جنبد به کام اندر دعا
هوش مصنوعی: ای خدا، ما از آنهایی هستیم که حتی زبانمان هم در دعا به حرکت نمی‌آید و بیچاره‌تر از ما هیچکس نیست.
روی عذر و توبه از تقصیرمان
نیست تا خواهیم از قهرت امان
هوش مصنوعی: ما به خاطر اشتباهاتمان عذرخواهی و توبه نمی‌کنیم تا از خشم تو نجات یابیم.
خود تو دانی چیست یا رب شأن خاک
عجز و ناداری و فقدان و هلاک
هوش مصنوعی: خودت بهتر می‌دانی که خداوند، شأن و مقام انسان را در غم‌ها، ناتوانی‌ها و کمبودها چگونه می‌بیند.
ایمنی از توست اندر جان و دل
نی ز راحت ها که باشد متصل
هوش مصنوعی: امنیت و آرامش واقعی از خود توست، نه از راحتی‌ها و امکاناتی که به ظاهر دائمی به نظر می‌رسند.
گر تو خواهی روضه را سازی جحیم
هم ز دوزخها کنی نور و نعیم
هوش مصنوعی: اگر بخواهی به بهشت زیبایی ببخشی، حتی جهنم را هم می‌توانی از عذاب‌ها آزاد کرده و به جای آن نوری و خوشی بیاوری.
در زمینی چون فرستی زلزله
صد قیامت حاضر است آنجا هله
هوش مصنوعی: در جایی که زلزله به وقوع می‌پیوندد، حالتی به وجود می‌آید که گویی صد قیامت به وقوع پیوسته است. به عبارت دیگر، شدت و عظمت این حادثه به گونه‌ای است که انسان را به یاد روزهای سخت و دشوار می‌اندازد.
بنگرید آن روز که مانده است دور
مُرضِعه از طفلش از خوف و فتور
هوش مصنوعی: نگاهی به روزی بیندازید که کودک از ترس و خستگی دور مانده است.
مانده اعنی قوه غاذیه باز
زینکه بر اعضاء رساند برگ و ساز
هوش مصنوعی: تغذیه و قوت بدن هنوز باقی مانده است، زیرا این قدرت به اندام‌ها می‌رسد و آنها را تغذیه می‌کند و سامان می‌دهد.
افکند بار از نهیب و ولوله
آن زمان هر زن که باشد حامله
هوش مصنوعی: در آن زمان، هر زنی که باردار بود، به خاطر صدای وحشتناک و آشفتگی محیط، به شدت تحت فشار قرار می‌گرفت.
بینی ای بیننده مردم را چنان
که مگر مستند از سکری نهان
هوش مصنوعی: نگاه تو به مردم طوری است که گویا آن‌ها تحت تأثیر شوری پنهان قرار گرفته‌اند.
وآنگهی کایشان نمی باشند مست
بلکه داد از هولشان آن حال دست
هوش مصنوعی: آنها در واقع مست نیستند، بلکه از ترس و وحشت به این حال افتاده‌اند و حالشان نشان‌دهنده‌ی نگرانی و دلهره‌شان است.
لیک چون باشد عذاب حق شدید
می شود آثار مستی زآن پدید
هوش مصنوعی: اما وقتی عذاب الهی فرا رسد، آثار مستی به شدت نمایان می‌شود.
هست از مردم کسی کاندر خدا
می نماید او جدال از ناروا
هوش مصنوعی: کسی در میان مردم هست که در راه خدا با نادرستی‌ها به جدال می‌پردازد.
بی ز دانش وز ره جهل مزید
تابع است از کُلَّ شَیطَانٍ مرید
هوش مصنوعی: اگر بدون دانش و با جهل زندگی کنی، در واقع تحت تاثیر وسوسه‌های شیطانی خواهی بود.
نضر حارث با رسول ذوالجلال
بود دائم بی ز دانش در جدال
هوش مصنوعی: نضر حارث همواره در حال بحث و جدل با پیامبر خدا بود، اما بدون داشتن دانش کافی.
کاین کتاب اعنی که قرآن متین
نیست جز افسانه های سابقین
هوش مصنوعی: این کتاب، یعنی قرآن، متنی محکم نیست و تنها داستان‌هایی از پیشینیان را روایت می‌کند.
یا بناتُ االله بوند افرشتگان
یا نباشد عود بهر مردگان
هوش مصنوعی: ای دختران خدا، آیا فرشتگان وجود دارند یا اینکه عود (بوی خوش) برای مردگان نیست؟
آمد این آیت که این بحث و جدال
نیست هیچ از دانشی اندر مقال
هوش مصنوعی: این آیه به ما می‌گوید که بحث و جدل درباره این موضوع، نشان‌دهنده هیچ دانشی نیست.
دیو سرکش را نوشته بهر اوست
اینکه باشد هر که او را یار و دوست
هوش مصنوعی: اگر کسی دیو سرکش را به عنوان دشمنی برای خود ببیند، به این معناست که او باید به یاری و دوستی با او بپردازد.
پس نماید گمره او را ناگزیر
ره نماید از ضلالش بر سعیر
هوش مصنوعی: او را در گمراهی رها می‌کند و ناچار راهی به سوی آتش و عذاب نشانش می‌دهد.