گنجور

۲۵- آیات ۴۹ تا ۵۰

وَ إِذْ نَجَّیْنٰاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ اَلْعَذٰابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسٰاءَکُمْ وَ فِی ذٰلِکُمْ بَلاٰءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (۴۹) وَ إِذْ فَرَقْنٰا بِکُمُ اَلْبَحْرَ فَأَنْجَیْنٰاکُمْ وَ أَغْرَقْنٰا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (۵۰) و چون نجات دادیم شما را از آل فرعون که عذاب می‌کردند شما را بدی عذاب می‌کشند پسران شما را و زنده می‌کنند زنان شما را و در این شما راست محنتی از پروردگار شما بزرگ (۴۹) و هنگامی که شکافتیم برای شما دریا را پس رهانیدیم شما را و غرق کردیم آل فرعون را و شما نگاه می‌کردید (۵۰)

و چون نجات دادیم شما را از آل فرعون که عذاب می‌کردند شما را بدی عذاب می‌کشند پسران شما را و زنده می‌کنند زنان شما را و در این شما راست محنتی از پروردگار شما بزرگ (۴۹) و هنگامی که شکافتیم برای شما دریا را پس رهانیدیم شما را و غرق کردیم آل فرعون را و شما نگاه می‌کردید (۵۰)

یاد آن وقتی کنید از واقعات
که شما را دادم از محنت نجات
وز عذاب سخت کز فرعونیان
مر شما را بود بیرون از بیان
جمله می کُشتند ابناتان به زار
غیر نسوان را که خدمت بود کار
وآن بلائی بود از پروردگار
مر شما را بس عظیم و بی شمار
وآنکه بحر از بهرتان بشکافتیم
روی از فرعونیان برتافتیم
بر نجات آل یعقوب از گواه
غرقشان کردیم در آب سیاه
ظاهر است این آیت ار داری به یاد
هست ذکرش بهر تأکید وداد
یاد نعمت مهر جان افزون کند
یاد غیر او ز دل بیرون کند
گرچه او مستغنی است از غیر خویش
مِهر خواهد بهر بذل خیر خویش
آنکه مهرش بنده را سرور کند
خاک را ز افلاک عالی تر کند
بطن و تأویل این بود کز جور نفس
او رهاند تا نماند طور نفس
وز قوای نفس اماره که سخت
اندر این مصر بدن افکنده رخت
وآن قواها جمله وهم است و خیال
وآن غضب و آن شهوت با اتصال
هست اسرائیل ، روح با صفاء
قوه های روحی ابناء وفاء
آن قواهای طبیعی چون نساست
از حواس ظاهر و نامیه راست
باز دارند این قوا را از نفاق
بر امور صعبه و اعمال شاق
جمع مال و نظم قوت و حرص و آز
کسب جاه و جامه و آمال ، باز
رود نیل و قلزم ظلمانیت
در مثل شد مادة جسمانیت
انفلاقش بهر ارباب نجات
چون شکاف ارض باشد از نبات
قلب با اتباع خود هم چون کلیم
با تجرد بگذرد زآن بی ز بیم
کرده از مصر بدن قطع امید
کاندر آن بودند محکوم و عبید
بسته از دارالملام جسم، بار
گشته دور از نفس دون، با عقل یار
با جنودش نفس از پی کینه تاز
کآوردشان در دیار جسم باز
کی رسد بر عقل وهم لایلیق
جز که در آب سیه گردد غریق
آن گذشت از نیل با یاران چو برق
وین به خواری گشت در رودابه غرق
ناظران بینند با چشم شهود
کآن کجا رفت این کجا ماند از جحود
کن تو کار دل که باشی یار عقل
وارهی از وهم دون ز آثار عقل
قبطیان در مصر تن با صد عتو
میکُشند ابنای روحانی تو
وآن بنات اعنی حواست را مدام
می کنند از خدمت و زحمت تمام
کن تلافی ، رو برون از مصر تن
قبطیان را شاید این دارالمحن
غرقه گشتن وهم را باشد سزا
اندر این رودابه با رنج و عزا
بین هلاکش زآنکه او خونیِ توست
در پی اهلاک و محزونی توست
یار آن شو کز غم آزادت کند
فارغ از فرعون جلاّدت کند

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

وَ إِذْ نَجَّیْنٰاکُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ یَسُومُونَکُمْ سُوءَ اَلْعَذٰابِ یُذَبِّحُونَ أَبْنٰاءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِسٰاءَکُمْ وَ فِی ذٰلِکُمْ بَلاٰءٌ مِنْ رَبِّکُمْ عَظِیمٌ (۴۹) وَ إِذْ فَرَقْنٰا بِکُمُ اَلْبَحْرَ فَأَنْجَیْنٰاکُمْ وَ أَغْرَقْنٰا آلَ فِرْعَوْنَ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ (۵۰) و چون نجات دادیم شما را از آل فرعون که عذاب می‌کردند شما را بدی عذاب می‌کشند پسران شما را و زنده می‌کنند زنان شما را و در این شما راست محنتی از پروردگار شما بزرگ (۴۹) و هنگامی که شکافتیم برای شما دریا را پس رهانیدیم شما را و غرق کردیم آل فرعون را و شما نگاه می‌کردید (۵۰)
هوش مصنوعی: ما شما را از دست آل فرعون نجات دادیم، کسانی که به شما سختی و عذاب می‌رساندند؛ آنها پسران شما را می‌کشتند و زنان شما را زنده می‌گذاشتند. در این وضعیت، امتحانی بزرگ از طرف پروردگار شما بود. و هنگامی که دریا را برای شما شکافتیم و شما را نجات دادیم، آل فرعون را غرق کردیم و شما این صحنه را مشاهده می‌کردید.
و چون نجات دادیم شما را از آل فرعون که عذاب می‌کردند شما را بدی عذاب می‌کشند پسران شما را و زنده می‌کنند زنان شما را و در این شما راست محنتی از پروردگار شما بزرگ (۴۹) و هنگامی که شکافتیم برای شما دریا را پس رهانیدیم شما را و غرق کردیم آل فرعون را و شما نگاه می‌کردید (۵۰)
هوش مصنوعی: ما شما را از دست آل فرعون نجات دادیم؛ آن‌ها به شما سختی می‌دادند و پسران‌تان را می‌کشتند و زنان‌تان را زنده نگه می‌داشتند. در این واقعه، شما با محنتی بزرگ از سوی پروردگارتان مواجه بودید. و زمانی که دریا را برای شما شکافتیم، شما را نجات دادیم و آل فرعون را غرق کردیم و شما این صحنه را مشاهده می‌کردید.
یاد آن وقتی کنید از واقعات
که شما را دادم از محنت نجات
هوش مصنوعی: به یاد بیاورید وقتی را که به خاطر حوادثی که پیش آمد، من شما را از درد و رنج نجات دادم.
وز عذاب سخت کز فرعونیان
مر شما را بود بیرون از بیان
هوش مصنوعی: به خاطر عذابی که فرعونیان بر شما وارد کردند، شما از توصیف آن رنج و مشکل رهایی یافته‌اید.
جمله می کُشتند ابناتان به زار
غیر نسوان را که خدمت بود کار
هوش مصنوعی: همه دختران را به قتل می‌رساندند، به جز زنانی که در خدمات و کارهای خانه بودند.
وآن بلائی بود از پروردگار
مر شما را بس عظیم و بی شمار
هوش مصنوعی: این یک امتحان بزرگ و بی‌نظیر از سوی خداوند بود که بر شما نازل شد.
وآنکه بحر از بهرتان بشکافتیم
روی از فرعونیان برتافتیم
هوش مصنوعی: آن کسی که ما را در وسط دریا نجات داد، از دست فرعون‌ها و ظلم‌هایشان رهایی بخشید.
بر نجات آل یعقوب از گواه
غرقشان کردیم در آب سیاه
هوش مصنوعی: ما برای نجات خانواده یعقوب، آن‌ها را از غرق شدن در آب سیاه رهایی بخشیدیم.
ظاهر است این آیت ار داری به یاد
هست ذکرش بهر تأکید وداد
هوش مصنوعی: اگر این نشانه را در نظر داری، پس به یاد داشته باش که ذکر آن برای تأکید و ثواب است.
یاد نعمت مهر جان افزون کند
یاد غیر او ز دل بیرون کند
هوش مصنوعی: به یاد نعمت عشق، جان آدمی سرشار از شادابی می‌شود و یاد دیگران از دل او پاک می‌گردد.
گرچه او مستغنی است از غیر خویش
مِهر خواهد بهر بذل خیر خویش
هوش مصنوعی: هرچند او به هیچ چیز و کسی جز خود نیاز ندارد، اما به خاطر خوبی و مهربانی‌اش، عشق و محبت را از دیگران می‌خواهد.
آنکه مهرش بنده را سرور کند
خاک را ز افلاک عالی تر کند
هوش مصنوعی: کسی که محبتش باعث می‌شود من به او خدمت کنم، می‌تواند انسانی را تا حدی بالا ببرد که از آسمان‌ها نیز برتر شود.
بطن و تأویل این بود کز جور نفس
او رهاند تا نماند طور نفس
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که معنای عمیق و پنهان موضوع این است که باید از ظلم و ستم نفس که باعث مشکلات و رنج‌ها است رهایی یافت، تا دیگر هیچ نشانه‌ای از آن ستم باقی نماند.
وز قوای نفس اماره که سخت
اندر این مصر بدن افکنده رخت
هوش مصنوعی: و از نیروهای نفس سرکش که به شدت در این دنیای مادی مرا به چالش کشیده و در گرفتاری افکنده است.
وآن قواها جمله وهم است و خیال
وآن غضب و آن شهوت با اتصال
هوش مصنوعی: تمام این نیروها تنها خیال و توهم هستند و آن خشم و آن رغبت و شهوت با وابستگی به یکدیگر وجود دارند.
هست اسرائیل ، روح با صفاء
قوه های روحی ابناء وفاء
هوش مصنوعی: اسرائیل وجود دارد، و روح پاک و خالصی است که نیروهای روحی افراد وفادار را شکل می‌دهد.
آن قواهای طبیعی چون نساست
از حواس ظاهر و نامیه راست
هوش مصنوعی: قدرت‌های طبیعی که به حواس ظاهری و غیرملموس ما وابسته نیستند، تاثیری از خود نشان نمی‌دهند.
باز دارند این قوا را از نفاق
بر امور صعبه و اعمال شاق
هوش مصنوعی: باید از این نیروها برای دوری از تفرقه و بهبود کارهای دشوار و وظایف سنگین استفاده کرد.
جمع مال و نظم قوت و حرص و آز
کسب جاه و جامه و آمال ، باز
هوش مصنوعی: تجمع ثروت، سازماندهی قدرت، ولع و خست و تلاش برای به دست آوردن مقام و لباس و آرزوها، در نهایت بی‌فایده است.
رود نیل و قلزم ظلمانیت
در مثل شد مادة جسمانیت
هوش مصنوعی: رود نیل و دریاچه قلزم، نماد تاریکی و غفلت هستند که در واقع به حقیقت مادیات و جسمیت اشاره دارند. این تصویرسازی نشان‌دهنده‌ی مسأله‌ای عمیق‌تر در مورد وابستگی انسان به دنیا و اشتباهات ناشی از آن است.
انفلاقش بهر ارباب نجات
چون شکاف ارض باشد از نبات
هوش مصنوعی: انفجاری که برای نجات آقایان به وجود می‌آید، مانند شکاف زمین است که از آن گیاهان می‌روید.
قلب با اتباع خود هم چون کلیم
با تجرد بگذرد زآن بی ز بیم
هوش مصنوعی: قلب مانند حضرت کلیم (موسى) که با آرامش و بی‌هیچ ترسی از وضعیت کنونی عبور می‌کند، با همراهانش نیز به سادگی و بدون نگرانی پیش می‌رود.
کرده از مصر بدن قطع امید
کاندر آن بودند محکوم و عبید
هوش مصنوعی: از مصر آمده و امیدش را قطع کرده است، زیرا در آنجا محکوم و بنده بودند.
بسته از دارالملام جسم، بار
گشته دور از نفس دون، با عقل یار
هوش مصنوعی: در جستجوی فهم و آگاهی، انسان از قید و بندهای ظاهری و دنیوی رهایی می‌یابد و با عقلت به سوی حقیقت و معنای بالاتر حرکت می‌کند.
با جنودش نفس از پی کینه تاز
کآوردشان در دیار جسم باز
هوش مصنوعی: با افرادش، نفس به دنبال انتقام می‌دود، چون آن‌ها را به سرزمین جسم آورده است.
کی رسد بر عقل وهم لایلیق
جز که در آب سیه گردد غریق
هوش مصنوعی: کی کسی می‌تواند به درک و فهمی برسد که از عقل و تخیل فراتر است، جز اینکه در ظلمات و مشکلات غرق شود؟
آن گذشت از نیل با یاران چو برق
وین به خواری گشت در رودابه غرق
هوش مصنوعی: همراهان او مانند برق از نیل عبور کردند، اما این شخص در رودابه به شکلی خوار و ذلیل غرق شد.
ناظران بینند با چشم شهود
کآن کجا رفت این کجا ماند از جحود
هوش مصنوعی: نگاه‌کنندگان با وضوح و دید خاصی می‌بینند که آنچه اینجا است، از کجا رفته و آنچه آنجا است، چرا اینجا مانده است.
کن تو کار دل که باشی یار عقل
وارهی از وهم دون ز آثار عقل
هوش مصنوعی: به احساسات و دل خود توجه کن و با عشق و همراهی باش، چرا که اگر این کار را انجام دهی، از خیال‌های پست و نادرست دور خواهی شد و به آثار و نشانه‌های عقل نزدیک‌تر می‌شوی.
قبطیان در مصر تن با صد عتو
میکُشند ابنای روحانی تو
هوش مصنوعی: مردم قبطی در مصر به شدت بر فرزندان روحانی تو سخت می‌گیرند و به آنان ظلم می‌کنند.
وآن بنات اعنی حواست را مدام
می کنند از خدمت و زحمت تمام
هوش مصنوعی: این دختران، که به آنها اشاره دارم، دائماً از زحمت و خدمت دور می‌شوند و به خود مشغول‌اند.
کن تلافی ، رو برون از مصر تن
قبطیان را شاید این دارالمحن
هوش مصنوعی: تلافی کن و از سرزمین مصر خارج شو؛ شاید این مکان پر از درد و رنج خود را به تو نشان دهد.
غرقه گشتن وهم را باشد سزا
اندر این رودابه با رنج و عزا
هوش مصنوعی: در این جا اشاره به این است که گرفتار شدن در خیال و توهم، در این شرایط سخت و پر درد و اندوه، برای انسان مناسب و شایسته نیست.
بین هلاکش زآنکه او خونیِ توست
در پی اهلاک و محزونی توست
هوش مصنوعی: او در حالی که به سرنوشتش نزدیک می‌شود، به خاطر عشق و وابستگی‌اش به تو، در تلاش است که تو را نگران و ناراحت نکند.
یار آن شو کز غم آزادت کند
فارغ از فرعون جلاّدت کند
هوش مصنوعی: دوستی داشته باش که تو را از غم‌ها رها کند و مانند کسی که فرعون را به چالش می‌کشد، تو را آزاد کند.