گنجور

۲- آیات ۹ تا ۱۵

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْکَهْفِ وَ اَلرَّقِیمِ کٰانُوا مِنْ آیٰاتِنٰا عَجَباً (۹) إِذْ أَوَی اَلْفِتْیَةُ إِلَی اَلْکَهْفِ فَقٰالُوا رَبَّنٰا آتِنٰا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنٰا مِنْ أَمْرِنٰا رَشَداً (۱۰) فَضَرَبْنٰا عَلَی آذٰانِهِمْ فِی اَلْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً (۱۱) ثُمَّ بَعَثْنٰاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ اَلْحِزْبَیْنِ أَحْصیٰ لِمٰا لَبِثُوا أَمَداً (۱۲) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنٰاهُمْ هُدیً (۱۳) وَ رَبَطْنٰا عَلیٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قٰامُوا فَقٰالُوا رَبُّنٰا رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلٰهاً لَقَدْ قُلْنٰا إِذاً شَطَطاً (۱۴) هٰؤُلاٰءِ قَوْمُنَا اِتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لاٰ یَأْتُونَ عَلَیْهِمْ بِسُلْطٰانٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَریٰ عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً (۱۵)

بلکه پنداشتی که بدرستی که اصحاب کهف و رقیم در مقابل این‌همه آیات قدرت و عجائب حکمتهای ما واقعۀ عجیبی است‌؟ (۹) هنگامی که جای گزیدند آن جوانان بسوی غار پس گفتند ای پروردگار ما بده ما را از نزدت رحمتی و آماده گردان برای ما از کار ما راه یافتن بحق (۱۰) پس زدیم بر گوشهاشان در آن غار سالها بشماره (۱۱) پس برانگیختیم ایشان را تا بدانیم که کدام از آن دو گروه شماره نگاه‌دارنده‌تر است هر آنچه درنگ کردند از راه مدت (۱۲) ما می‌خوانیم بر تو خبر ایشان را بحق بدرستی که ایشان بودند جوانانی که گرویدند به پروردگار خود و افزودیمشان هدایت (۱۳) و بستیم بر دلهاشان هنگامی که بر خواستند پس گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است هرگز نخوانیم از غیر او خدایی هر آینه گفته باشیم آن‌گاه دور از صوابی را (۱۴) اینها قوم ما گرفتند از غیر او خدایی چرا نمی‌آرند بر ایشان حجتی روشن پس کیست ظالم‌تر از آنکه افترا کرد بر خدا دروغی را (۱۵)

« در بیان قصۀ اصحاب کهف »

بر گمان آیا تو داری کز قدیم
قصۀ اصحاب کهف و هم رقیم
باشد از آیات ما مانا عجب
بل عجب نبود ز قدرت های رب
سیصد و نه سال گر رفتند خواب
بازشان بیدار کردیم از شتاب
کهف باشد نام غاری زآن حدود
که حوالی شهر دقیانوس بود
نام آن وادی است یا آن کُه رقیم
که در آن گشتند آن مردانِ مقیم
یا که باشد نام آن دِه در نمون
کآمدند اصحاب کهف از وی برون
یا که بوده نام لوحی از رصاص
که در آن بُد ثبت نام آن خواص
آن جوانان از عتاب شهریار
جای بگرفتند چون در جوف غار
رَب قَالُوا مِن لَّدُنکَ آتِنَا
رَحمَةً وَهَیِّئ لَنَا مِن أمرِنَا
کن مهیّا بهر ما از نزد خود
بخششی پروردگارا بر رشد
پرده پس هِشتیم نزد اقتضا
سالهای چندشان بر گوش ما
خوابشان کردیم یعنی سالها
تا نباشند آگه از آن حالها
زآن سپس کردیم ما بیدارشان
تا بدانیم از دو قوم اخبارشان
خود کدامین آگهند اندر عدد
از پی أحصَی لِمَا لَبِثُوا أمَد
یعنی اهل دو کتاب مستبین
یا که اهل قبل و بعد و کفر و دین
زین دو فرقه که به دانش درخورند
از زمان لبثشان آگه ترند
قصه ما اخبارشان بر صدق و راست
میکنیم اکنون تو را وآ ن بس بجاست
بوده اند ایشان تنی چند از فتی
آمَنُوا بِاالله وَزِدنَاهُم هُدی
قلبشان را در ثبات و در قرار
ساختیم آنسان که باید استوار
در مقام صبر و هجرت از بلد
هم جدایی ز اهل اوطان و ولد
چونکه اِستادند با قلب قوی
نزد طغیانوس یا دیو غوی
کرد چون بر بت پرستی دعوت او
پس بگفتند آن جوانان بر عدو
رب ما، رب سماوات است و ارض
طاعتش بر ماسوی حتم است و فرض
ما بنپرستیم هرگز غیر او
هیچ معبود و الهی رو به رو
گر که بپرستیم غیری بر غلط
قول ناحق گفته باشیم از شطط
برگرفتند این گروه از قوم ما
مر خدایان دگر غیر از خدا
بت پرستان حجتی نارند چون
بهر ایشان اندر این تکلیف دون
کیست پس ظالمتر از آن بی فروغ
کز ضلالت بر خدا بندد دروغ
پس به حیلت چونکه مهلت جو شدند
از گروه کافران یک سو شدند
تا که نپرستند غیری یک نفس
مر پرستش بر خدا آرند و بس

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْکَهْفِ وَ اَلرَّقِیمِ کٰانُوا مِنْ آیٰاتِنٰا عَجَباً (۹) إِذْ أَوَی اَلْفِتْیَةُ إِلَی اَلْکَهْفِ فَقٰالُوا رَبَّنٰا آتِنٰا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنٰا مِنْ أَمْرِنٰا رَشَداً (۱۰) فَضَرَبْنٰا عَلَی آذٰانِهِمْ فِی اَلْکَهْفِ سِنِینَ عَدَداً (۱۱) ثُمَّ بَعَثْنٰاهُمْ لِنَعْلَمَ أَیُّ اَلْحِزْبَیْنِ أَحْصیٰ لِمٰا لَبِثُوا أَمَداً (۱۲) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ إِنَّهُمْ فِتْیَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَ زِدْنٰاهُمْ هُدیً (۱۳) وَ رَبَطْنٰا عَلیٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قٰامُوا فَقٰالُوا رَبُّنٰا رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَا مِنْ دُونِهِ إِلٰهاً لَقَدْ قُلْنٰا إِذاً شَطَطاً (۱۴) هٰؤُلاٰءِ قَوْمُنَا اِتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْ لاٰ یَأْتُونَ عَلَیْهِمْ بِسُلْطٰانٍ بَیِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ اِفْتَریٰ عَلَی اَللّٰهِ کَذِباً (۱۵)
هوش مصنوعی: آیا فکر می‌کنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از نشانه‌های شگفت‌انگیز ماست؟ وقتی که جوانان به غار پناه بردند، گفتند: «پروردگارا، از سوی خودت رحمت ارزانی‌دار و در کار ما راهی درست قرار بده.» پس ما بر گوش‌هایشان در غار به مدت چند سال خواب زدیم. سپس آن‌ها را بیدار کردیم تا مشخص کنیم کدام یک از دو گروه، مدت زمان اقامتشان را بهتر حساب کرده‌اند. ما داستان آن‌ها را به حق برای تو بازگو می‌کنیم؛ آن‌ها جوانانی بودند که به پروردگار خود ایمان آورده بودند و ما بر هدایتشان افزوده بودیم. و بر دل‌هایشان استقامت بخشیدیم، هنگامی که ایستادند و گفتند: «پروردگار ما پروردگار آسمان‌ها و زمین است، ما جز او خدایی نمی‌پرستیم، اگر چنین کنیم قطعا به دور از حقیقت خواهیم بود.» این‌ها قوم ما هستند که جز او خدایانی برای خود برگزیده‌اند. چرا آنها بر او دلیلی آشکار نیاورده‌اند؟ پس چه کسی از کسی که به خدا دروغ می‌بندد، ظالم‌تر است؟
بلکه پنداشتی که بدرستی که اصحاب کهف و رقیم در مقابل این‌همه آیات قدرت و عجائب حکمتهای ما واقعۀ عجیبی است‌؟ (۹) هنگامی که جای گزیدند آن جوانان بسوی غار پس گفتند ای پروردگار ما بده ما را از نزدت رحمتی و آماده گردان برای ما از کار ما راه یافتن بحق (۱۰) پس زدیم بر گوشهاشان در آن غار سالها بشماره (۱۱) پس برانگیختیم ایشان را تا بدانیم که کدام از آن دو گروه شماره نگاه‌دارنده‌تر است هر آنچه درنگ کردند از راه مدت (۱۲) ما می‌خوانیم بر تو خبر ایشان را بحق بدرستی که ایشان بودند جوانانی که گرویدند به پروردگار خود و افزودیمشان هدایت (۱۳) و بستیم بر دلهاشان هنگامی که بر خواستند پس گفتند پروردگار ما پروردگار آسمانها و زمین است هرگز نخوانیم از غیر او خدایی هر آینه گفته باشیم آن‌گاه دور از صوابی را (۱۴) اینها قوم ما گرفتند از غیر او خدایی چرا نمی‌آرند بر ایشان حجتی روشن پس کیست ظالم‌تر از آنکه افترا کرد بر خدا دروغی را (۱۵)
هوش مصنوعی: آیا حقیقتاً فکر می‌کنید که داستان اصحاب کهف و رقیم در برابر این همه آیات قدرت و شگفتی‌های حکمت‌های ما، چیز عجیبی است؟ زمانی که آن جوانان به غار رفتند، گفتند: «پروردگار ما! به ما از سوی خود رحمتی عطا کن و در کار ما راهی به حق به ما نشان بده.» پس ما به مدت سال‌ها بر گوش‌هایشان در غار زدیم. سپس آنها را برانگیختیم تا ببینیم کدام یک از دو گروه در شمارش مدت زمان، دقت بیشتری داشته است. ما خبر آنان را به حق برای تو می‌گوییم، زیرا آنها جوانانی بودند که به پروردگارشان ایمان آوردند و ما به آنان هدایت بیشتری دادیم. وقتی که تصمیم به سخن گفتن گرفتند، دل‌هایشان را محکم کردیم و گفتند: «پروردگار ما، پروردگار آسمان‌ها و زمین است. هرگز غیر از او، خدایی نخواهیم خواند. اگر چنین کنیم، به راستی یک چیزی دور از حقیقت گفته‌ایم.» اینها قومی هستند که غیر از خدا را به خدایی پذیرفته‌اند. چرا برایشان حجت روشنی نمی‌آورند؟ پس چه کسی ظالم‌تر است از آنکه به خدا دروغ ببندد؟
« در بیان قصۀ اصحاب کهف »
هوش مصنوعی: در داستان اصحاب کهف، گروهی از جوانان مؤمن به دلیل نارضایتی از جامعه خود، تصمیم می‌گیرند از آنجا فرار کنند و به غاری پناه ببرند. در این مکان، خداوند آنها را به خواب عمیق می‌برد و سال‌ها از واقعیت‌های جهان بیرون غافل می‌شوند. پس از بیدار شدن، متوجه می‌شوند که دنیا تغییر کرده و اوضاع به کلی متفاوت شده است. این داستان به مسأله ایمان، ایمان به خدا و اهمیت انتخاب درست در زمان‌های سخت می‌پردازد.
بر گمان آیا تو داری کز قدیم
قصۀ اصحاب کهف و هم رقیم
هوش مصنوعی: آیا فکر می‌کنی که داستان اصحاب کهف و داستان هم‌رقیم از زمان‌های قدیم بر سر زبان‌ها بوده است؟
باشد از آیات ما مانا عجب
بل عجب نبود ز قدرت های رب
هوش مصنوعی: از نشانه‌های ما چیزهایی است که شگفت‌انگیز است، اما شگفتی‌ای نیست، زیرا از قدرت‌های پروردگار نشأت می‌گیرد.
سیصد و نه سال گر رفتند خواب
بازشان بیدار کردیم از شتاب
هوش مصنوعی: اگر سیصد و نه سال خوابیده بودند، ما آن‌ها را از خواب بیدار کردیم و این کار را با سرعت انجام دادیم.
کهف باشد نام غاری زآن حدود
که حوالی شهر دقیانوس بود
هوش مصنوعی: غار کاخ نامی دارد که در اطراف شهر دقیانوس قرار گرفته است.
نام آن وادی است یا آن کُه رقیم
که در آن گشتند آن مردانِ مقیم
هوش مصنوعی: نام آن دره یا آن کوه خوش‌منظر است که در آن، آن مردان ماندگار سفر کردند.
یا که باشد نام آن دِه در نمون
کآمدند اصحاب کهف از وی برون
هوش مصنوعی: آیا نام آن مکان در میان است، جایی که اصحاب کهف از آن خارج شدند؟
یا که بوده نام لوحی از رصاص
که در آن بُد ثبت نام آن خواص
هوش مصنوعی: شاید نامی از یک صفحه یا لوح وجود داشته باشد که در آن ویژگی‌ها و خصوصیات خاصی ثبت شده است.
آن جوانان از عتاب شهریار
جای بگرفتند چون در جوف غار
هوش مصنوعی: جوانان از سرزنش پادشاه گریختند و در دل غار پناه گرفتند.
رَب قَالُوا مِن لَّدُنکَ آتِنَا
رَحمَةً وَهَیِّئ لَنَا مِن أمرِنَا
هوش مصنوعی: پروردگارا، آن‌ها گفتند: از جانب خودت به ما رحمتی عطا کن و کارهای ما را تسهیل فرما.
کن مهیّا بهر ما از نزد خود
بخششی پروردگارا بر رشد
هوش مصنوعی: به خداوند، آماده باش که از جانب خود به ما بخشش و پاداشی به خاطر رشد و پیشرفت عطا کنی.
پرده پس هِشتیم نزد اقتضا
سالهای چندشان بر گوش ما
هوش مصنوعی: زمانی که پرده‌ها کنار برود، نیازها و خواسته‌هایمان در سال‌های طولانی به گوش ما می‌رسد.
خوابشان کردیم یعنی سالها
تا نباشند آگه از آن حالها
هوش مصنوعی: ما آنها را به خواب فرستادیم، یعنی سال‌ها از وجودشان خبری نیست و از آن وضعیت‌ها آگاه نمی‌شوند.
زآن سپس کردیم ما بیدارشان
تا بدانیم از دو قوم اخبارشان
هوش مصنوعی: سپس ما تصمیم گرفتیم که آنها را بیدار کنیم تا از اخبار دو گروه آگاه شویم.
خود کدامین آگهند اندر عدد
از پی أحصَی لِمَا لَبِثُوا أمَد
هوش مصنوعی: کدامین انسان‌ها می‌دانند که در شمارش زمان، چقدر در این دنیا باقی مانده‌اند و چه مدتی را سپری کرده‌اند؟
یعنی اهل دو کتاب مستبین
یا که اهل قبل و بعد و کفر و دین
هوش مصنوعی: اهل دو کتاب مشخص و روشن هستند، یا کسانی که در زمان‌های مختلف و در حالتی از کفر و ایمان قرار دارند.
زین دو فرقه که به دانش درخورند
از زمان لبثشان آگه ترند
هوش مصنوعی: افرادی که با دانش و فهم خود در دست گرفتن موضوعات مختلف، بهتر از دیگران به زمان حال و گذشته واقف هستند و می‌توانند آن را درک کنند.
قصه ما اخبارشان بر صدق و راست
میکنیم اکنون تو را وآ ن بس بجاست
هوش مصنوعی: ما داستان خود را با صداقت و حقیقت بیان می‌کنیم، حالا تو و آن موضوع برای ما کافی و مناسب است.
بوده اند ایشان تنی چند از فتی
آمَنُوا بِاالله وَزِدنَاهُم هُدی
هوش مصنوعی: گروهی از جوانان بوده‌اند که به خدا ایمان آورده‌اند و ما به آنها هدایت بیشتری عطا کرده‌ایم.
قلبشان را در ثبات و در قرار
ساختیم آنسان که باید استوار
هوش مصنوعی: ما قلب‌هایشان را به گونه‌ای محکم و در آرامش قرار دادیم که لازم بود استوار و ثابت بمانند.
در مقام صبر و هجرت از بلد
هم جدایی ز اهل اوطان و ولد
هوش مصنوعی: در حالت صبر و دوری از سرزمین، حتی جدایی از خانواده و زادگاه هم تجربه می‌شود.
چونکه اِستادند با قلب قوی
نزد طغیانوس یا دیو غوی
هوش مصنوعی: زمانی که با قلبی نیرومند در برابر طغیان یا دیو بزرگ ایستاده‌اند.
کرد چون بر بت پرستی دعوت او
پس بگفتند آن جوانان بر عدو
هوش مصنوعی: وقتی او به پرستش بت‌ها دعوت کرد، جوانان به دشمن پاسخ دادند.
رب ما، رب سماوات است و ارض
طاعتش بر ماسوی حتم است و فرض
هوش مصنوعی: خدای ما پروردگار آسمان‌ها و زمین است و اطاعت از او بر همه موجودات واجب و ضروری است.
ما بنپرستیم هرگز غیر او
هیچ معبود و الهی رو به رو
هوش مصنوعی: ما هرگز به غیر از او هیچ معبودی را نپرستیده و نخواهیم پرستید.
گر که بپرستیم غیری بر غلط
قول ناحق گفته باشیم از شطط
هوش مصنوعی: اگر غیر از خدا را بپرستیم، به درستی زبان به سخن ناحق گشوده‌ایم و از مسیر درست منحرف شده‌ایم.
برگرفتند این گروه از قوم ما
مر خدایان دگر غیر از خدا
هوش مصنوعی: این گروه از قوم ما، خدایان دیگری جز خدا را برگزیده‌اند.
بت پرستان حجتی نارند چون
بهر ایشان اندر این تکلیف دون
هوش مصنوعی: بت‌پرستان دلایل قانع‌کننده‌ای ندارند، چون در این وضعیت پایین، هیچ دلیلی برای توجیه انتخاب خود ندارند.
کیست پس ظالمتر از آن بی فروغ
کز ضلالت بر خدا بندد دروغ
هوش مصنوعی: کیست که ظالم‌تر از آن بی‌فروغ باشد که با گمراهی‌اش بر خدا دروغ ببندد؟
پس به حیلت چونکه مهلت جو شدند
از گروه کافران یک سو شدند
هوش مصنوعی: پس با تدبیر و فریب، چون فرصتی به دست آوردند، از گروه کافران جدا شدند.
تا که نپرستند غیری یک نفس
مر پرستش بر خدا آرند و بس
هوش مصنوعی: تا وقتی کسی جز خدا را نپرستند، فقط پرستش خدا را هدف خود قرار دهند و بس.