گنجور

۲۵- آیات ۷۱ تا ۷۶

قٰالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ مٰا ذٰا تَفْقِدُونَ (۷۱) قٰالُوا نَفْقِدُ صُوٰاعَ اَلْمَلِکِ وَ لِمَنْ جٰاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ (۷۲) قٰالُوا تَاللّٰهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مٰا جِئْنٰا لِنُفْسِدَ فِی اَلْأَرْضِ وَ مٰا کُنّٰا سٰارِقِینَ (۷۳) قٰالُوا فَمٰا جَزٰاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کٰاذِبِینَ (۷۴) قٰالُوا جَزٰاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزٰاؤُهُ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلظّٰالِمِینَ (۷۵) فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعٰاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اِسْتَخْرَجَهٰا مِنْ وِعٰاءِ أَخِیهِ کَذٰلِکَ کِدْنٰا لِیُوسُفَ مٰا کٰانَ لِیَأْخُذَ أَخٰاهُ فِی دِینِ اَلْمَلِکِ إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ نَرْفَعُ دَرَجٰاتٍ مَنْ نَشٰاءُ وَ فَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ (۷۶)

گفتند و روی کردند بر ایشان که چه کرده‌اید (۷۱) گفتند می‌جوییم آب‌خواره ملک را و برای کسی که آورد آن را بار شتریست و منم بآن کفیل (۷۲) گفتند بخدا که بحقیقت دانستید که نیامده‌ایم تا فساد کنیم در زمین و نیستیم ما دزدان (۷۳) گفتند پس چیست پاداش آن اگر باشید دروغگویان (۷۴) گفتند پاداش آن کسی که یافت شد در متاعیش پس آن کس جزای آنست همچنین جزا می‌دهیم ستمکاران را (۷۵) پس ابتدا کرد بظرفهای ایشان پیش از ظرف برادرش پس بیرون آورد آن را از ظرف برادرش همچنین حیله کردیم برای یوسف نبود که بگیرد برادرش را در دین پادشاه جز آنکه خواهد خدا بلند گردانیدیم مراتب آن را که خواهیم و بالای هر صاحب دانشی دانائیست (۷۶)

چون شنیدند آل یعقوب این ندا
سوی ایشان رو نمودند از قفا
می بگفتند از شما گم شد چه چیز
که ندا ء اینسان کنید از بی تمیز
آن کسان گفتند می جوییم ما
مشربۀ زرین که بود از پادشا
وَ لِمَنْ جَآءَ بِهِ حِملُ بَعِیر
ضامنم خود من بر این بر ناگزیر
یعنی آن کو آرد آن را لاکلام
بهر او یک اشتر آمد از طعام
می بگفتند آن پیمبر زادگان
تَااللهِ اعنی بر خدای انس و جان
خود شما دانید ما هستیم امین
بی خیانت بی فساد اندر زمین
اشتران را بسته ایم اینسان دهان
تا به لب نارند از زرع کسان
ما ز کنعان نامدیم اینجا یقین
تا کنیم افساد در این سرزمین
ما نه دزدیم و نه دزدی کار ماست
هر چه دور از عقل باشد عار ماست
مصریان گفتند پس چبود جزا
گر که باشید اندر این کاذب شما
مر جزاء گفتند گر در بار کس
یافت گردد مال دزدی یک عدس
آنکه صاحب مال گیرد دزد را
بهر خدمت تا به سالی مزد را
همچنین پاداش استمکارگان
میدهیم اعنی که دزدان را عیان
پس غلامان کاروانان را ز راه
بازگرداندند بر درگاه شاه
ابتداء کردند پس در جستجو
پیش از بار برادر رو به رو
پس به بار ابن یامین یافتند
چونکه آخر بار او بشکافتند
ما به یوسف این چنین آموختیم
شمع تدبیرش به وحی افروختیم
تا جزای کید اخوان را چنین
بدهد از تعلیم ما اندر زمین
نیست فعلی بیجزاء چند از خدای
مجرمان را بخشد از فضل و عطای
آن غم و اندوه و خجلت های بیش
بودشان پاداش آن افعال پیش
آنکه افکندند یوسف را به چاه
پس سپردندش به مالک بی گناه
دل شکستند آن پدر را بی سبب
سالها بگریست اندر روز و شب
گرچه حق بخشیدشان لیکن جزاء
شرط باشد هر عمل را بی خطاء
تا که وصف عدل هم یابد ظهور
گرچه اندک بُد جزاء و افزون قصور
بود آن هم از دعاهای پدر
که ببرد افعال ایشان از نظر
گفت بگذشتم من از اعمالشان
هم تو بگذر رحم کن بر حالشان
پس بُد این تدبیر از الهام حق
تا که بر یوسف نباشد طعن و دق
پس به فرزندان یعقوب انفعال
گشت وارد وز بیان گشتند لال
جمله کردند از نشان بد منش
نزد یوسف بر برادر سرزنش
این نبُد در کیش مصر و دین شاه
کو برادر را به خود دارد نگاه
بل غرامت بود سارق را ز مال
هم زدن با تازیانه لامحال
پس به استرقاق نگرفت او مگر
با ارادة حق برادر را دگر
کید حق بود اینکه آن کنعانیان
این چنین شان گشت جاری بر زبان
که جزای دزد بر صاحب متاع
هست سالی بندگی بی امتناع
رتبه ها خواهیم چون افزون کنیم
کَانَ فَوقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیم
تا که گردد منتهی بر ذات حق
کوست دانا بر رموز ماخَلَق
علم حق ذاتی است، علم است از صفات
نیست حق را وصف او زاید به ذات
شرح آن در جای خود سازم بیان
گفت یوسف نک چه با کنعانیان
خود شما گفتید ما آزاده ایم
بس امینیم و پیمبر زاده ایم
از شما صادر چرا گشت این عمل
در دیانت بودتان پنهان دغل
پس برادرها به بنیامین خطاب
این چنین کردند از قهر و عتاب
کابن راحیل این چه فعلی بُد شنیع
کز تو سر زد خواری آمد بر جمیع
۲۴- آیات ۶۸ تا ۷۰: وَ لَمّٰا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مٰا کٰانَ یُغْنِی عَنْهُمْ مِنَ اَللّٰهِ مِنْ شَیْ‌ءٍ إِلاّٰ حٰاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضٰاهٰا وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِمٰا عَلَّمْنٰاهُ وَ لٰکِنَّ أَکْثَرَ اَلنّٰاسِ لاٰ یَعْلَمُونَ (۶۸) وَ لَمّٰا دَخَلُوا عَلیٰ یُوسُفَ آویٰ إِلَیْهِ أَخٰاهُ قٰالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلاٰ تَبْتَئِسْ بِمٰا کٰانُوا یَعْمَلُونَ (۶۹) فَلَمّٰا جَهَّزَهُمْ‌ بِجَهٰازِهِمْ جَعَلَ اَلسِّقٰایَةَ فِی رَحْلِ أَخِیهِ ثُمَّ أَذَّنَ مُؤَذِّنٌ أَیَّتُهَا اَلْعِیرُ إِنَّکُمْ لَسٰارِقُونَ (۷۰)۲۶- آیات ۷۷ تا ۷۹: قٰالُوا إِنْ یَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهٰا یُوسُفُ فِی نَفْسِهِ وَ لَمْ یُبْدِهٰا لَهُمْ قٰالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَکٰاناً وَ اَللّٰهُ أَعْلَمُ بِمٰا تَصِفُونَ (۷۷) قٰالُوا یٰا أَیُّهَا اَلْعَزِیزُ إِنَّ لَهُ أَباً شَیْخاً کَبِیراً فَخُذْ أَحَدَنٰا مَکٰانَهُ إِنّٰا نَرٰاکَ مِنَ اَلْمُحْسِنِینَ (۷۸) قٰالَ مَعٰاذَ اَللّٰهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلاّٰ مَنْ وَجَدْنٰا مَتٰاعَنٰا عِنْدَهُ إِنّٰا إِذاً لَظٰالِمُونَ (۷۹)

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: خانم مقصودی

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

قٰالُوا وَ أَقْبَلُوا عَلَیْهِمْ مٰا ذٰا تَفْقِدُونَ (۷۱) قٰالُوا نَفْقِدُ صُوٰاعَ اَلْمَلِکِ وَ لِمَنْ جٰاءَ بِهِ حِمْلُ بَعِیرٍ وَ أَنَا بِهِ زَعِیمٌ (۷۲) قٰالُوا تَاللّٰهِ لَقَدْ عَلِمْتُمْ مٰا جِئْنٰا لِنُفْسِدَ فِی اَلْأَرْضِ وَ مٰا کُنّٰا سٰارِقِینَ (۷۳) قٰالُوا فَمٰا جَزٰاؤُهُ إِنْ کُنْتُمْ کٰاذِبِینَ (۷۴) قٰالُوا جَزٰاؤُهُ مَنْ وُجِدَ فِی رَحْلِهِ فَهُوَ جَزٰاؤُهُ کَذٰلِکَ نَجْزِی اَلظّٰالِمِینَ (۷۵) فَبَدَأَ بِأَوْعِیَتِهِمْ قَبْلَ وِعٰاءِ أَخِیهِ ثُمَّ اِسْتَخْرَجَهٰا مِنْ وِعٰاءِ أَخِیهِ کَذٰلِکَ کِدْنٰا لِیُوسُفَ مٰا کٰانَ لِیَأْخُذَ أَخٰاهُ فِی دِینِ اَلْمَلِکِ إِلاّٰ أَنْ یَشٰاءَ اَللّٰهُ نَرْفَعُ دَرَجٰاتٍ مَنْ نَشٰاءُ وَ فَوْقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیمٌ (۷۶)
هوش مصنوعی: آنها به سمت او آمدند و پرسیدند چه چیزی را گم کرده‌اید؟ آنها گفتند: ما دستبند پادشاه را گم کرده‌ایم و هر کس که آن را بیاورد، ما بر او هزینه سفر را خواهیم داد. آنها به او گفتند: سوگند به خدا، شما می‌دانید که ما برای فساد در این زمین نیامده‌ایم و دزد نیستیم. آنها پرسیدند: اگر راست می‌گویید، مجازات شما چیست؟ آنها پاسخ دادند: مجازات آن این است که هر کس این وسیله را در بار او پیدا شود، جزای او همین است. بدین ترتیب ما مجازات ستمگران را می‌دهیم. سپس او از بارهای آنها شروع کرد و در نهایت وسیله‌ای را از بار برادرش بیرون آورد. این گونه ما برای یوسف نقشه کشیدیم؛ او نمی‌توانست برادرش را طبق قانون پادشاه بگیرد مگر اینکه خدا بخواهد. ما درجات کسانی را که می‌خواهیم بالا می‌بریم و بالاتر از هر دانشمندی، عالم‌تری وجود دارد.
گفتند و روی کردند بر ایشان که چه کرده‌اید (۷۱) گفتند می‌جوییم آب‌خواره ملک را و برای کسی که آورد آن را بار شتریست و منم بآن کفیل (۷۲) گفتند بخدا که بحقیقت دانستید که نیامده‌ایم تا فساد کنیم در زمین و نیستیم ما دزدان (۷۳) گفتند پس چیست پاداش آن اگر باشید دروغگویان (۷۴) گفتند پاداش آن کسی که یافت شد در متاعیش پس آن کس جزای آنست همچنین جزا می‌دهیم ستمکاران را (۷۵) پس ابتدا کرد بظرفهای ایشان پیش از ظرف برادرش پس بیرون آورد آن را از ظرف برادرش همچنین حیله کردیم برای یوسف نبود که بگیرد برادرش را در دین پادشاه جز آنکه خواهد خدا بلند گردانیدیم مراتب آن را که خواهیم و بالای هر صاحب دانشی دانائیست (۷۶)
هوش مصنوعی: آنها به متهمین گفتند: شما چه کرده‌اید؟ جواب دادند که ما به دنبال آب‌خورده‌های ملک هستیم و برای کسی که آنها را بیاورد، بار شتر است و من هم ضامن آن هستم. آنها گفتند: به خدا قسم، شما واقعاً می‌دانید که برای فساد در زمین نیامده‌ایم و ما دزدان نیستیم. پرسیدند: اگر دروغگویید، پاداش شما چه خواهد بود؟ پاسخ دادند: پاداش کسی که در اموالش پیدا شود، همان است و ما ستمکاران را همین‌گونه کیفر می‌دهیم. سپس آنها شروع کردند به بازرسی ظرف‌هایشان قبل از ظرف برادرش و آن را از ظرف برادرش بیرون آوردند. این کارها را ما برای یوسف تدبیر کردیم تا نتواند برادرش را به دست آورد، مگر اینکه خدا بخواهد. ما درجات او را بالا می‌بریم و بالای هر صاحب دانش، دانایی وجود دارد.
چون شنیدند آل یعقوب این ندا
سوی ایشان رو نمودند از قفا
هوش مصنوعی: وقتی که فرزندان یعقوب این صدا را شنیدند، به سمت آن صدا برگشتند و به عقب نگاه کردند.
می بگفتند از شما گم شد چه چیز
که ندا ء اینسان کنید از بی تمیز
هوش مصنوعی: می‌گفتند از شما چه چیزی گم شده که این‌گونه فریاد می‌زنید و از روی بی‌دقتی و بی‌توجهی صحبت می‌کنید.
آن کسان گفتند می جوییم ما
مشربۀ زرین که بود از پادشا
هوش مصنوعی: آن‌ها گفتند که ما به دنبال نوشیدنی گرانبهایی هستیم که متعلق به پادشاه است.
وَ لِمَنْ جَآءَ بِهِ حِملُ بَعِیر
ضامنم خود من بر این بر ناگزیر
هوش مصنوعی: کسی که معجزه‌ای بزرگ به همراه دارد، زیرا بار او مثل بار شتری است و من بر این موضوع کاملاً مسوولیت دارم.
یعنی آن کو آرد آن را لاکلام
بهر او یک اشتر آمد از طعام
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره به این است که آن کسی که افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد و برای آنها ارزشمند است، همانند یک شتر است که غذا و روزی را به همراه می‌آورد. این بیت به اهمیت و ارزشگزاری کسی که منبع نعمت و خیر است، اشاره دارد.
می بگفتند آن پیمبر زادگان
تَااللهِ اعنی بر خدای انس و جان
هوش مصنوعی: آن پیامبران زاده می‌گفتند: به خدا سوگند، به خدای انسان‌ها و جان‌ها.
خود شما دانید ما هستیم امین
بی خیانت بی فساد اندر زمین
هوش مصنوعی: شما خودتان می‌دانید که ما افرادی هستیم صادق و قابل اعتماد، بدون خیانت و فساد در این دنیا.
اشتران را بسته ایم اینسان دهان
تا به لب نارند از زرع کسان
هوش مصنوعی: ما دهان شتران را بسته‌ایم تا مبادا از محصولات دیگران چیزی بخورند.
ما ز کنعان نامدیم اینجا یقین
تا کنیم افساد در این سرزمین
هوش مصنوعی: ما از سرزمین کنعان به اینجا نیامده‌ایم تا اینجا را خراب کنیم و فساد به وجود آوریم.
ما نه دزدیم و نه دزدی کار ماست
هر چه دور از عقل باشد عار ماست
هوش مصنوعی: ما نه انسان‌های فریبکاریم و نه کارمان به دزدی مربوط می‌شود. هر چیزی که از عقل و منطق دور باشد، باعث شرمندگی ماست.
مصریان گفتند پس چبود جزا
گر که باشید اندر این کاذب شما
هوش مصنوعی: مصریان گفتند پس چه جزایی خواهد بود اگر شما دروغگو باشید؟
مر جزاء گفتند گر در بار کس
یافت گردد مال دزدی یک عدس
هوش مصنوعی: اگر کسی از بارگاه کسی دزدی کند و چیزی به دست آورد، حتی اگر آن چیز تنها یک عدس باشد، باید به جزای عمل خود پاسخگو باشد.
آنکه صاحب مال گیرد دزد را
بهر خدمت تا به سالی مزد را
هوش مصنوعی: کسی که دارای ثروت است، دزد را به خدمت می‌گیرد تا در مقابل، سالانه از او پاداشی بگیرد.
همچنین پاداش استمکارگان
میدهیم اعنی که دزدان را عیان
هوش مصنوعی: ما به دزدان و افراد فریب‌کار نشان می‌دهیم که چگونه پاداش عمل خود را به وضوح خواهند دید.
پس غلامان کاروانان را ز راه
بازگرداندند بر درگاه شاه
هوش مصنوعی: پس ملازمان کاروان‌ها را از مسیر بازگرداندند و به درب شاه آوردند.
ابتداء کردند پس در جستجو
پیش از بار برادر رو به رو
هوش مصنوعی: در ابتدا، پیش از اینکه با برادر روبرو شوند، به جستجو مشغول شدند.
پس به بار ابن یامین یافتند
چونکه آخر بار او بشکافتند
هوش مصنوعی: آنها پس از اینکه به بار پسر یامین رسیدند، متوجه شدند که او در نهایت به خاطر آخرین باری که برده بود، در میان آنها شکسته شده است.
ما به یوسف این چنین آموختیم
شمع تدبیرش به وحی افروختیم
هوش مصنوعی: ما به یوسف روش‌های تدبیر و برنامه‌ریزی را آموختیم و به او الهام کردیم تا در زندگی‌اش روشنگرانه عمل کند.
تا جزای کید اخوان را چنین
بدهد از تعلیم ما اندر زمین
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کار و تلاش ما در آموزش و یادگیری باعث می‌شود که در برابر نقشه‌ها و خنجرهای تیرگی و نیرنگ اعضای خانواده و دوستان، به این شکل پاداش دهیم. به عبارت دیگر، تلاش‌های ما در عرصه علم و یادگیری می‌تواند ما را از آسیب‌های نیرنگ و فریب محافظت کند.
نیست فعلی بیجزاء چند از خدای
مجرمان را بخشد از فضل و عطای
هوش مصنوعی: هیچ عملی بدون پاداش نیست؛ خداوند از روی فضل و بخشندگی خود مجرمان را می‌بخشد.
آن غم و اندوه و خجلت های بیش
بودشان پاداش آن افعال پیش
هوش مصنوعی: تمام دردها و شرمندگی‌هایی که آنها تحمل کرده‌اند، پاداشی است برای کارهایی که در گذشته انجام داده‌اند.
آنکه افکندند یوسف را به چاه
پس سپردندش به مالک بی گناه
هوش مصنوعی: کسی که یوسف را به چاه انداختند، در نهایت او را به دست مالک بی‌گناه سپردند.
دل شکستند آن پدر را بی سبب
سالها بگریست اندر روز و شب
هوش مصنوعی: پدر را بی دلیل دل شکسته‌اند و او سال‌ها در روز و شب به خاطر این موضوع گریسته است.
گرچه حق بخشیدشان لیکن جزاء
شرط باشد هر عمل را بی خطاء
هوش مصنوعی: اگرچه خداوند آن‌ها را بخشیده، اما هر عملی که انجام می‌شود باید پاسخگو باشد و خطایی در آن وجود نداشته باشد.
تا که وصف عدل هم یابد ظهور
گرچه اندک بُد جزاء و افزون قصور
هوش مصنوعی: تا زمانی که وصف عدالت روشن شود، حتی اگر پاداش کم باشد، کوتاهی‌ها و نواقص بیشتر ظاهر خواهد شد.
بود آن هم از دعاهای پدر
که ببرد افعال ایشان از نظر
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که دعاهای پدر باعث شده تا اعمال و رفتار دیگران از دیده‌ها دور بماند یا کمتر به چشم بیاید. در حقیقت، قدرت دعا و خواسته‌های نیک پدر بر زندگی افراد تأثیرگذار است و می‌تواند به نوعی برطرف‌کننده مشکلات و ناپسندی‌ها باشد.
گفت بگذشتم من از اعمالشان
هم تو بگذر رحم کن بر حالشان
هوش مصنوعی: او گفت: من از کارهای آنها گذشته‌ام، تو هم بر آنها رحمت کن و در مورد وضعیتشان نرمش نشان بده.
پس بُد این تدبیر از الهام حق
تا که بر یوسف نباشد طعن و دق
هوش مصنوعی: این تدبیر الهی باعث شده است که هیچ آسیبی به یوسف نرسد و او مورد سرزنش قرار نگیرد.
پس به فرزندان یعقوب انفعال
گشت وارد وز بیان گشتند لال
هوش مصنوعی: پس فرزندان یعقوب به شدت متاثر شدند و به حالت ناتوانی درآمدند و در بیان احساساتشان ناتوان بودند.
جمله کردند از نشان بد منش
نزد یوسف بر برادر سرزنش
هوش مصنوعی: همه به خاطر رفتار بد خودشان به یوسف این گونه سرزنش می‌کنند و او را ملامت می‌کنند که با برادرش چه رفتار نادری داشته است.
این نبُد در کیش مصر و دین شاه
کو برادر را به خود دارد نگاه
هوش مصنوعی: این در دین و مذهب مصری‌ها نبود که برادر را به خود نگاه کند و او را به عنوان اعتبار و ارج بنگرد.
بل غرامت بود سارق را ز مال
هم زدن با تازیانه لامحال
هوش مصنوعی: بله، اگر دزدی از کسی چیزی بدزدد، باید به جای آن، غرامت بپردازد و نمی‌توان او را تنها با زدن تنبیه کرد.
پس به استرقاق نگرفت او مگر
با ارادة حق برادر را دگر
هوش مصنوعی: او به جز با خواست خدا، برادرش را نتوانست به زیر ذره‌بین ببرد.
کید حق بود اینکه آن کنعانیان
این چنین شان گشت جاری بر زبان
هوش مصنوعی: اینطور که به نظر می‌رسد، ماجرای کنعانیان به عنوان یک حقیقت و واقعیتی در زبان و گفتار مردم ثبت شده است.
که جزای دزد بر صاحب متاع
هست سالی بندگی بی امتناع
هوش مصنوعی: اگر دزدی چیزی را ببرد، صاحب آن مال باید به مدت یک سال به او خدمت کند و هیچ گونه امتناعی از خود نشان ندهد.
رتبه ها خواهیم چون افزون کنیم
کَانَ فَوقَ کُلِّ ذِی عِلْمٍ عَلِیم
هوش مصنوعی: اگر بخواهیم به درجات علمی افزوده کنیم، باید بدانیم که بالاتر از هر عالم و دانشمندی، دانشمندترین شخص وجود دارد.
تا که گردد منتهی بر ذات حق
کوست دانا بر رموز ماخَلَق
هوش مصنوعی: تا زمانی که به حقیقت و وجود خداوند که از اسرار آفرینش آگاه است، برسیم.
علم حق ذاتی است، علم است از صفات
نیست حق را وصف او زاید به ذات
هوش مصنوعی: علم حقیقی جزو ذات خداوند است و این علم از ویژگی‌های اوست و نمی‌توان او را به آن توصیف کرد، زیرا علم جزء وجود خود اوست.
شرح آن در جای خود سازم بیان
گفت یوسف نک چه با کنعانیان
هوش مصنوعی: من در آینده به توضیح و تفسیر آن خواهم پرداخت، اما اکنون بگذارید بگویم یوسف پیامی دارد که باید آن را به اهل کنعان برساند.
خود شما گفتید ما آزاده ایم
بس امینیم و پیمبر زاده ایم
هوش مصنوعی: شما خودتان گفتید که ما آزاد هستیم، پس همواره با صداقت رفتار می‌کنیم و از نسل پیامبران هستیم.
از شما صادر چرا گشت این عمل
در دیانت بودتان پنهان دغل
هوش مصنوعی: چرا این کار از شما سر زد در حالی که در دین و اخلاق شما پنهان و ناپسند بود؟
پس برادرها به بنیامین خطاب
این چنین کردند از قهر و عتاب
هوش مصنوعی: برادران به بنیامین با لحن تند و خشم‌آلود صحبت کردند.
کابن راحیل این چه فعلی بُد شنیع
کز تو سر زد خواری آمد بر جمیع
هوش مصنوعی: این بیت به نوعی از رفتار ناپسند فردی اشاره دارد که باعث سرافکندگی و شرمندگی دیگران می‌شود. سخن از این است که عمل زشت و ناپسند کسی به حدی ناراحت‌کننده و غیرقابل قبول است که باعث افت اعتبار و آبرو برای همه شده است. در واقع، این رفتار زشت باعث ایجاد ننگ و عذاب برای دیگران می‌گردد.